» آخوند خوب، آخوند سراپا حماقت است!

مهرگان
 
 
 

آخوند خوب، آخوند سراپا حماقت است!

14 مهر 1392

امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در منشور تاریخی روحانیت ضمن بیان اینکه از دیدگاه متحجران و خشکه مقدس ها؛"آخوند خوب، اخوند سراپا حماقت است" تاکید فرمودند: یکى از مسائلى که باید ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفساى نفوذ مقدسین نافهم و ساده‏ لوحان بیسواد، عده‏ اى کمر همت بسته ‏اند و براى نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته‏ اند.
گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ گزیده بیانات تاریخی امام (ره) بدین شرح است :

در دوران مبارزه اوضاع مثل امروز نبود، هر کس صد در صد معتقد به مبارزه نبود زیر فشارها و تهدیدهاى مقدس‏ نماها از میدان به در مى رفت؛ ترویج تفکر «شاه سایه خداست» و یا با گوشت و پوست نمى ‏توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسى مى ‏دهد و از همه شکننده ‏تر، شعار گمراه ‏کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان- علیه السلام- باطل است و هزاران «إن قُلت» دیگر، مشکلات بزرگ و جانفرسایى بودند که نمى ‏شد با نصیحت و مبارزه منفى و تبلیغات جلوى آنها را گرفت؛ تنها راه حل، مبارزه و ایثار خون بود که خداوند وسیله ‏اش را آماده نمود

آخوند خوب، آخوند سراپا حماقت است!


«ولایتى» هاى دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏ اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را شکسته ‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى ‏خورند!

ما از همه روحانیون دفاع نمی کنیم، چرا که‏ روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه ‏هاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند. امروز عده ‏اى با ژست مقدس مآبى چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می ‏زنند که گویى وظیفه‏ اى غیر از این ندارند! خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‏ هاى علمیه کم نیست.

به زعم بعض افراد، روحانیت زمانى قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپاى‏ وجودش ببارد و الّا عالم سیّاس و روحانى کاردان و زیرک، حتما کاسه ‏اى زیر نیم کاسه داشت!. این از مسائل رایج حوزه ها بود که هر کس کج راه می ‏رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبان خارجى، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار مى ‏رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه ‏اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه مى ‏گفتم. تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى ‏یافت، وضع روحانیت و حوزه ‏ها، وضع کلیساهاى قرون وسطى مى ‏شد.

دیروز مقدس‏ نماهاى بیشعور مى ‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى ‏گویند مسئولین نظام کمونیست شده ‏اند! تا دیروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏ دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف شرعى که هرگز خواست مسئولین نیست رخ مى‏ دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى ‏دهند!.

روحانى ‏نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى ‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ ساییدند یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند تهمت ها می زنند.طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبى و دین فروشى عوض شده است شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده ‏اند.

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید