» » واژگان عمومی گیاه پزشکی

مهرگان
 
 
 

واژگان عمومی گیاه پزشکی

14 اردیبهشت 1392

پاتولوژي گياهي: (Plant Pathology )
پاتولوژي گياهي به علم مطالعه‌ي بيماري‌هاي گياهي گفته مي‌شود، اين علم عوامل بيماري‌زا، چگونگي ايجاد بيماري، چگونگي فعل و انفعلات، ارتباط ميان گياه ميزبان و عوامل توليدكننده‌ي بيماري آن و درنهايت روش‌هاي مبارزه با آن‌ها را مورد بررسي قرارمي‌دهد.

2-بيماري‌شناسي گياهي: (phytopathology )
علم مطالعه‌ي بيماري‌هاي گياهان، شناسايي، ‌مطالعه و مبارزه با عوامل زيان‌آور به گياه و فرآورده‌هاي گياهي و آثار ناشي از اين عوامل.

3-بيماري گياهي: (Plant Disease)

4-بيماري فيزيولوژيكي: (physiological disease) هرگونه اختلال در فيزيولوژي گياه كه عامل آن موجود زنده نباشد مانند اختلال ناشي از كمبود مواد غذايي، سرمازدگي و آلودگي هوا. بديهي است همه بيماري‌ها جنبه فيزيولوژيكي دارند ولي اصطلاح دربيماري فيزيولوژيكي اغلب به معنايي است كه دربالا آورده شده

5-بيمارگر: (Pathogen)
پاتوژن‌ها به دو گروه زنده Animate و غيرزنده Inanimate تقسيم‌بندي مي‌شوند كه عامل توليد بيماري هستند.


6- پارازيتيسم: (Parasitism)
رابطه‌ي ميان انگل و ميزبان كه دراكثر مواقع به ضرر ميزبان تمام مي‌شود.

7-پارازيت: (Parasit)
يا انگل به موجودي گفته مي‌شود كه حداقل يك قسمت از چرخه‌ي زندگي خود را داخل يا روي موجود زنده‌ي ديگر كه به آن ميزبان يا host گفته مي‌شود به سرمي‌برد و تمام يا قسمتي از موادغذايي موردنياز خود را از آن موجود كسب كند.

8-انگل‌هاي اجباري: (Obligate Parasite)
يعني برخي از پاتوژن‌ها مانند ويروس‌ها، نماتدها و عده‌اي از قارچ‌ها براي تغذيه و تكميل چرخه‌ي زندگي خود، وابستگي كامل به سلول زنده‌ي ميزبان دارند و درمحيط غذايي غيرزنده قادر به رشد نمي‌باشند.
9-ساپروفيت اجباري: (Obligate Saprophyte)
قادر به تغذيه از سلول زنده نمي‌باشند بلكه موادآلي موردنياز خود را از منابع غيرزنده يا بقاياي پوسيده تامين مي‌كنند مانند باكتري‌ها، مايكوپلاسماها و بسياري از قارچ‌ها كه قادرند هم از سلول گياهي و هم درمحيط غيرزنده رشد كنند.

10- دوره‌ي بيماري:
فواصلي كه درتوسعه‌ي يك بيماري رخ مي‌دهند را دوره يا چرخه‌ي بيماري مي‌نامند كه شامل مراحل زيراست:

الف/ تلقيح: (Inoculation)
عبارت از تماس عامل بيماري‌زا با گياه است. عامل بيماري‌زا را مايه‌ي تلقيح مي‌گويند.

ب/ رخنه: (Penetration)
رخنه عبارت از ورود عامل بيماري‌زا مستقيم يا از منافذ طبيعي و زخم‌ها به داخل ميزبان صورت مي‌گيرد. قارچ‌ها، نماتدها و گياهان گلدار انگل مي‌توانند به داخل گياه نفوذ كنند. محل تماس قارچ با سطح گياه كمي متورم شده و آپرسوريوم (Appresorium) تشكيل مي‌شود ازمحل آپرسوريوم يك هيف ظريفي به نام ميخ رخنه خارج شده و به كمك آن وارد گياه مي‌شود. گياهان انگل گلدار نيز آپرسوريوم و ميخ رخنه توليد مي‌كنند. تمام باكتري‌ها و بسياري از قارچ‌ها توسط روزنه‌هاي هوايي، آبي، عدسك‌ها و زخم وارد گياه مي‌شوند ويروس‌ها و بعضي از باكتري‌ها و پاتوژن‌هاي ديگر مي‌توانند توسط نيش حشرات به داخل بافت ميزبان رخنه كنند.

ج/ عفونت: (Infection)
عفونت مرحله‌اي است كه پاتوژن ‌درداخل ميزبان با سلول‌هاي حساس ارتباط برقراركرده، غذاي خود را ازآن‌ها جذب مي‌كند. گياه دراين مرحله مكانيسم دفاعي مختلفي ازخود آشكار مي‌سازد.

د/دوره‌ي نهفتگي بيماري: (Latent Period)
مدت زمان بين تلقيح تاظهور علايم بيماري را دوره‌ي نهفتگي يا كمون مي‌گويند.

ن/ تهاجم: (Invasion)
دراين مرحله عوامل بيماري‌زا به‌صورت‌هاي گوناگون و به درجات متفاوت در بافت ميزبان خود پخش مي‌شوند.

و/ توليدمثل: (Reproduction)
نحوه‌ي توليدمثل درانگل متفاوت است. باكتري‌ها به‌صورت تقسيم دوتايي سلول و به‌ندرت ازطريق جنسي تكثير مي‌شوند. قارچ‌ها ازطريق توليد اسپورهاي جنسي و غيرجنسي و ميكوپلاسماها، پروتزوآها با تقسيم ساده تكثير مي‌شوند ويروس‌ها و ويروئيدها ازطريق همانندسازي (replication) با استفاده از تقسيم سلول، نماتدها با تخمگذاري و گياهان گلدار انگل با توليد بذر توليدمثل مي‌كنند.

هـ/ انتشار پاتوژن: (Transmission)
انتشار انگل‌ها مانند زئوسپورهاي قارچ، باكتري‌، نماتد مي‌توانند مسافت كوتاهي را طي كنند اما دراكثر مواقع انگل‌ها به صورت غيرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبياري، ‌بذر، ‌غده و نشاءهاي آلوده، جانوران و ادوات كشاورزي و باغباني انتشار پيدا مي‌كنند.

ي/ زمستان گذراني: (Over wintering)
انگل‌هاي گياهان چندساله زمستان را در گياهان مي‌گذرانند. قارچ‌هايي كه انگل گياهان يكساله هستند ممكن است زمستان را به شكل اسپور، ميسليوم درحالت خواب، اسكلرت (سختينه) درروي بقاياي گياهي و يا دربذر و غده سپري كنند، باكتري‌ها نيز درداخل بذر، غده، گياهان آلوده و خاك زمستان را مي‌گذرانند. نماتدها در بيشتر مواقع به‌صورت تخم درخاك و يا به‌ندرت به‌شكل لارو در بذر زمستان گذراني مي‌كنند. ويروس‌ها در حشرات ناقل، گياهان ميزبان، بذر و غده زمستان را مي‌گذرانند...
- بي‌رنگي: (etiolation)
ازبين رفتن رنگ سبز گياه به علت رشد درتاريكي يا دراثر مواد توليد شده در ميكروارگانيزم‌ها

12- سبزردي يا كلروز: (chlorosis)
به از بين رفتن جزئي يا كلي رنگ سبز اندام‌هاي گياهي دراثر كمبود موادغذايي يا حمله‌ي پاتوژن‌ها با وجود نور كافي گفته مي‌شود. كلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گياه رنگ طبيعي خود را به دست مي‌آورد.

13- ملانوز: (melanose)
به قهوه‌اي يا سياه شدن غده و اندام‌هاي گوشتي مي‌گويند، اين بيماري دراثر كمبود اكسيژن پديد مي‌آيد.

14-موزائيك: (mosaic)
ايجاد لكه‌هاي زرد در پيكره‌ي سبز پهنك را موزائيك مي‌نامند كه از بيماري‌هاي ويروسي است.

15-پلاسيدگي: (wilting)
درگياهاني ديده مي‌شود كه ريشه يا آوندهاي‌شان مورد حمله قرارگرفته باشند.

16-لكه‌دارشدن برگ و ميوه:بسيارياز انگل‌ها توليد لكه دربرگ و ميوه مي‌كنند. اندازه، شكل، رنگ، لكه‌ها مي‌توانددرتشخيص بيماري مهم باشد.

17-ريزش اندام‌هاي گياهي: ريزش برگ، گل،جوانه، ميوه در صورتي كه غيرطبيعي و ناشي ازبيماري است كه بي‌اندازه باشد.


18-نانيسم: (nanisme) نانيسم يا كوتولگي اندام‌هاي گياهي دراثر كاهش تعدادي ازسلول‌هاي گياهي هيپوپلازي (hypoplasia) و يا كوچك شدن اندازه‌ي سلول‌ها هيپوتروفي (hypotrophy) پديد مي‌آيد.


19-ژيگانتيسم: (gigantism) عبارت از رشدبي‌اندازه‌ي اندام‌هاي گياهي دراثر افزايش تعداد سلول‌ها هيپرپلازي (hyperplasia) ويا رشد بي‌اندازه‌ي سلول هيپرتروفي (hypertrophy) مي‌باشد. ژيگانتيسم در اثر افزايشازت خاك، عوامل نامساعد محيط، بيماري‌هاي باكتريايي و... بوجود مي‌آيد.


20-عدم تقارندربرگ:با ازبين رفتن تقارن بين دوقسمت پهنك بوجود مي‌آيد.
21-جارويي شدن:شاخه‌ها از فواصل نزديك بهم رشدكرده، شكل جارو به خود مي‌گيرند.


22- روزت: (rosette)فاصله‌ي ميان گره هاكم شده و برگ‌ها به‌صورت كپه‌اي مانندگلبرگ‌هاي گل سرخ شده.


23-تاوليشدن:بافت ميان رگبرگ‌ها رشد فوق العاده‌اي پيدا كرده و در روي پهنكبه شكل تاول ظاهر مي‌شود.


24-غده يا گال(سرطان):دراثر تحريك سلول‌ها وعمل هيپروتروفي يا هيپرپلازي بوجودمي‌آيد.

25-تغييراستحكام بافت گياهي: دراثر بيماري ممكن است بافت گياهي استحكام خود را ازدستداده، پوسيده شود.


26-نكروز: (necrosis)نكروز دراثر مرگ سلول‌هاي گياه بوجود مي‌آيد كه به‌صورتبافت مرده يا لكه‌ي قهوه‌اي خشك ظاهر مي‌شود.


27-بلايت يا بادزدگي: (blight) مرگ سريع برگ،جوانه، شاخه و اندام گياهي مي‌گويند.


28-شانكر: (canker)به ناحيه‌ي مرده نكروتيك فرورفته با حاشيه‌ي مشخص در پوستريشه، تنه يا شاخه مي‌گويند.
29-مرگ سرشاخه: (dieback) مرگ سريع سرشاخه‌هااز انتها به پائين گسترش مي‌يابد.


30-آنتراكنوز: (anthracnose)به لكه‌هاي زخم مانند نكروتيك روي برگ، ساقه، ميوه ياگل مي‌گويند.

31-جرب:‌(scab) لكه‌هاي موضعي روي برگ، ميوه، غده و يا سايرقسمت‌هاي گياه كهبه‌طور عمده كمي برجسته يا فرورفته بوده و ترك خورده نيز مي‌باشند.
وارت: (wart)زگيل33-زنگ: (rust)تاول‌هايشبيه به زنگ آهن درروي برگ و يا ساير اندام‌هاي هوايي گفته مي‌شود.

34-سفيدك: (mildew)لكه‌هاي زرد يا نكروتيك (خشك) روي برگ، ساقه و ميوه اند كه به‌طورمعمول با ريسه يا اندام‌هاي بارده قارچ همراههستند.

35-لكه: (blotch)قسمت‌هاي نسبتاًوسيع ونامنظم تغيير رنگ يافته يا مرده روي اندام‌هاي گياه
36-موميايي: (mummy)ميوه‌اي كه براثر حمله‌ي قارچپوسيده و سپس چروكيده و خشك شده باشد.

37-سياهك: (smut)بيماري ناشي از قارچ‌هاي راسته‌ي Ustilaginales

38-پژمردگي: (wilt)پلاسيدگي يا ازبين رفتن شادابيگياه براثر كمبود يا ازدست دادن آب، پژمردگي ممكن است براثر اختلال درانتقال يا جذبآب.

39-زردي: (yellows)اصطلاحي براي توصيف بيماري‌هايگياهي كه نشانه‌ي عمده و شهود آن‌ها زردي است.

40-هوازي: (aerobe)موجود ‌زنده‌اي كه براي فعاليت ‌و رشد نياز به اكسيژندارد.

-بي‌هوازي: (anaerobe)
موجود زنده‌اي كه درنبود اكسيژن (O2) آزاد، فعاليت و رشد مي‌كند.

42-غيرزنده: (a biotic)واژه‌اي براي توصيف بيماري‌هايي كه براثر عوامل غيرزندهبوجود مي‌آيد.
-آفلاتوكسين:Aflatoxin )زهرابه‌اي كه قارچ Aspergillus و برخي ديگر از قارچ‌ها توليد مي‌كنند و براي انسان و حيوان زيان‌آوراست.


44-باكتري: (bacterium)موجودزنده‌ي پروكاريوت و معمولاً تك سلولي با ديواره‌ي مشخص كه تكثيرآن به روش تقسيمدوتايي انجام مي‌شود.


45-بيماري باكتريايي: (bacteriosis) هرنوععفونت يا بيماري كه عامل آن باكتري باشد.


46-سازگاري: Compatibility)
47-تشخيص: (diagnosis)شناسايي بيماري، اختلال يا عارضه و نيز شناسايي عاملآن‌ها.
48-خفتگي: (dormancy)حالتغيرفعال موجودات زنده براثر شرايط

49-دوز: (dose) 1- ميزان آفت‌كش درواحد سطححجم يا وزن
2- مقدار بيمارگر كه براي مايه‌زني به كار مي‌رود.


50-گياه تله: (decoy crop)گياهي زراعي كه به منظورجلب بيمارگر و كاهش جمعيت آن كشت مي‌شود كاهش جمعيت بيمارگر از طريق حذف گياه تلهانجام مي‌شود.


51-گردپاشي: ‌(dusting)پاشيدنآفت‌كش‌ها به صورت گرد.


52-اپي فيت: (epiphyte) موجود زنده‌اي كه بدونداشتن رابطه‌اي انگلي روي سطح گياه به سرمي‌برد.


53-قارچ: (fungus)موجود زنده‌اي با هسته‌ي حقيقيكه اندام رويشي آن معمولاً به شكل ريسه است و موادغذايي خود را ازطريق جذب گرفته وتوليدمثل آن با تشكيل هاگ‌هاي جنسي، غيرجنسي يا هردو است.


54- زيستگاه: (habitat )محل طبيعي زندگي موجود زنده

55- دامنه‌ي ميزباني: (host range)مجموعه‌يميزبانان يك بيمارگر كه به طورطبيعي شناخته شده و يا به طورآزمايشي تعيين شده باشد.
-ريسه: (hypha )رشته‌اي لوله‌اي شكل كه واحد ساختماني اغلبقارچ‌ها است.


57-ميسليوم: (mycelium )توده ريسه (hyphae) قارچ‌ها

58-قارچ‌شناسي: (mycology)علم مطالعهقارچ‌ها59- ميكوپلاسمايي: (mycoplasma)موجودات شبيه باكتري ولي بدون ديواره ياخته

60-نماتد: (nematode)جانوركرمي شكل يا نخ مانند ازشاخه‌ي Nematoda كه ممكن است انگل گياه يا حيوان باشد و به‌طور آزاد درآب يا خاكزندگي مي‌كند.


61-نماتدشناسي: (nematology)علممطالعه‌ي نماتدها

62-پاتووار: (pathovar)زيرگونه‌اياز باكتري كه ازلحاظ دامنه‌ي ميزباني متمايز باشد.


63-پاتوتيپ: (pathotype) زيرگونه‌اي از بيمارگر كه ازلحاظ بيماريزايي (به‌ويژهدامنه‌ي ميزباني) متمايز باشد.



64-سختينه: (sclerotium)اندامي سخت، فشرده و مقاوم دربرابر شرايط نامساعد محيطكه مي‌تواند زماني طولاني به حالت غيرفعال باقي بماند و پس از مساعد شدن شرايطجوانه زند.



65-تنش: (stress)اثر نامساعد محيطخارج روي گياه وبيماري

66-استايلت: (stylet) قطعات دهان دراز، باريكو توخالي برخي حشرات و نماتدها براي سوراخ كردن بافت ميزبان و كشيدن مواد غذاييازآن.


67-همزيستي: (symbiosis)زندگيدوموجود زنده غيرمشابه باهم به نحوي كه اين نوع زندگي براي هر دومفيد باشد.


68-تحمل: (tolerance)نوعي واكنش درمقابل بيمارگركه درآن گياه آلوده مي‌شود ولي خسارت چنداني نمي‌بيند يا نشانه‌هاي شديدي درآن بهوجود نمي‌آيد. كه درواقع تحمل نوعي پذيرندگي است.


69- ويروس‌شناسي:‌(virology)علم مطالعه‌ي ويروس‌ها

70-پرآزاري: (virulence) شدت بيماريزايي بيمارگر

71-زهرابه: (toxin)
1- تركيباتي كه به‌وسيله‌ي بيمارگر توليد و موجب بروز تمام و ياقسمتي از نشانه‌هاي بيماري درگياه مي‌شود.
2- هرگونه تركيبي كه ازموجودي توليدمي‌شود و براي برخي موجودات ديگر زيان‌آور است.

واژگان عمومی گیاه‌پزشکی
پاتولوژی گیاهی: (Plant Pathology )
پاتولوژی گیاهی به علم مطالعه‌ی بیماری‌های گیاهی گفته می‌شود، این علم عوامل بیماری‌زا، چگونگی ایجاد بیماری، چگونگی فعل و انفعلات، ارتباط میان گیاه میزبان و عوامل تولیدکننده‌ی بیماری آن و درنهایت روش‌های مبارزه با آن‌ها را مورد بررسی قرارمی‌دهد.
● بیماری‌شناسی گیاهی: (phytopathology )
علم مطالعه‌ی بیماری‌های گیاهان، شناسایی، ‌مطالعه و مبارزه با عوامل زیان‌آور به گیاه و فرآورده‌های گیاهی و آثار ناشی از این عوامل.
● بیماری فیزیولوژیکی: (physiological disease) هرگونه اختلال در فیزیولوژی گیاه که عامل آن موجود زنده نباشد مانند اختلال ناشی از کمبود مواد غذایی، سرمازدگی و آلودگی هوا. بدیهی است همه بیماری‌ها جنبه فیزیولوژیکی دارند ولی اصطلاح دربیماری فیزیولوژیکی اغلب به معنایی است که دربالا آورده شده
● بیمارگر: (Pathogen)
پاتوژن‌ها به دو گروه زنده Animate و غیرزنده Inanimate تقسیم‌بندی می‌شوند که عامل تولید بیماری هستند.
● پارازیتیسم: (Parasitism)
رابطه‌ی میان انگل و میزبان که دراکثر مواقع به ضرر میزبان تمام می‌شود.
● پارازیت: (Parasit)
یا انگل به موجودی گفته می‌شود که حداقل یک قسمت از چرخه‌ی زندگی خود را داخل یا روی موجود زنده‌ی دیگر که به آن میزبان یا host گفته می‌شود به سرمی‌برد و تمام یا قسمتی از موادغذایی موردنیاز خود را از آن موجود کسب کند.
● انگل‌های اجباری: (Obligate Parasite)
یعنی برخی از پاتوژن‌ها مانند ویروس‌ها، نماتدها و عده‌ای از قارچ‌ها برای تغذیه و تکمیل چرخه‌ی زندگی خود، وابستگی کامل به سلول زنده‌ی میزبان دارند و درمحیط غذایی غیرزنده قادر به رشد نمی‌باشند.
● ساپروفیت اجباری: (Obligate Saprophyte)
قادر به تغذیه از سلول زنده نمی‌باشند بلکه موادآلی موردنیاز خود را از منابع غیرزنده یا بقایای پوسیده تامین می‌کنند مانند باکتری‌ها، مایکوپلاسماها و بسیاری از قارچ‌ها که قادرند هم از سلول گیاهی و هم درمحیط غیرزنده رشد کنند.
● دوره‌ی بیماری:
فواصلی که درتوسعه‌ی یک بیماری رخ می‌دهند را دوره یا چرخه‌ی بیماری می‌نامند که شامل مراحل زیراست:
▪ تلقیح: (Inoculation)
عبارت از تماس عامل بیماری‌زا با گیاه است. عامل بیماری‌زا را مایه‌ی تلقیح می‌گویند.
▪ رخنه: (Penetration)
رخنه عبارت از ورود عامل بیماری‌زا مستقیم یا از منافذ طبیعی و زخم‌ها به داخل میزبان صورت می‌گیرد. قارچ‌ها، نماتدها و گیاهان گلدار انگل می‌توانند به داخل گیاه نفوذ کنند. محل تماس قارچ با سطح گیاه کمی متورم شده و آپرسوریوم (Appresorium) تشکیل می‌شود ازمحل آپرسوریوم یک هیف ظریفی به نام میخ رخنه خارج شده و به کمک آن وارد گیاه می‌شود. گیاهان انگل گلدار نیز آپرسوریوم و میخ رخنه تولید می‌کنند. تمام باکتری‌ها و بسیاری از قارچ‌ها توسط روزنه‌های هوایی، آبی، عدسک‌ها و زخم وارد گیاه می‌شوند ویروس‌ها و بعضی از باکتری‌ها و پاتوژن‌های دیگر می‌توانند توسط نیش حشرات به داخل بافت میزبان رخنه کنند.
▪ عفونت: (Infection)
عفونت مرحله‌ای است که پاتوژن ‌درداخل میزبان با سلول‌های حساس ارتباط برقرارکرده، غذای خود را ازآن‌ها جذب می‌کند. گیاه دراین مرحله مکانیسم دفاعی مختلفی ازخود آشکار می‌سازد.
▪ دوره‌ی نهفتگی بیماریLatent Period)
مدت زمان بین تلقیح تاظهور علایم بیماری را دوره‌ی نهفتگی یا کمون می‌گویند.
▪ تهاجم: (Invasion)
دراین مرحله عوامل بیماری‌زا به‌صورت‌های گوناگون و به درجات متفاوت در بافت میزبان خود پخش می‌شوند.
▪ تولیدمثل: (Reproduction)
نحوه‌ی تولیدمثل درانگل متفاوت است. باکتری‌ها به‌صورت تقسیم دوتایی سلول و به‌ندرت ازطریق جنسی تکثیر می‌شوند. قارچ‌ها ازطریق تولید اسپورهای جنسی و غیرجنسی و میکوپلاسماها، پروتزوآها با تقسیم ساده تکثیر می‌شوند ویروس‌ها و ویروئیدها ازطریق همانندسازی (replication) با استفاده از تقسیم سلول، نماتدها با تخمگذاری و گیاهان گلدار انگل با تولید بذر تولیدمثل می‌کنند.
▪ انتشار پاتوژن: (Transmission)
انتشار انگل‌ها مانند زئوسپورهای قارچ، باکتری‌، نماتد می‌توانند مسافت کوتاهی را طی کنند اما دراکثر مواقع انگل‌ها به صورت غیرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبیاری، ‌بذر، ‌غده و نشاءهای آلوده، جانوران و ادوات کشاورزی و باغبانی انتشار پیدا می‌کنند.
▪ زمستان گذرانی: (Over wintering)
انگل‌های گیاهان چندساله زمستان را در گیاهان می‌گذرانند. قارچ‌هایی که انگل گیاهان یکساله هستند ممکن است زمستان را به شکل اسپور، میسلیوم درحالت خواب، اسکلرت (سختینه) درروی بقایای گیاهی و یا دربذر و غده سپری کنند، باکتری‌ها نیز درداخل بذر، غده، گیاهان آلوده و خاک زمستان را می‌گذرانند. نماتدها در بیشتر مواقع به‌صورت تخم درخاک و یا به‌ندرت به‌شکل لارو در بذر زمستان گذرانی می‌کنند. ویروس‌ها در حشرات ناقل، گیاهان میزبان، بذر و غده زمستان را می‌گذرانند...
● بی‌رنگی: (etiolation)
ازبین رفتن رنگ سبز گیاه به علت رشد درتاریکی یا دراثر مواد تولید شده در میکروارگانیزم‌ها
● سبزردی یا کلروز: (chlorosis)
به از بین رفتن جزئی یا کلی رنگ سبز اندام‌های گیاهی دراثر کمبود موادغذایی یا حمله‌ی پاتوژن‌ها با وجود نور کافی گفته می‌شود. کلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گیاه رنگ طبیعی خود را به دست می‌آورد.
● ملانوز: (melanose)
به قهوه‌ای یا سیاه شدن غده و اندام‌های گوشتی می‌گویند، این بیماری دراثر کمبود اکسیژن پدید می‌آید.
● موزائیک: (mosaic)
ایجاد لکه‌های زرد در پیکره‌ی سبز پهنک را موزائیک می‌نامند که از بیماری‌های ویروسی است.
● پلاسیدگی: (wilting)
درگیاهانی دیده می‌شود که ریشه یا آوندهای‌شان مورد حمله قرارگرفته باشند.
● لکه‌دارشدن برگ و میوه:
بسیاری از انگل‌ها تولید لکه دربرگ و میوه می‌کنند. اندازه، شکل، رنگ، لکه‌ها می‌تواند درتشخیص بیماری مهم باشد.
● ریزش اندام‌های گیاهی:
ریزش برگ، گل، جوانه، میوه در صورتی که غیرطبیعی و ناشی ازبیماری است که بی‌اندازه باشد.
● نانیسم: (nanisme)
نانیسم یا کوتولگی اندام‌های گیاهی دراثر کاهش تعدادی از سلول‌های گیاهی هیپوپلازی (hypoplasia) و یا کوچک شدن اندازه‌ی سلول‌ها هیپوتروفی (hypotrophy) پدید می‌آید.
● ژیگانتیسم: (gigantism)
عبارت از رشد بی‌اندازه‌ی اندام‌های گیاهی دراثر افزایش تعداد سلول‌ها هیپرپلازی (hyperplasia) و یا رشد بی‌اندازه‌ی سلول هیپرتروفی (hypertrophy) می‌باشد. ژیگانتیسم در اثر افزایش ازت خاک، عوامل نامساعد محیط، بیماری‌های باکتریایی و... بوجود می‌آید.
● عدم تقارن دربرگ:
با ازبین رفتن تقارن بین دوقسمت پهنک بوجود می‌آید.
● جارویی شدن:
شاخه‌ها از فواصل نزدیک بهم رشد کرده، شکل جارو به خود می‌گیرند.
● روزت: (rosette)
فاصله‌ی میان گره هاکم شده و برگ‌ها به‌صورت کپه‌ای مانند گلبرگ‌های گل سرخ شده.
● تاولی شدن:
بافت میان رگبرگ‌ها رشد فوق العاده‌ای پیدا کرده و در روی پهنک به شکل تاول ظاهر می‌شود.
● غده یا گال (سرطان):
دراثر تحریک سلول‌ها وعمل هیپروتروفی یا هیپرپلازی بوجود می‌آید.
● تغییراستحکام بافت گیاهی:
دراثر بیماری ممکن است بافت گیاهی استحکام خود را ازدست داده، پوسیده شود.
● نکروز: (necrosis)
نکروز دراثر مرگ سلول‌های گیاه بوجود می‌آید که به‌صورت بافت مرده یا لکه‌ی قهوه‌ای خشک ظاهر می‌شود.
● بلایت یا بادزدگی: (blight)
مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی می‌گویند.
● شانکر: (canker)
به ناحیه‌ی مرده نکروتیک فرورفته با حاشیه‌ی مشخص در پوست ریشه، تنه یا شاخه می‌گویند.
● مرگ سرشاخه: (dieback)
مرگ سریع سرشاخه‌ها از انتها به پائین گسترش می‌یابد.
● آنتراکنوز: (anthracnose)
به لکه‌های زخم مانند نکروتیک روی برگ، ساقه، میوه یا گل می‌گویند.
● جرب:‌(scab)
لکه‌های موضعی روی برگ، میوه، غده و یا سایرقسمت‌های گیاه که به‌طور عمده کمی برجسته یا فرورفته بوده و ترک خورده نیز می‌باشند.
● وارت: (wart)
زگیل
● زنگ: (rust)
تاول‌های شبیه به زنگ آهن درروی برگ و یا سایر اندام‌های هوایی گفته می‌شود.
● سفیدک: (mildew)
لکه‌های زرد یا نکروتیک (خشک) روی برگ، ساقه و میوه اند که به‌طورمعمول با ریسه یا اندام‌های بارده قارچ همراه هستند.
● لکه: (blotch)
قسمت‌های نسبتاً وسیع ونامنظم تغییر رنگ یافته یا مرده روی اندام‌های گیاه
● مومیایی: (mummy)
میوه‌ای که براثر حمله‌ی قارچ پوسیده و سپس چروکیده و خشک شده باشد.
● سیاهک: (smut)
بیماری ناشی از قارچ‌های راسته‌ی Ustilaginales
● پژمردگی: (wilt)
پلاسیدگی یا ازبین رفتن شادابی گیاه براثر کمبود یا ازدست دادن آب، پژمردگی ممکن است براثر اختلال درانتقال یا جذب آب.
● زردی: (yellows)
اصطلاحی برای توصیف بیماری‌های گیاهی که نشانه‌ی عمده و شهود آن‌ها زردی است.
● هوازی: (aerobe)
موجود ‌زنده‌ای که برای فعالیت ‌و رشد نیاز به اکسیژن دارد.
● بی‌هوازی: (anaerobe)
موجود زنده‌ای که درنبود اکسیژن (O۲) آزاد، فعالیت و رشد می‌کند.
● غیرزنده: (a biotic)
واژه‌ای برای توصیف بیماری‌هایی که براثر عوامل غیرزنده بوجود می‌آید.
● آفلاتوکسینAflatoxin)
زهرابه‌ای که قارچ Aspergillus و برخی دیگر از قارچ‌ها تولید می‌کنند و برای انسان و حیوان زیان‌آور است.
● باکتری: (bacterium)
موجود زنده‌ی پروکاریوت و معمولاً تک سلولی با دیواره‌ی مشخص که تکثیرآن به روش تقسیم دوتایی انجام می‌شود.
● بیماری باکتریایی: (bacteriosis)
هرنوع عفونت یا بیماری که عامل آن باکتری باشد.
● تشخیص: (diagnosis)
شناسایی بیماری، اختلال یا عارضه و نیز شناسایی عامل آن‌ها.
● خفتگی: (dormancy)
حالت غیرفعال موجودات زنده براثر شرایط
● دوز: (dose)
۱) میزان آفت‌کش درواحد سطح حجم یا وزن
۲) مقدار بیمارگر که برای مایه‌زنی به کار می‌رود.
● گیاه تله: (decoy crop)
گیاهی زراعی که به منظور جلب بیمارگر و کاهش جمعیت آن کشت می‌شود کاهش جمعیت بیمارگر از طریق حذف گیاه تله انجام می‌شود.
● گردپاشی: ‌(dusting)
پاشیدن آفت‌کش‌ها به صورت گرد.
● اپی فیت: (epiphyte)
موجود زنده‌ای که بدون داشتن رابطه‌ای انگلی روی سطح گیاه به سرمی‌برد.
● قارچ: (fungus)
موجود زنده‌ای با هسته‌ی حقیقی که اندام رویشی آن معمولاً به شکل ریسه است و موادغذایی خود را ازطریق جذب گرفته و تولیدمثل آن با تشکیل هاگ‌های جنسی، غیرجنسی یا هردو است.
● زیستگاه: (habitat )
محل طبیعی زندگی موجود زنده
● دامنه‌ی میزبانی: (host range)
مجموعه‌ی میزبانان یک بیمارگر که به طورطبیعی شناخته شده و یا به طورآزمایشی تعیین شده باشد.
● ریسه: (hypha )
رشته‌ای لوله‌ای شکل که واحد ساختمانی اغلب قارچ‌ها است.
● میسلیوم: (mycelium )
توده ریسه (hyphae) قارچ‌ها
● قارچ‌شناسی: (mycology)
علم مطالعه قارچ‌ها
● میکوپلاسمایی: (mycoplasma)
موجودات شبیه باکتری ولی بدون دیواره یاخته
● نماتد: (nematode)
جانورکرمی شکل یا نخ مانند از شاخه‌ی Nematoda که ممکن است انگل گیاه یا حیوان باشد و به‌طور آزاد درآب یا خاک زندگی می‌کند.
● نماتدشناسی: (nematology)
علم مطالعه‌ی نماتدها
● پاتووار: (pathovar)
زیرگونه‌ای از باکتری که ازلحاظ دامنه‌ی میزبانی متمایز باشد.
● پاتوتیپ: (pathotype)
زیرگونه‌ای از بیمارگر که ازلحاظ بیماریزایی (به‌ویژه دامنه‌ی میزبانی) متمایز باشد.
● سختینه: (sclerotium)
اندامی سخت، فشرده و مقاوم دربرابر شرایط نامساعد محیط که می‌تواند زمانی طولانی به حالت غیرفعال باقی بماند و پس از مساعد شدن شرایط جوانه زند.
● تنش: (stress)
اثر نامساعد محیط خارج روی گیاه وبیماری
● استایلت: (stylet)
قطعات دهان دراز، باریک و توخالی برخی حشرات و نماتدها برای سوراخ کردن بافت میزبان و کشیدن مواد غذایی ازآن.
● همزیستی: (symbiosis)
زندگی دوموجود زنده غیرمشابه باهم به نحوی که این نوع زندگی برای هر دومفید باشد.
● تحمل: (tolerance)
نوعی واکنش درمقابل بیمارگر که درآن گیاه آلوده می‌شود ولی خسارت چندانی نمی‌بیند یا نشانه‌های شدیدی درآن به وجود نمی‌آید. که درواقع تحمل نوعی پذیرندگی است.
● ویروس‌شناسی:‌(virology)
علم مطالعه‌ی ویروس‌ها
● پرآزاری: (virulence)
شدت بیماریزایی بیمارگر
● زهرابه: (toxin)
۱) ترکیباتی که به‌وسیله‌ی بیمارگر تولید و موجب بروز تمام و یا قسمتی از نشانه‌های بیماری درگیاه می‌شود.
۲) هرگونه ترکیبی که ازموجودی تولید می‌شود و برای برخی موجودات دیگر زیان‌آور است.

علمی

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید