جنگ نرم چیست؟ (بخش دوم)
● بشر علیه بشر در خدمت شیاطین
چنان که گفته شد ابلیس به عنوان کافر جنی (کهف، آیه ۵۰) تنها توانایی وسوسه را دارد. از این رو جنگ علیه انسان را در چارچوب جنگ نرم مدیریت می کند؛ زیرا بر آن است تا بر اذهان و قلوب حکومت کند و از این طریق مردم را به بندگی خود بکشاند و از راه کمالی متأله و ربانی و خلیفه شدن باز دارد. این گونه است که می تواند مدعای خود را در زمینه ناتوانی بشر خاکی از خدایی و ربانی شدن به اثبات برساند و خود را در کلام خویش محق و صادق نشان دهد.
ابلیس برای اینکه بتواند مردم را به بندگی خویش بکشاند، از شیاطین جنی و انسی استفاده می کند. (سوره الناس) دراین میان انسان هایی که گرفتار الهامات و وحی شیطانی و فجوری می شوند. (شمس، آیات۷ و ۸؛ انعام، آیه ۱۲۱) پس از آنکه هواهای نفس خویش را خدای خویش قرار می دهند، در گام بعدی تحت ولایت شیطان می روند و به عنوان اولیای شیطان به جای اولیای الهی در می آیند. (کهف، آیه۵۰)
بدین ترتیب اولیا و بندگان شیطان، جنگ سخت و نرم را علیه همنوعان خویش مدیریت می کنند و به کشتار مؤمنان می پردازند و حتی پیامبران را به قتل می رسانند و می کوشند تا مؤمنان را به اشکال گوناگون از راه راست خداوندی بیرون برده و گمراه سازند و به بندگی ابلیس و شیاطین بکشانند.
بنابراین، بشر علیه بشر به جنگ های گوناگونی اقدام می کند که نسل و حرث و دین و ایمان مردمان را نشانه رفته است و تنها شماری اندک از بشر از دام ابلیس و شیاطین انسانی و جنی رهایی می یابد و بیشتر مردمان در هلاکت می افتند و بندگی و بردگی ابلیس و شیاطین را به جای بندگی خداوند می پذیرند.
در قرآن به شیوه های گوناگونی که شیاطین در جنگ نرم به کار می گیرند، پرداخته شده که از جمله آنها استهزاء، افتراء، تمسخر، تهمت، تکذیب، شایعه پراکنی و مانند آن است.
قرآن در بیان دامنه جنگ نرم، به این مطلب توجه می دهد که دشمنان از همه شیوه های غیرهنجاری، غیرعقلانی، عقلایی و نیز غیراخلاقی برای رسیدن به اهداف خویش بهره می برند؛ زیرا از نظر ایشان هدف وسیله را توجیه می کند. لذا پایبند هیچ امر و اصل عقلانی و اخلاقی و عقلایی نیستند. خداوند در آیاتی از جمله ۲۱ سوره اعراف بیان می کند که ابلیس برای اینکه به هدف خویش برسد و حضرت آدم(ع) را وسوسه کند به خداوند سوگند خورده است و این گونه است که اولین سوگند دروغ به خدا، شکل گرفت.
پس هیچ عرصه ای نیست که شیاطین در آن وارد نشوند و هیچ امری نیست که شیاطین برای رسیدن به هدف پلید خویش از آن بهره نبرند.
● گستره جنگ روانی، از ایمن سازی تا هجوم
از آن جایی که حیطه جنگ نرم و ابزارها و روش های آن بسیار گسترده است و از هیچ چیزی فروگذار نمی شود، انسان مومن می بایست در مقابله با دشمن خویش، ضمن حفظ محدودیت های عقلانی، عقلایی و اخلاقی و شرعی، هوشیاری خود را تقویت کند و اجازه ندهد تا ابلیس و شیاطین بر اذهان و قلوب وی یا دیگران چیره شوند و در بینش و نگرش مردم تردید و تشکیک کرده و قلوب و دل های مردم را مجذوب خویش کنند.
قرآن به سبب آنکه برنامه راستین رسیدن به مظاهر الوهیت و ربوبیت انسان و خلافت الهی است، نمی تواند توصیه به امور غیرعقلانی و غیراخلاقی کند، لذا بهره مندی از منکرات برای دست یابی به هدف ممنوع شده است و مومنان تنها در چارچوب معروف می توانند به جنگ نرم بپردازند.
بنابراین، کار در جنگ نرم بر مومنان سخت تر و دشوارتر ولی میوه آن برای ایشان شیرین تر و پایدارتر است.
برای اینکه در جنگ نرم موفق باشیم، باید صبر و استقامت را در دستور کار قرار دهیم. هیچ شکی نیست که صبر و استقامت میوه شیرین دانایی و آگاهی در کنار ایمان قلبی است. به این معنا که هر چه شناخت انسان نسبت به حقیقت امری بیشتر و به منافع و آثار آن بهتر باشد، نسبت به حفظ و پاسداری آن حساس تر و قوی تر می شود.
خداوند در داستان خضر و موسی(ع) به این نکته توجه می دهد که انسان، صبر را زمانی پیشه خود می سازد که نسبت به امری آگاهی و خبر داشته باشد، هرگونه جهل نسبت به امری می تواند واکنش های منفی و عصبی را به دنبال داشته باشد حتی اگر این عمل از سوی پیامبری یا نماینده خداوند انجام گیرد.
هنگامی که حضرت موسی(ص) خواهان همراهی با حضرت خضر(ع) می شود تا از دانش رشدی وی بهره برد، حضرت خضر به حضرت موسی گوشزد می کند که چگونه می تواند بر کاری صبر و استقامت کند که درباره آن دانشی و اطلاعاتی ندارد: و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبراً چگونه بر چیزی که احاطه علمی و آگاهی و خبری نداری صبر می کنی؟ (کهف، آیه ۶۸)
در حقیقت صبر میوه شیرین آگاهی و دانایی و ایمان است. از این رو حضرت خضر به حضرت موسی می فرماید که تو هرگز بر چیزی که بر آن آگاهی و خبری نداری نمی توانی صبر کنی و مقاومت نمایی. (کهف، آیه ۶۷) و این مطلب را با واژه «لن» تایید می کند و می فرماید که تو هرگز و ابدا نمی توانی بر چیزی که نسبت به آن جهل داری صبر پیشه کنی.
بنابراین، صبر و استقامت را می بایست در آگاهی و ایمان جست. لذا خداوند به مؤمنان فرمان می دهد تا برای مقابله با جنگ نرم دشمنان، خود را به سلاح دانش و ایمان مجهز کنند.
● لزوم آگاهی بخشی به مردم از آموزه های دینی
اینکه در آیات قرآنی برای هر حکمی که بیان می کند علت و فلسفه و حکمت آن را نیز به شکلی بیان می کند، از آن روست که شخص با علم و آگاهی نسبت به حکم عمل کند و هرگاه با مشکلی مواجه شد با تمام وجود به دفاع و عمل نسبت به حکم الهی اقدام نماید.
پس در جنگ نرم اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نسبت به اصول دین و شبهه زدایی می بایست در دستور کار قرار گیرد و مؤمنان باید با علم به آموزه های وحیانی قرآن واکسینه شوند تا بتوانند در برابر انواع و اقسام هجوم دشمن مقاومت نمایند و هرگونه تردید و تشکیک دشمن نسبت به آن آموزه ها کارساز نباشد؛ زیرا دشمن نخست به اذهان مردم هجوم می آورد تا بنیادهای بینشی و نگرشی آنان را درهم ریزد و با تشکیک و تردیدافکنی، آنها را از ایمان آوری به مفاهیم وحیانی قرآن باز دارد.
وقتی فلسفه حکم و قانونی با تشکیک و تردید مواجه شد ایمان آوری به آن سخت می شود. اما هنگامی که دانش کافی در اختیار فرد باشد و از مفاد و محتوای امری باخبر باشد، در آن صورت تردیدافکنی ها کارساز نخواهد بود و تغییر نگرش و بینش رخ نمی دهد و قلوب به تردید نمی افتد. پس شخص به سادگی نسبت به آموزه های اسلامی و وحیانی دلبستگی خود را حفظ کرده و استقامت می ورزد و این همان صبری است که میوه شیرین دانایی و آگاهی و ایمان است.
همچنین هر گونه تکذیب و بازی منافقانه ایمان در آغاز روز و ارتداد در آخر روز (آل عمران، آیه ۷۳) جهت تردیدافکنی در مسلمانان بی تأثیر خواهد ماند و کافران و دشمنان نمی توانند در این بازی بر مؤمنان پیروز شوند و در جنگ نرم موفقیتی کسب کنند؛ زیرا شناخت و معرفت ایشان به موضوع و اصول اسلامی و ایمان قلبی آنان، صبر و مقاومت و استقامتشان را چنان افزایش می دهد که هرگونه جنگ روانی بی تأثیر خواهد ماند.
● ضرورت تشریح روش های دشمنان در جنگ نرم
بیان روش های دشمنان در جنگ نرم از جمله بهره گیری آنان از تکذیب و اتهام و افتراء و تمسخر می تواند جامعه اسلامی را نسبت به جنگ روانی دشمن واکسینه نماید. لذا خداوند به پیامبر(ص) یادآور می شود که دشمنان در طول تاریخ بشریت از این حربه ها برای رسیدن به مقاصد خود بهره گرفته اند و نباید در دام این فریب بزرگ و بازی دشمن افتاد. (انعام، آیات ۳۳ و ۳۴؛ طه، آیات ۱۳۳ و ۱۳۵)
تذکر و یادآوری (انعام، آیه ۱۴۷) در کنار پرسش از آگاهان (نحل، آیه ۴۳) و اطلاع رسانی به مسئولان و رهبران جامعه (نساء، آیه ۵۹) جهت از میان بردن موضوعات تشکیکی و مطالب القایی و نیز تحقیق و تفحص درباره اخبار منافقان و فاسقان (حجرات، آیه ۶) از جمله راهکارهایی است که خداوند به مؤمنان و رهبران می دهد تا در برابر جنگ نرم، خود را مسلح کنند و اجازه تخریب در اصول اعتقادی و مظاهر ایمانی خود ندهند.
تبری جستن و اظهار بیزاری از دشمنان و جدا کردن صف خودی از غیر خودی (یونس، آیه ۴۱ و آیات دیگر)، اعراض از آنان (مزمل، آیه ۱۱) و طرد گروه های داخلی فشار از منافقان از جمله راهکارهای دیگر است که در قرآن به آن توجه داده شده است.
هدف از بسیاری از این برنامه ها و به کارگیری این شیوه ها جهت ایمن سازی جامعه و واکسینه کردن آن است که خداوند توصیه می کند. اگر این کار در جامعه ایمانی و قرآنی انجام گیرد، جامعه در برابر جنگ نرم دشمنان ایمن می شود و آن گاه زمینه برای هجوم علیه آنان فراهم می آید، زیرا جامعه ایمانی ایمن سازی شده، این توانایی را دارد که به جنگ نرم دشمنانی برود که پایبند هیچ اصول عقلانی و عقلایی و اخلاقی نیستند و از همه شیوه های پست و فریب و دروغ بهره می برند تا به اهداف پست و شوم خویش برسند.
سخن در بیان توصیه های قرآنی در حوزه جنگ نرم علیه شیاطین جنی و انسی بسیار است که بیان همه آنها در این مقال نمی گنجد.
تاكتيكهاي جنگ نرم
1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند
2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم.
3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود.
4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است.
5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد.
6- كليگويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته ميشوند.
7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد.
8- پاره حقيقتگويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد.
9- انسانيتزدايي و اهريمنسازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيتزدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.
10- ارائه پيشگوييهاي فاجعهآميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كليگويي، پاره حقيقتگويي، اهريمنسازي و ...) به ارائه پيشگوييهاي مصيبتبار ميپردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند.
11- قطرهچكاني: در تاكتيك قطرهچكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد.
12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود.
13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزهی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيكهاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره ميگيرند.
14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد.
15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.
16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نميتوان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيتزدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند.
17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند
18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند.
19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند.
20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند
اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم
اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.
براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگيهاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار ميگيرد، جان انسانها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال ميشود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار ميگيرد، افكار عمومي است.
براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغپردازي رسانههاي خارجي، آگاه كنيم.
اين دو مهم فقط با تقويت رسانههاي خودي و تلاش براي بينالمللي كردن اين رسانهها، ميسر است. ديپلماسي رسانهاي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مييابد؛ يكي مديريت رسانهها توسط سازمانهاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياستهاي كلان كشورها.
هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسهآفرينيها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم.
برخی راههای مقابله با جنگ نرم
1. گسترش دامنه و شمول فعاليتهاي فرهنگي.
2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان.
3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.
4. استفاده از ديپلماسي عمومي.
5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليتها: اقليتهاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفتورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند.
6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روشهاي مقابله باشد.
اهداف جنگ نرم
1- استحاله فرهنگي در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است.
2- استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام.
3- ايجاد رعب و وحشت از مسائلي همچون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.
4- اختلاف افكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور.
5- ترويج روحيه ياس و نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور.
6- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور.
7- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي.
بازندگی قطعی ارتش آمریکا در جنگهاي سایبری
ریچارد کلارک مشاور ارشد سه دولت اخیر آمریکا به آسیب پذیری و شکننده بودن ارتش کشورش در فضای مجازی اذعان داشت.
به گزارش گرداب به نقل از پایگاه خبری بیزینس اینشورنس، "ریچارد کلارک"، مشاور ارشد دولت آمریکا تأکید کرد: «قطعاً این احتمال وجود دارد که ارتش برتر جهان به دلیل آسیبپذیری در فضای مجازی درهم شکسته شود.»
وی در مقالهای با عنوان "جنگ سایبری میدان نبرد جدید و خطرناکی است" به توصیف جنگ سایبری در دنیای مجازی پرداخته و به دلیل وابستگی زیاد تجهیزات نظامی به ارتباطات شبکهای و اینترنتی، آن را تهدیدی برای قدرت نظامی آمریکا میداند.
مشاور ارشد سه دولت اخیر آمریکا اذعان کرد: «در برخی اسناد، جنگاوران فضای مجازی اذعان دارند که بدون برتری در این حوزه احتمالاً قدرت نظامی در سایر میادین نبرد از دست میرود.»
در ادامه مقاله آمده است: «تاریخ سرشار از مواردی است که در آن نیروهای کوچکتر با استفاده به موقع از تسلیحات و تاکتیکهای جدید بر قدرتهای سنتی غلبه یافتند. قطعاً این احتمال وجود دارد که ارتش برتر جهان به دلیل آسیبپذیری در فضای مجازی درهم شکسته شود.»
به گفته "کلارک"، تجهیزات نظامی آمریکا تا حد زیادی به فضای سایبری وابسته است، از این رو در مقایسه با سایر ارتشهای جهان احتمالاً در معرض آسیبپذیری بیشتری در برابر حملات سایبری مخرب قرار دارد.
ریچارد کلارک در بخش پایانی مقاله خود تصریح کرد: «ویکیلیکس به عنوان یک بازیگر غیردولتی قبلاً از لحاظ دیپلماتیک به ایالات متحده آمریکا ضربه زده است. هر روزه ملتها و بازیگران غیردولتی درگیر فعالیت جاسوسی اینترنتی میشوند که به دفعات توانایی آنها در عبور از سیستمهای پدافند سایبری و دانلود حجم زیادی از اطلاعات با ارزش را به اثبات رسیده است.
جاسوسان فضای مجازی در آمریکا برخلاف هکرهای دولتی سایر کشورها هیچگاه به دنبال کسب اطلاعات اقتصادی برای تحویل به شرکتهای آمریکایی نیستند؛ اما قدرتهای نرمافزاری میتوانند از قابلیت جاسوسی سایبری برای کسب برتری اقتصادی در رقابت با جوامع مبتنی بر دانش به نفع خود سود ببرند.»
اهميت بصيرت در جنگ نرم
بصيرت در واقع به معناي بينش و شناخت نسبت به مسائل است.اين واژه ماخوذ از واژه بصر به معناي چشم است ولي بصيرت به معناي دركي است كه پس از ديدن حاصل ميشود درك و دريافتي كه بعد از مشاهده يك شيء ملاحظه ميشود.بصيرت وجه مميزه تشخيص دشمن و دوست و يكي از مسائل بسيار پر اهميتي است كه مورد تاكيد بزرگان دين و رهبر معظم انقلاب اسلامي بوده و هست.مسئله اي كه متاسفانه بسياري از مدعيان نخبگي از داشتن آن محروم بوده اند و بعضا با محافظه كاري و مواضع چند پهلو نشان داده اند كه از بصيرت كافي و مورد تاكيد رهبري نظام برخوردار نيستند و تبعات اقدامات اين افراد، هزينه هاي گزافي بوده است كه نظام و مردم در برهه هاي مختلف پرداخت كرده اند.وقتي ميگوييم كسي داراي بصيرت است به اين معناست كه اين شخص ميتواند از ظاهر عبور كند و به باطن برسد و يك درك حقيقي پيدا كند يعني همه چيز را به همان شكل واقعي خود ببيند.كسي كه بصيرت دارد مسئوليت هم دارد در حقيقت ميتوان اين طور تفسير كرد كه بصيرت و مسئوليت در كنار هم قرار ميگيرند.انسان با بصيرت صاحب مسئوليت هم هست و بايد به مقتضاي درك درست از شرايط در جهت حاكميت حقيقت تلاش كند.قطعا براي يك جامعه پيشرو كه ميخواهد مسيرهاي ناپيموده را طي كند وجود بصيرت يك ضرورت اساسي است و لذا بايد توجه داشت كه ما براي رسيدن به حق خود در نظام بينالملل احتياج به انسانهاي شجاع و پيشرو داريم كه راه را باز كنند و مسير را براي حركت مردم به جلو بگشايند.در واقع بصيرت براي يك انقلاب بزرگ الهي مهمترين وسيله به حساب ميآيد و اگر چنانچه در جامعه ما بصيرت كافي نباشد بستر نفوذ دشمن فراهم ميشود.نفوذ دشمن، ملت را از رسيدن به آرمانها و اهداف انقلاب و منافع ملي دور ميكند و به اين مسائل آسيب جدي ميرساند و به همين دليل رهبر انقلاب بر روي اين نكته تاكيد دارند و ميخواهند كساني كه توان بصيرت افزايي دارند در اين زمينه فعال باشند.مقام معظم رهبري در طول ساليان گذشته همواره بر موضوع بصيرت تاكيد داشته و لكن به دنبال حوادث پس از انتخابات و دهمين دوره رياست جمهوري و پيدايي فتنه عميق در جامعه اسلامي در سخنراني هاي متعددي و به صورت مكرر ، بصيرت را به عنوان يك نياز و ضرورت براي آحاد جامعه بويژه نخبگان و خواص ياد آور شده و آن را عامل اساسي و مهم براي عبور از فتنه دانسته اند .
جهاد در جنگ نرم چگونه است؟
جهاد در فقه و فرهنگ شیعی یکی از واجبات و فروع دین است که در بستر تاریخ و خصوصاً در صدر اسلام در حوزه نظامی بیشتر نمود یافته است. قله جهاد در فرهنگ دینی ما باید به گذشتن از جان منجر شود و معامله آگاهانه با خدا پاداش و شأن چنین از جان گذشتگی است. در ادبیات اخلاقی پیامبر به «جهاد اکبر» نیز برمیخوریم که سختتر از جهاد و مبارزه نظامی یا «جهاد اصغر» است. جهاد در ادبیات حضرت امام و مقام معظم رهبری قابل تعمیم دانسته شد. لذا هرگونه تلاش برای حفظ شأن و استقلال مسلمین و خودکفایی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، همسان جهاد محسوب شد. لذا ورود به هربعدی از ابعاد جامعه اسلامی که نیازمند کوشش و تلاش مجاهدانه است جهاد محسوب میشود و میتواند بابی از ابواب جنت محسوب شود.
شیف پارادایمی جنگ سخت به جنگ نرم شکل مبارزه را عوض نموده است. «قتال» بهعنوان نماد جهاد نظامی و شهادتطلبانه کمرنگ شده است. لذا برای مجاهد فیسبیلالله، سیر کمال الیالله و جایگزینی قله مجاهدت (شهادت) باید متناسب با شرایط امروزی و نوع مبارزه انجام شود.
در جهاد نظامی و قتال فی سبیل الله هجرت مقدمه جهاد محسوب میشود و هجرت امری مقدس و بخشی از پیش نیاز جهاد، محسوب میشود. در نبرد نرم هجرت به معنی فیزیکی آن، چندان مرسوم و معمول نیست. در جنگ نظامی و جهاد مسلحانه فربکی جسم و روح موضوعیت داشت و در جنگ نرم فربکی روح، در جنگ و جهاد سخت هنر شمشیرزنی یا تیراندازی توأم با اخلاص و بندگی، برجستگی یک رزمنده و مجاهد فیسبیلالله بود.
اما در جنگ و جهاد نرم هنر اندیشیدن، هنر گفتن و شنیدن، هنر نوشتن و هنر یادگیری و اعتمادسازی است. در جهاد مسلحانه شاخص رشیدی یک مجاهد تعداد دشمنانی بود که به درک واصل میکرد. اما در جنگ نرم مجاهد کسی است که تعداد بیشتری از مخالفین و حتی معاندین را از مسیر باطل نجات دهد. بهعبارت دیگر در نبرد نرم باید اسرای داوطلب بیشتر از تلفات وارده به دشمن باشد. راهبرد مقام معظم رهبری مبتنی بر کوچک نگه داشتن دایره ضدانقلاب و جذب حداکثری ناظر بر این رهیافت است. بنابراین در مفهوم جهاد تحول جدی رخ داده است.
فصل مشترک دو نوع جهاد تلاش بیوقفه و خستگیناپذیر است، اما نوع ساز و برگ، نوع آموزش، نوع مهارت و میدان مبارزه کاملاً متمایز است. علما و مراجع در عصر حاضر وظیفه سنگینی برای تبیین جایگزینهای این شیف مفهومی دارند. تا مسلمانان و مجاهدان با یقین بیشتری جهاد نرم را همطراز با جهاد «قتال» بدانند و به صواب آن همسان بیندیشند. جایگزین شهادت در این مبارزه چیست و کدام عمل و رفتار میتواند پاداش مجاهدان فیسبیلالله در این مبارزه باشد؟ این از مهمترین وظایف علمای طراز اول، درعصر حاضر است.
اولویت مبارزه در جنگ نرم کدام است؟
به طور مثال در جنگ سخت، جناح عملیات، محلالحاق یگانها، حد پیشروی مسیرهای عبور... روشن بود، در جنگ نرم اولویت با چیست؟ آیا مجاهدان فیسبیلالله باید از اندیشه شروع کنند؟ بایدمبانی معرفتی را تقویت نمایند؟ باید برمسائل رفتاری و هنجاری متمرکز شود؟ باید مسائل فرهنگی را در اولویت قرار دهند؟ باید به تقابل مستقیم بادشمن روی آورند؟ کدام عرصه در قرابت با جهاد شهادت طلبانه قبلی تقدم دارد؟ بنابراین قداست و شأن» جهاد فیسبیل الله که آرزوی هر مسلمان مؤمن است باید به جهاد نرم تعمیم داده شود. و مبارزان راه خدا در این جبهه گوی سبقت را از هم بربایند. شرط تحقق این مهم، اجتهاد علما در این عرصه است. الحمدلله فقه و اجتهاد شیعه این توان و صلاحیت را دارد. به همین خاطر است که حضرت امام در دوران مدرنیزم تشکیل حکومت اسلامی را با شرایط امروزی جوامع بشری پذیرفت و اسلام را پاسخگوی همه نیازها دانست. امید است اکنون نیز مجاهدان انقلاب اسلامی، گمنامانه در این عرصه وارد شوند و همانگونه که جسم خود را در اروندرود به خدا میسپردند، در امواج فتنه نیز روح خود را به خدا بسپارند و دانشگاه به دانشگاه (سنگر به سنگر) و شهر به شهر برای اثبات حقانیت انقلاب اسلامی تلاش نمایند و مبتنی برجایگاه نظام اسلامی در نزد امام راحل برای حفظ آن سر از پای نمیشناسند. شرط آن انطباق خصایص جهاد به مبارزه امروز است تا افسران این جنگ خود را به فرماندهان آن معرفی نمایند.
8- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف.
9- تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و...
10- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري كه در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند.
11- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز.
جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.
پایان