» دلايل وجود و ولايت حضرت مهدی(عج)

مهرگان
 
 
 

دلايل وجود و ولايت حضرت مهدی(عج)

3 تیر 1392

مژده به ظهور امام مهدى(عج) از همان سالهاى آغازين ظهور اسلام آغاز شد و پيامبر گرامى اسلام(ص) در هر فرصت و مناسبتى كه پيش مى‏آمد مردم را به ظهور عدالت‏گستر موعود در آخرالزمان بشارت مى‏دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغيبت، ويژگيهاى ظاهرى، نشانه‏هاى ظهور، شاخصه‏ هاى قيام رهايى‏بخش و مؤلفه ‏هاى حكومت جهانى آن حضرت آگاه مى‏ساختند. تا آنجا كه امروزه ما با صدها روايت كه از طريق شيعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجه ايم.

منجی در کلام خداوند:

بيش از یکصد آيه قرآن براساس روايات معتبر به وجود حضرت امام مهدي و ويژگيهاي آن شخصيت باعظمت و همچنين قيام و انقلاب جهاني آن حضرت، اشاره كرده است. که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنم:

1 ـ خداوند می فرماید: "اراده و مشيت ما بر اين قرار گرفته كه بر مستضعفان زمين ـ كه بر اثر ستم ستمكاران به ضعف كشيده شده‏اند ـ منّت نهيم (و ايشان را مشمول مواهب خويش نماييم.) و آنها را پيشوايان و وارثان زمين قرار داده و نيرومند و صاحب قدرت و حكومت گردانيم." این آيات بشارتي است در مورد پيروزي حق بر باطل و برچيده شدن بساط ظلم و تباهي. كه نمونه‏هاي آن را مي‏توان در پيروزي حضرت موسي و بني ‏اسرائيل بر فرعونيان و همچنين پيروزي و حكومت حضرت محمد(ص) جستجو كرد اما نمونه كامل آن با ظهور حضرت امام مهدي تحقق مي‏يابد.

حضرت اميرالمؤمنين در اين زمينه فرموده‏اند: "دنيا پس از سركشي، به ما (اهل‏بيت) روي مي‏آورد.ـ همچون شتري كه از دادن شير به دوشنده‏اش خودداري مي‏كند و براي بچه خود آن را نگه مي‏دارد." سپس آيه "ونريد ان نمنّ ..." را تلاوت فرمود. در روايت ديگري نيز درباره همين آيه مي‏فرمايد: "اين گروه آل محمد هستند، خداوند مهدي آنها را بعد از زحمتهايي كه برايشان تحميل مي‏گردد، مبعوث مي‏كند و به ايشان عزت مي‏دهد و دشمنان آنها را ذليل مي‏گرداند." از امام سجاد(ع) نيز اين چنين نقل شده كه: "سوگند به كسي كه محمد را به حق، بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد، نيكان از ما اهل‏بيت و پيروان آنها به منزله موسي و پيروان او مي‏باشند و دشمنان ما و پيروان آنها به منزله فرعون و پيروان او هستند. سرانجام، پيروزي از آن ماست."

2 ـ در آیه دیگر می خوانیم که: "بگو: حق فرا رسيد و باطل نابود گشت، چرا كه باطل نابود شدني است." بر اساس روايات معتبر و فراوان، اين پيروزي نهايي و حكمفرماي عدالت در سرتاسر گيتي مربوط به قيام حضرت حجت(عج) مي‏شود. امام باقر(ع) در توضيح و تفسير «جاء الحق و زهق الباطل» فرمودند: "اين سخن الهي مربوط به قيام قائم مي‏شود كه دولت باطل برچيده خواهد شد.

3 ـ در آیه دیگري خداوند می فرماید: "ذخيره الهي براي شما بهتر است اگر مؤمن باشيد..." چون این آيه اطلاق دارد، چنين معنايي از آن بدون اشكال است كه بگوييم: بقية‏اللّه از همه چيزهايي كه شما حساب كنيد، برايتان بهتر است و هيچ نعمتي به پاي آن نمي‏رسد. هرچند كه اين آيه مربوط به داستان حضرت شعيب‏(ع) مي‏باشد. قائم نخستين سخني كه پس از قيام خويش بر زبان مي‏آورد همين آيه است. اما بر اساس روايات معتبر، اين آيه با وجود حضرت ولي‏عصر(عج) تطبيق مي‏كند. امام باقر(ع) فرمودند: "قائم نخستين سخني كه پس از قيام خويش بر زبان مي‏آورند همين آيه است."

4 ـ در آیه دیگر این طور آمده است که: "آنها (مخالفان اسلام) مي‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش نمايند اما خداوند اراده كرده كه اين نور الهي را همچنان برگستره و كمالش بيفزايد (تا تمامي جهان را در برگيرد.) هرچند كافران را خوش نيايد." و سپس چنين ادامه مي‏دهد: "خدا كسي است كه رسول خويش را با هدايت و دين حق فرستاد تا وي را بر تمامي اديان پيروز گرداند، هرچند مشركان را خوش نيايد." آيا اين پيروزي اسلام كه در این آيه بدان اشاره شده منطقه‏اي و محدود است ياخير؟ از آن جايي كه هيچ قيدي در آيه وجود ندارد تا دليل برمحدوديت اين پيروزي باشد پس بدون شك روزي فرا خواهد رسيد كه اين وعده الهي محقق گردد و در روي زمين دين اسلام، تنها دين پيروز باشد.

براساس روايات متعدد با ظهور امام مهدي(عج)، اسلام فراگير و جهاني خواهد شد، در تفسير مجمع البيان از پيامبر اسلام(ص) چنين نقل شده است كه: "(در زمان ظهور حضرت امام مهدي) بر روي زمين هيچ خانه‏اي باقي نمي‏ماند ـ نه خانه‏هايي كه از سنگ و گِل ساخته شده و نه خيمه‏هايي كه از كرك و مو بافته شده ـ مگر آنكه خداوند نام اسلام را در آن وارد مي‏كند." در تفسير مجمع البيان، همچنين از امام باقر(ع) چنين آورده است كه: "وعده‏اي كه در اين آيه است به هنگام ظهور مهدي محقق مي‏گردد، پس در آن روز هيچ كس روي زمين باقي نخواهد ماند مگر آنكه به (حقانيت) محمد اقرار مي‏كند."

5 ـ آيه شريفه دیگری که به حضرت مهدی(عج) اشاره دارد این است که: "در موقع طغيان يهود، ما يك عده را براى سركوبى آنها مى‏فرستيم كه آنها را به‏جاى خود بنشانند." در روايات متعددى اين آيه تأويل به ظهور حضرت بقية‏اللّه‏ شده است. كه اين آيه راجع به مؤمنين و ايرانيهايى است كه قبل از ظهور حضرت مهدى زمينه ظهور آن حضرت را فراهم مى‏كنند.

در همين زمينه تفسير نورالثقلين از روضه كافى نقل كرده است كه امام صادق(ع) فرمودند: "مراد از «بعثنا عليكم» اشخاصى هستند كه قبل از ظهور مهدى با دشمنان اهل بيت مقابله و آنها را نابود مى‏كنند. همچنین از امام صادق نقل شده است كه روزى اين آيه را قرائت فرمودند، يك نفر از اصحاب عرض كرد: "يا بن رسول‏اللّه‏ اين آيه‏اى كه الان قرائت فرموديد درباره چه اشخاصى است؟" حضرت سه مرتبه فرمودند: "واللّه‏ آنها اهل قم هستند."

مرحوم آيت ‏اللّه مطهري مي‏نويسد: "از مجموع آيات و روايات استنباط مي‏شود كه قيام مهدي موعود آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است كه از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدي موعود تحقق بخش ايده‏آل همه انبيا و اوليا و مردان مبارز راه حق است."

مهدی در کلمات معصومین(ع):

در اینجا به برخی از سخنان ائمه اطهار(ع) راجع به شخصیت حضرت حجت(عج) و چگونگی ظهور ایشان، اشاره‏ای خواهیم داشت.

کلام پیامبر گرامی اسلام(ص):

حضرت محمد مصطفی(ص) در غدير خم، در جمع يكصد و بيست هزار نفر می‏فرمایند: "اى گروه مردمان! آن نور خداى تبارك و تعالى در من قرار گرفت و پس از آن در وجود على(ع)، آنگاه از او در نسلش تا «قائم المهدى» كه بازگيرنده حق است و جلب‏كننده همه حقوق ازدست رفته ما. آگاه باشيد كه خاتم اوصياء مهدى قائم از ماست. آگاه باشيد كه او بر همه اديان پيروز مى‏شود. آگاه باشيد كه او انتقامگير از ستمگران است. آگاه باشيد كه گشاينده و درهم‏كوبنده مرزهاست. آگاه باشيد كه او خونخواه همه بندگان صالح خداست. آگاه باشيد كه او كشنده هر قبيله‏اى از مشركان است. آگاه باشيد كه او نهرى خروشان از اقيانوسى بيكران است. آگاه باشيد كه او ياور دين خداى تبارك و تعالى است. ...آگاه باشيد كه هر كس از (پيامبران و امامان) پيش از او، نويد آمدنش را داده‏اند. آگاه باشيد كه او تنها حجت‏بازمانده خداوند است، بعد از او حجتى نيست، حقى جز با او و نورى جز در پيش اونيست. آگاه باشيد كه احدى بر او چيره نيست و كسى او را شكست ندهد. گاه باشيد كه او ولى خدا در روى زمين، و داور او در ميان مردم و امين او در آشكار و نهان است."

کلام اميرالمومنين علي(ع):

وصي رسول خدا امام ‌علی‌(ع‌) فرمود: "هنگامی‌ که‌ قائم‌ ما بپا می‌خیزد، بیعتی‌ از هیچکس‌ بر عهده‌ ندارد و از همین‌ روست‌ که‌ ولادتش‌ پنهان‌ می‌باشد وغیبت‌ اختیار می‌کند!" و نیز فرموده‏اند: "برای‌ قائم‌ ما خاندان‌ غیبتی‌ است‌ طولانی‌؛ گویا شیعیان‌ را می‌بینم‌ که‌ در غیبت‌ او چون‌ چرندگانی‌ در جستجوی‌ چراگاه‌ سرگردانند؛ آگاه‌ باشید هر کس‌ از آنان‌ که‌ بر دین‌ خود پایدار بماند و درازی‌ مدّت‌ غیبت‌ پیشوایش‌، قلب‌ او را به‌ قساوت‌ واندارد، او در رستاخیز همراه‌ من‌ و در درجه‌ من‌ خواهد بود." و باز می فرمایند: "صاحب‌ الامر از فرزندان‌ من‌ است‌. اوست‌ همان‌ کسی‌ که‌ در خصوصش‌ گویند: در گذشته‌ یا نابود گشته‌! یا آنکه‌ (اگر زنده‌ باشد) معلوم‌ نیست‌ به‌ کدام‌ سرزمین‌ رفته‌ است‌!"

در جای دیگر می فرمایند: "همانا در هر سال‌ شب‌ قدر وجود دارد و در آن‌ شب‌ مقدّرات‌ سال‌ آینده‌ نزول‌ می‌یابد، و موضع‌ نزول‌ نیز والیانی‌ هستند که‌ پس‌ از رسول‌ گرامی اسلام(ص‌) عهده‌دار امر ولایتند، و نخستین‌ ایشان‌ منم‌ و سپس‌ یازده‌ فرزندم‌، پیشوایانی‌ که‌ فرشتگان‌ با ایشان‌ سخن‌ گویند." همچنین امیرمؤمنان‌ علی‌(ع‌) پس‌ از پایان‌ پیکار نهروان‌ در ضمن‌ سخنانی‌ که‌ ایراد کرد، فرمود: "ای‌ فرزند بهترین‌ بانوان‌، تا کی‌ برای‌ دریافت‌ فرمان‌ ظهور از جانب‌ خداوند، انتظار خواهی‌ برد؟ بیا! و به‌ پیروزی‌ بزرگ‌ و نزدیک‌ از سوی‌ پروردگار مهربان‌ بشارت‌ ده‌."
دیگر بار فرموده است: "آنگاه‌ که‌ وضع‌ زندگی‌ مردم‌ به‌ آنجا برسد که‌ از هر جانب‌ ستم‌ و آشوب‌ روی‌ دهد، آن‌ سیّد بزرگوار و سرور عالی‌ مقدار ظاهر می‌گردد و بر اریکه‌ حکمرانی‌ قرار می‌گیرد. یاران‌ وی‌ از هر سو چون‌ پاره‌های‌ ابر بهم‌ پیوسته‌ پیرامونش‌ فراهم‌ می‌آیند. او و پیروانش‌ بر دین‌ حق‌ پایدار می‌مانند."

کلام حسن بن علی(ع):

امام حسن(ع) در پاسخ به کسانی که در جریان صلح با معاویه به حضرت خرده گرفتند، فرمود: "آيا خبر نداريد كه هيچ يك از ما نيست مگر آنكه بيعت طاغوت زمان خود را به گردن دارد؛ جز قائم ما(عجّ) كه روح خدا ـ عيسي بن مريم ـ پشت سر او نماز مي‏گزارد. زيرا خداي سبحان ولادت او را پنهان و شخص او را غايب مي‏كند تا وقتي ظهور كرد، كسي بر عهده‏اش پيماني نداشته باشد. او نهمين فرزند برادرم حسين و فرزند سرور كنيزان عالم است كه خدا غيبتش را طولاني مي‏كند، بعد با قدرت خود در شكل جواني كمتر از چهل سال آشكار مي‏كند تا بدانند كه خدا بر هر چيزي تواناست."

همچنین در جای دیگری امام حسن(ع) فرموده است: "سوگند به خدا! رسول اللّه اين عهد را به ما سپرد كه اين ولايت خداوندي را دوازده امام كه يازده نفر آنان از فرزندان علي و فاطمه است، مالك خواهند شد، كه هيچ يك جز با زهر يا قتل از دنيا نخواهند رفت." و همچنین می‏فرماید: "اين امري را كه انتظار مي‏كشيد، واقع نخواهد شد، تا برخي از شما از بعض ديگر برائت جويد و يكي از شما ديگري را لعنت كند و در چهره ديگري آب دهن اندازد و يكي از شما بر كفر ديگري شهادت دهد. در آن زمان قائم ما قيام مي‏كند و همه آنها را بر مي‏دارد."

کلام سید الشهدا، حسین بن علی(ع):

حارث اعور از اصحاب امام حسين(ع) به ايشان عرض كرده است: "اي زاده رسول خدا! فدايت شوم. مرا از معناي آيه شريفه - والشمس و ضحيها- مطّلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشيد، رسول الله(ص) مي‏باشد. پرسيد: فدايت شوم! منظور از آيه شريفه - والقمر اذا تليها - چيست؟ فرمود: منظور از ماه، اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(ع) است كه بعد از پيامبر(ص) مي‏باشد. گفت: مقصود از آيه شريفه - والنهار اذا جلّيها- چيست؟ فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد حضرت حجت است كه زمين را پر از قسط و عدل می كند." همچنین درباره غيبت امام مي‏فرمايد: "براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها آن‏قدر به طول مي‏انجامد كه گروهي مي‏گويند: مرده و برخي گويند: كشته شده و بعضي گويند: رفته است. احدي از دوستان و غيره، از اقامتگاه او آگاه نمي‏شود، جز خدمت‏گذاري كه متصدي امور اوست".

همچنين امام(ع) در جای دیگر مي‏فرمايد: "براي او غيبتي است كه گروه‏هايي در آن از دين بر مي‏گردند و گروه‏هايي ديگر بر آيين خود استوار مي‏مانند و در اين راه آزارها مي‏بينند. به آنان گفته مي‏شود: اين وعده كي واقع خواهد شد اگر راستگو هستيد؟ آنان كه بر اين آزارها و تكذيب‏ها صبر كنند، همانند كسي‏اند كه شمشير به دست گرفته و در پيشاپيش رسول اكرم (ص) جهاد مي‏كند ". سالار شهيدان در اين زمينه مي‏فرمايد: "اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدري طولاني فرمايد تا آنكه مردي از فرزندان من خروج نمايد و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا(ص) اين چنين شنيدم."

کلام باقر العلوم(ع):

امام باقر(ع) فرموده است: "سوگند به خدا! گويا قائم را مي بينم در حالي كه به حجرالأسود تكيه داده است و خداي سبحان را به حقّ خويش سوگند مي دهد و مي فرمايد: اي مردم! هركس درباره خدا با من بحث و مناقشه كند، من شايسته ترين مردم نسبت به خدا هستم. اي مردم! هركس درباره آدم با من مناظره كند، من شايسته ترين فرد به آدم هستم. اي مردم! هر كس درباره نوح با من مناقشه كند، من نزديك ترين فرد به او هستم."

همچنین امام(ع) در باب لحظات ظهور قائم اين گونه می‏فرماید: "مهدي هنگام نماز عشا ظهور مي كند. او در حالي كه پرچم رسول را بر دوش و پيراهنش را بر تن و شمشيرش را به دست گرفته است، تمام نشانه ها و نور و بيان را به همراه خود دارد. بعد از اقامه نماز عشا با صداي رسا و بلند خود مي فرمايد: اي مردم! خدا را به ياد شما مي آورم، شما اينك در پيشگاه خدا ايستاده ايد. او حجّت خود را برگزيد و پيامبران را برانگيخت؛ و كتاب آسماني فرو فرستاد."

کلام امام رضا(ع):

دعبل خزایی، شاعر معروف اهل‏بيت، روزي در حضور امام رضا(ع)، قصيده معروفي را که در حق خاندان پيامبر اكرم(ص) سروده بود، براي آن حضرت خواند. آن گاه كه به توصيف مهدي(عج) رسيد و در بيت زيبا در معرفي ويژگي‏هاي آن حضرت قرائت كرد، امام رضا با شنيدن اين دوبيت به شدت تحت تأثير قرار گرفته، گريه كردند و فرمودند: "اي دعبل، روح القدس اين دو بيت را بر زبان تو جاري ساخته است. آيا مي‏داني آن امام كيست؟ دعبل گفت: از سخنان شما شنيده‏ام كه وي امامي است كه پس از قيام، زمين را از تباهي‏ها پاك مي‏سازد. امام رضا(ع) در معرفي امام(عج) به دعبل فرمودند: "اي دعبل، امام بعد از من پسرم محمد و بعد از محمد پسرش علي است و بعد از علي، پسر او حسن و بعد از حسن، پسرش حجت است كه او قائم ما اهل بيت است. مردم با تقوا در دوران غيبت او در انتظارش به سر مي‏برند. چون قيام كند از او فرمان مي‏برند. اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدري طولاني خواهد ساخت تا او ظهور كرده زمين را بعد از آن كه پر از تباهي شده است از عدل و داد مملو سازد."

همچنین علي بن موسي الرضا(ع) می فرمایند: "نشانه او اين است كه سن پيران و چهره جوانان دارد، تا آنجا كه وقتى كسى او را مشاهده مى‏كند گمان مى‏برد كه چهل سال يا كمتر سن دارد. به درستى كه از نشانه‏هاى او اين است كه گذر شب و روز او را پير و سالخورده نمى‏سازد تا زمانى كه اجل او فرا رسد." آن حضرت در روايت ديگرى به توصيف جمال نورانى امام دوازدهم پرداخته و مى‏فرمايد: "پدر و مادرم به فداى او كه همنام جدّم، شبيه من و شبيه موسى بن عمران است. بر او نوارهاى نورانى است كه از پرتو نور قدس روشنايى مى‏گيرد."

موضوع ديگرى كه در زمينه باور مهدوى در كلام امام رضا(ع) يافت مى‏شود، موضوع انتظار فرج است. آن حضرت در روايات متعددى به موضوع فضيلت انتظار فرج اشاره كرده‏اند. از جمله اینکه: "چه نيكوست صبر و انتظار فرج، آيا سخن بنده صالح خدا شعیب، را نشنيدى كه فرمود: و انتظار بريد كه من با شما منتظرم ... بر شما باد به صبر و بردبارى؛ چرا گشايش بعد از نااميدى فرا مى‏رسد و به تحقيق كسانى كه پيش از شما بودند از شما بردبارتر بودند." همچنین می فرمایند: "... آيا هيچيك از شما خوش ندارد كه در خانه خود بماند، نفقه خانواده‏اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنين حالى از دنيا برود مانند كسى است كه به همراه رسول خدا(ص) در بدر به شهادت رسيده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نيايد مانند كسى است كه به همراه قائم ما و در خيمه او باشد."

منجی در کلمات اهل سنت:

1 ـ شبلنجي در "نور الابصار" فصلي با عنوان "مناقب محمد بن الحسن" بیان کرده است، و می‏گوید: "مادرش، ام ولد بود و نام او نرجس يا صقيل و يا سوسن بود، و كنيه‏اش ابوالقاسم و اماميه لقب او را حجت، مهدي، خلف صالح، قائم، منتظر و صاحب الزمان، معرفي كرده‏اند. مشهورترين لقب او، «مهدي» است. "

2 ـ كنجي شافعي در "كفايه الطالب" مي‏گويد: "ابو محمد حسن عسگري فرزند هادي، تولدش در مدينه بوده و در سامراء در همان خانه‏اي كه پدرش هادي دفن شد، مدفون گشت، و از خود فرزندي به جاي گذاشت كه همان امام منتظر مي‏باشد."

3 ـ محمد بن غامر شبراوي شافعي مي‏نويسد: "دوازدهمين امام، ابوالقاسم محمد است كه گفته مي‏شود او همان مهدي منتظر است. تولد امام محمد الحجه بن الامام الحسن الخالص، در سامراء شب نيمه شعبان سال 255، پنج سال قبل از فوت پدرش، بوده است. پدرش ولادت او را به دليل سختي زمانه و ترس از حكومت وقت، مخفي و مستور نگاه داشت؛ زيرا آنها (حكومتيها) در پي هاشميان بودند تا آنان را محبوس نموده و يا به قتل برسانند."

4 ـ ابن حجر هيثمي مي‏گويد: "حسن عسكري جز يك فرزند از خود به جاي نگذاشته كه ابوالقاسم محمد الحجه است، و سن او هنگام وفات پدرش پنج سال بوده لكن خداوند حكمت را در او نهاده است. و او القائم المنتظر نيز ناميده مي‏شود؛ زيرا گفته مي‏شود وي در مدينه از نظرها پنهان شد و معلوم نيست كجا رفته است.

5 ـ ابن خلكان مي‏نويسد: "ولادت او روز جمعه سال 255 هجري اتفاق افتاد، و ابن ازرق در تاريخ ميافارقين مي‏گويد امام مذكور در نهم ربيع الاول سال 258 هجري متولد شد، و گفته مي‏شود در هشتم سال 256 هجري تولد يافته كه به عقيده ما همين قول صحيح مي‏باشد."

6 ـ كمال الدين محمد طلحه شافعي مي‏گويد: "مهدي از فرزندان بتول طاهره كه پاره تن رسول خدا است، مي‏باشد و مولدش در سامراء در بيست و سوم رمضان سال 258 هجري اتفاق افتاد و پدرش الحسن الخالص، و مادرش ام ولد بود كه به نام صقيل يا حكيمه معروف بود."

7 ـ سبط بن الجوزي در كتاب "تذكرة الخواص" پس از اين كه نام حضرت مهدي را ذكر و نسب او را به علي بن ابي طالب مي‏رساند، مي‏گويد: "محمد بن الحسن، كنيه‏اش ابو عبداللّه و ابوالقاسم است كه او همان خلف حجت و صاحب الزمان است و گفته مي‏شود مادر او ام ولد بوده و نامش صقيل بوده است. "

8 ـ ابن صباغ مصري مي‏نويسد: "ابوالقاسم محمد الحجه بن الحسن الخالص، در سامراء و در شب نيمه شعبان سال 255 هجري، متولد شد. سپس سلسله نسب او را ذكر كرده و تا علي بن ابيطالب مي‏رساند."

9 ـ عبدالوهاب شعراني مي‏نويسد: "پيش‏بيني مي‏شود مهدي خروج كند و او از اولاد حسن عسكري است و زمان تولدش در شب نيمه شعبان سال 255 هجري بوده است، و هم اكنون زنده است تا اين كه عيسي مسيح با او هم پيمان شود. عمر شريف او تا اين زمان كه سال 958 هجري است، 706 سال است. "

10 ـ محمد صالح حسينى ترمذى حنفى از سلمان فارسى نقل كرده مى‏گويد: "داخل محضر رسول خدا(ص) شدم ناگاه ديدم كه حسين(ع) بر روى زانوى آن حضرت است. حضرت چشمها و دهان حسين را مى‏بوسيد و مى‏فرمود: تو آقايى فرزند آقايى، تو امامى، پسر امامى، تو حجتى فرزند حجتى. پدر 9‏ نفر حجتى از صلب تو كه نهم آنها قائم آنهاست."

11 ـ شيخ‏الاسلام حموئى جوينى شافعى از حسين بن خالد نقل كرده كه على‏بن‏موسى‏الرضا(ع) فرمود: "كسى كه ورع ندارد، دين ندارد و كسى كه تقيه ندارد ايمان ندارد. گفته شد يابن رسول‏الله تا كى تقيه كنيم؟ فرمود: تا روز وقت معلوم و آن روز خروج قائم ماست هر كسى تا قبل از خروج قائم تقيه را ترك كند از ما نيست."

مهدی در کلام دو اندیشمند:

ملاصدرای شیرازی

‌صدرالمتالهین(ره) بعد از تبيين‌ اصل ضرورت‌ و تداوم‌ حجت در زندگي‌ بشري‌ و دفاع‌ از مذهب‌ بر حق‌ اماميه، بعضي‌ از شبهاتي‌ را كه‌ ديگران‌ وارد كرده‌اند، مطرح‌ كرده‌ و به‌ آنها پاسخ‌ مي‌دهد.

1 ـ طول‌ عمر حضرت: ‌يكي‌ از شبهاتي‌ كه‌ مخالفان‌ و منكران‌ وجود مهدي(عج) كراراً مطرح‌ مي‌كنند، مسأله‌ طول‌ عمر حضرت‌ است‌ و گاه‌ متفكّرانه‌ مي‌گويند: با اصول‌ علمي‌ و طبّي‌ سازگار نيست‌ كه‌ انساني، عمري‌ به‌ اين‌ درازي‌ داشته‌ باشد؟ که مرحوم ملاصدرا می گوید: اولا : اين‌ شبهه‌ علمي‌ نيست‌ و صرف‌ استبعاد است. ثانيا : وجود در دوره‌هاي‌ گذشته نیز ما افرادی داشته ایم که طول عمر بسیار داشته اند. ثالثاً : ادلّه‌ طبي‌ و نجومي‌ موافق‌ با طول‌ عمر است.

2 ـ فايده‌ امام‌ غايب‌: ‌نكته‌ ديگري‌ كه‌ برخي‌ به‌ عنوان‌ شبهه‌ مطرح‌ مي‌كنند، اين‌ است‌ كه‌ فايده‌ امام‌ غايب‌ چيست؟ که صدر المتالهین در جواب می گوید: اولا : غرض‌ اصلي‌ از خلقت‌ امام، هدايت‌ رهبري‌ مردم‌ نيست‌ كه‌ اگر اين، محقق‌ نشد امام‌ فاقد فايده‌ خود گردد؛ بلكه‌ هدف‌ از خلقت‌ اين‌ موجودات‌ اشرف، اين‌ است‌ كه‌ آنان‌ واسطه‌ در فيض‌اند. ‌بر اين‌ اساس‌ فرقي‌ ندارد كه‌ امام‌ "ظاهر مشهور" باشد يا "خامل‌ مستور" ثانیا : فوايد امام‌ منحصر و محصور به ‌ديدن‌ او نيست‌ و فوايد زيادي، بدون ‌رؤيت ‌او مي‌تواند نصيب ‌جامعه‌ ديني ‌گردد، معرفت‌ امام‌ و تصديق‌ به ‌وجودش ‌و اعتراف‌ به‌ خلافت ‌الهي ‌او، فوايد كثيري‌ را متوجه‌ مؤ‌منان ‌مي‌كند و فايده‌، منحصر در مشاهده‌ ‌او نيست.

هانری کربن اسلام شناس غربی

كربن در تحليلى جالب از حضرت قائم(عج) مى‏نويسد: "جلوه ظهور او بر مردم، همان مفهوم تهذيب و تجديد عالم روحى آنان است و بالنتيجه همان مفهوم عميق انديشه‏اى است كه شيعه از غيبت و ظهور امام دارد. مردم شايستگى خود را براى ديدن امام از بين مى‏برند، آنگاه خود بين امام و خويشتن حجاب مى‏گردند، زيرا وسيله و آلت تجلى و مشاهده آن را; يعنى معرفتى را كه از راه قلب حاصل مى‏شود از دست مى‏دهند، يا آن را فلج‏ساخته و از قدرت و كار مى‏اندازند. پس تا وقتى كه مردم مستعد شناسايى و معرفت امام نگردند، سخن گفتن از ظهور امام غايب هيچ معنى نخواهد داشت."

در جای دیگر می گوید: "سلطنت امام، مقدمه رستاخيز عظيم (قيامة القيامة) است. رستاخيز يا برخاستن مردگان به همين نسبت قيام عمومى حضرت حجت، مجال براى تحقق فلسفه وجودى بشر در حيات زمينى خود است. به عبارتى معاد شيعه همچون معاد زرتشتى قرار گرفته، تحت تاثير قائم و اصحاب او قرار دارد. در عين حال هجرت انفرادى را از انديشه «قيامت كبرى‏» يعنى فرا رسيدن دهر جديد جدا نمى‏سازد.

كربن در بخش ديگرى از نوشته‏هاى خود به بيان تفاوت عقيده مسيحيان به حضرت عيسى بن مريم، پرداخته و پس از اذعان به اين نكته كه امامان همه نور و حقيقت واحدى هستند كه در دوازده شخص متمثل شده‏اند مى‏نويسد: "وقتى نسبت لاهوت و ناسوت را در شخص امامان در نظر بگيريم، مى‏بينيم مساله به هيچ روى شبيه به اتحاد اقنومى در طبيعت نيست. امامان، ظهورات و تجليات الهى هستند. قاموس فنى زبان، كلمات را پيوسته به مقابله با عمل آيينه باز مى‏گرداند. پس بدين گونه، امامان همچون ظهور الهى، بى هيچ كم و بيش «اسماء الله‏» مى‏باشند و به اين عنوان از دو مهلكه تشبيه و تعطيل مصونند."

* سید محمد ناظم زاده قمی، محقق حوزه علمیه قم

منبع: سایت الف

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید