سلام. می خواستم بدونم مهریه را چرا و به چه دلیل عندالمطالبه كرده اند و زن هر وقت كه بخواهد می تواند درخواست كند. دلیلی كه دولت برای وضع كردن این قانون گذاشته است چیست ؟ من ازدواج كرده ام حدود ٦ ماه است. همسرم به من می گوید باید مهریه من را پرداخت كنی تا با تو زندگی كنم. مهریه ایشان هم ٩٠ میلیون ناقابل است. به چه صورت می توانم عمل كنم نه می توانم طلاق بگیرم و نه این مهریه سنگین را پرداخت كنم. روزی كه رفتم خواستگاری این دختر خانواده اش می گفتند كه مهریه را كی داده كی گرفته ! ولی الان منو به خاك سیاه نشوندن. شغلم هم خوبه كارمند هستم و همین طور بیمه ولی نمی دانم چرا با من به این شكل رفتار می كند. در صورتی كه من تا حالا از گل هم به خانومم كم تر نگفتم و خیلی هم دوستش دارم ....
پاسخ : با سلام و عرض احترام
بر اساس خلقت و فطرت ، خداوند متعال مرد و زن را طوری آفریده که مرد همیشه طالب و خواستگار زن است و زن همواره مطلوب بوده و مردان به دنبال آنان می رفته اند. این خاصیت ، ظاهرا در مورد موجودات دیگر غیر از انسان که جنس نر و ماده دارند ، بر اساس فطرت و خلقتشان نهادینه شده است. این موضوع نیز ربطی به دین اسلام و سایر ادیان الهی ندارد؛ حال چون مرد خواستگار است و زن خواسته شده و مطلوب است ؛ لذا مرد حاضر می شود چیزی به عنوان صداق و مهریه به زن بدهد تا اورا به ازدواج راضی کند و دین و ادیان الهی نیز همین فطرت را ارج نهاده و مورد تایید قرار داده اند ، لذا مهریه و صداق یکى از اجزاى شکلگیرى ازدواج در شریعت اسلامى به شمار مىرود. قبل از ظهور مکتب نجات بخش اسلام، مهریه بیشتر قیمت یا بهایى بود که جهت خریدارى زن از اولیاى وى پرداخت مىگردید، یا عوضى بود که مرد در برابر انتقال زن از خانه پدرى به خانه همسرى مىپرداخت، به همین خاطر، از احکام تأسیسى در اسلام محسوب نمىشود، اما وضع خاص آن در اسلام، بر تمامى عقاید جاهلى رنگ بطلان کشید و مهریه ،موقعیت خاصى یافت. نیز شکل جدیدى به خود گرفت، و جنبه معنوى پیدا کرد.تحفهاى آسمانى شد از جانب مرد (طالب همسر) در نهایت صداقت و صفاى باطن و هدیهاى شد از سوى مرد براى قوام شریک و همسر آینده که آیه شریفه "و آتوا النساء صدقاتهن نحلةً؛(1) به زنان مهریه ایشان را به عنوان هدیه تقدیم کنید" نمایانگر آن است.
به همین خاطر مهریه در متون روایی و حدیث با عنوان صداق(نشان صداقت مرد) و هدیه و پیشکش معرفی شده است.
مهریه نتیجه تدبیر ماهرانهاى است که در متن آفرینش براى تعدیل و حفظ حقوق در روابط زن و مرد و پیوند آنها به کار رفته است. مهریه هماهنگى با طبیعت است، از این رو که نشانه و زمینه آن است که عشق از ناحیه مرد آغاز شده و زن پاسخگوى عشق او است و مرد به احترام او هدیهاى نثارش مىکند، از این رو، نباید قانون که یک ماده از اساسنامه زندگى است و به دست طراح طبیعت تدوین شده، به نام تساوى حقوق زن و مرد ملغى گردد،
مهریه بر خلاف آنچه بعضى از غربىها تصور کردهاند، بهاى فروش زن نیست، بلکه هدیهاى از جانب شوهر به زن براى نشان دادن محبت به او است.
کانون خانواده براساس محبت و عشق بین زن و شوهر دوام و استمرار مىیابد. هرگاه عشق و علاقه از بین برود، خانواده در معرض فروپاشى قرار مىگیرد. مهریه نمىتواند حافظ خانوادهاى سرد و بى روح باشد. اما از جهت حقوقى، گاهى مهریه که معمولاً هنگام انحلال ازدواج مطالبه و درخواست مىشود، مانع گسستن پیوند زناشویى مىگردد و تضمین براى دوام ازدواج به شمار مىآید.، یا حداقل آن که نمىگذارد به واسطه یک عامل کوچک و قابل گذشت، طلاق صورت بگیرد. در صورت وقوع طلاق گاهى مالى که زن به عنوان مهریه مىگیرد، در زندگى او مؤثر است و مانع پریشانى و درماندگى مىگردد.
اگر چه در فرهنگ جامعه ما مرسوم شده که سخن از مهریه غالباً در هنگام طلاق و جدایى است، اما در دین اسلام به عنوان یک حق براى زن لحاظ شده که مىتواند ابتدا دریافت نماید و یا اگر خواست ببخشد، نه این که عامل و ابزارى براى نگه داشتن و استمرار ازدواج باشد.