» بهترین روش برای شاد بودن و زندگی آرام

مهرگان
 
 
 

بهترین روش برای شاد بودن و زندگی آرام

17 آذر 1392

بگویید سیب تا ادای خندیدن را دربیاورید. بگویید سیب تا همه کسانی که بعد عکس‌‌تان را می‌بینند، فکر کنند شما در حال خنده بوده‌اید. بگویید سیب تا عکس‌تان زیباتر شود، تا شادتر به نظر برسید، تا همه چیز قشنگ‌تر شود و سال‌های آینده که به این عکس نگاه می‌کنید، از دیدنش دوباره لبخند روی لبان‎تان بنشیند.

ولی چرا فقط باید ادای خندیدن را دربیاوریم؟ چرا واقعا نخندیم؟ انگار ما خیلی یاد نگرفته‌ایم شاد باشیم و شادی کنیم. شاید ما آن‌طور که باید و شاید، نمی‌دانیم شادی کردن چه معنایی دارد و چه تاثیراتی بر زندگی‌مان خواهد گذاشت.

خنده


شاید هنوز نمی‌دانیم شادی که بیاید با خودش چه خیر و خوبی‌هایی می‌آورد. البته خیلی‌ها هم فکر می‌کنند شادی فقط و فقط مخصوص آنهایی است که هیچ غصه و دغدغه‌ای در زندگی‌شان ندارند. درست است که رفاه اقتصادی و رضایت از زندگی هم در ایجاد این حس موثر خواهد بود، ولی کسانی هستند که در اوج فقر هم خوشحال هستند و شادی را بیشتر از دیگران احساس می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد این دیدگاه باید در درون ما ریشه کند. باید احساس شادی را از شرایط اقتصادی جدا کنیم و باورمان شود در هر شرایطی می‌توان قدری شادتر بود و جور دیگری به زندگی نگاه کرد.

*شادی را چطور معنا می‌کنید؟

می‌گوییم باید شادتر زندگی کنیم، ولی خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم شادی واقعا چه معنایی دارد؟ هرکس شاد بودن و شاد زندگی کردن را برای خودش همان‌طور که دوست دارد، معنا می‌کند. در حالی‌که شادی هم معنایی دارد؛ معنایی که مشخص می‌کند چه کسانی خوشحال هستند و چه کسانی از این حس بی‌بهره‌اند.

دکتر پرویز رزاقی شهرستانی، روان‌شناس بالینی و مشاور خانواده در گفت‌وگو با «جام‌جم» در این‌باره چنین توضیح می‌دهد: شادی و احساس خوشحالی، حس خوشایندی است که افراد آن را در طول زندگی تجربه می‌کنند و این حس، هم می‌تواند نماد بیرونی داشته باشد مانند خندیدن و ابراز هیجان و هم نماد درونی مانند احساس امنیت خاطر، آرامش و رضایتمندی. به گفته این روان‌شناس، شادی و نشاط حسی است که در افراد ایجاد می‌شود ولی می‌توان آن را از جمعی گرفت یا به جمعی نیز منتقلش کرد. بنابراین ابتدا باید این حس در سیستم‌های روانی فرد ایجاد شود و بعد به افراد و فضاهای دیگر مانند اعضای خانواده، همکاران و دیگر افراد حاضر در محل کار و جامعه منتقل شود.

*ثروت شادی نمی‌آورد

بسیاری از افراد تصور می‌کنند اگر حساب بانکی‌شان پر از پول باشد، دیگر هیچ غمی ندارند. از نظر آنها فقط کسانی که ثروتمند هستند می‌توانند شاد باشند و شاد زندگی کنند. در صورتی که دکتر رزاقی نظرشان را تائید نمی‌کند و می‌گوید: بی‌پولی ممکن است موجب غم و اندوه شود، ولی لزوما کسانی که پول زیادی دارند هم شاد نیستند. بنابراین شاد بودن و شاد زندگی کردن به نگرش افراد بستگی دارد و به همین دلیل می‌توان در اوج فقر و بی‌پولی هم شاد بود.

*ضرورتی به نام نشاط اجتماعی

شاد باشیم یا نباشیم، جامعه‌ای شاد داشته باشیم یا نداشته باشیم چه فرقی به حال و روز ما می‌کند؟ این نشاط و شادی چه تاثیری در زندگی‌مان خواهد گذاشت؟ اصلا شادی و شاد بودن کدام مشکل زندگی آدم را حل می‌کند و کدام درد را دوا؟ این سوال‌ها برای خیلی از افراد مطرح می‌شود. سوال‌های بی‌جوابی که در ذهن‌مان می‌چرخد و هرقدر بیشتر سعی می‌کنیم، کمتر پاسخی برایش یافت می‌شود.

اینها همه در حالی است که متخصصان می‌گویند در جامعه‌ای که شادی و نشاط در آن وجود نداشته باشد، نمی‌توان هیچ چیز خوب و زیبایی پیدا کرد و در مقابل، جامعه شاد سرشار از خوبی‌ها و زیبایی‌هاست.

دکتر رزاقی در این‌باره یادآور می‌شود: افراد می‌توانند در دنیای شخصی خودشان هم شاد باشند، ولی هرچه این حس شادی بیشتر باشد، فرد کم‌کم این حس و هیجان را به جامعه نیز منتقل می‌کند. به عبارت دیگر، در بسیاری از موارد شادی‌ها و خوشحالی‌ها ترکیبی از این دو حالت است؛ یعنی گاه ما شادی را از خانواده به جامعه منتقل می‌کنیم و گاه از جامعه به خانواده.

جامعه‌شناسان معتقدند شاد بودن جامعه از بروز آسیب‌های اجتماعی پیشگیری می‌کند، ناهنجاری‌ها را به حداقل می‌رساند و با پررنگ کردن هنجارها موجب رشد و پیشرفت جامعه می‌شود. این روحیه یا بهتر است بگوییم فرهنگ می‌تواند سلامت جسم و روان افراد را نیز تقویت کند. به گفته دکتر رزاقی، هر چه احساسات خوب و سلامت روانی مردم افزایش یابد و هر چه شادی بیشتر باشد، جامعه هم سالم‌تر خواهد بود. بنابراین شادی فرد، خانواده و جامعه بر یکدیگر تاثیر می‌گذارد و نباید از نقش آنها غافل شویم.

*جامعه شاد، خانواده‌های موفق

اگر فقط کمی شادتر باشیم، اگر شادی و نشاط بیش از پیش به زندگی‌مان راه پیدا کند، خیلی‌ چیزها عوض می‌شود. خیلی از اتفاقات خوب جایگزین تلخی‌ها و ناراحتی‌های زندگی می‌شود. آن وقت خانواده‌های‌مان هم شادتر و خوشبخت‌تر خواهند بود. آنها هم بهتر زندگی می‌کنند. زن و شوهرها راضی و خشنود می‌شوند و طلاق و نابسامانی‌های خانوادگی نیز کاهش می‌یابد. با این حال، نباید فراموش کنیم شادی و خوشحالی در جامعه نمی‌تواند تمام این مشکلات را برطرف کند و آن‌طور که دکتر رزاقی می‌گوید معمولا شادی از ایجاد احساس‌ اندوه یا غم‌های معمولی پیشگیری می‌کند، ولی برای کسانی که تنش‌ها و مشکلات خانوادگی جدی و زیادی دارند، شادی‌های اجتماعی نیز نمی‌تواند مشکلات‌شان را صددرصد برطرف سازد.

به گفته این روان‌شناس، خانواده‌ای که دچار مشکلات ارتباطی، روان‌شناختی، احساسی و عاطفی هستند چندان تحت‌تاثیر شادی‌های اجتماعی قرار نمی‌گیرند و این احساسات نمی‌تواند تنش‌های خانوادگی را میان آنها به طرز چشمگیری کاهش دهد. وی تاکید می‌کند: اگر مشکلات و تنش‌های خانوادگی خیلی عمیق و جدی نباشد و فقط در حد مسائل ظاهری باشد، شادی و نشاط اجتماعی می‌تواند نقش موثری در برطرف کردن این مشکلات ایفا کند.

شادی و خندیدن


بعضی از خانواده‌ها هم مشکلاتی جدی و بزرگ دارند، ولی زمانی که اتفاق خوشایندی برایشان پیش می‌آید و همه اعضای خانواده شاد می‌شوند (مانند قبولی فرزند خانواده در امتحانات ورودی دانشگاه)، سطح اختلاف‌ها و درگیری‌ها کاهش می‌یابد و زندگی وضع بهتری پیدا می‌کند. بنابراین به گفته این روان‌شناس، شادی‌های اینچنینی در بهبود روند زندگی تاثیرگذار خواهد بود.

البته زوج‌هایی هم هستند که مشکلات و اختلاف‌های زیادی دارند و به اشتباه تصور می‌کنند با تولد فرزندی جدید می‌توانند همه این مشکلات را حل کنند. دکتر رزاقی در این زمینه خاطرنشان می‌کند: با توجه به این‌که در این شرایط، مشکلات بسیار جدی و عمیق است، تولد نوزاد جدید هم با این‌که شادی‌آور و خوشحال‌کننده خواهد بود، نمی‌تواند اختلافات و تنش‌ها را به کلی از بین ببرد. بنابراین گاهی شادی می‌تواند مشکلات را بهبود بخشد و گاهی هم چنین نقشی ندارد. به همین دلیل نیز جامعه‌شناسان بر ضرورت ایجاد نشاط و شادی اجتماعی تاکید می‌کنند و آن را برای رشد و پیشرفت جامعه و همچنین داشتن خانواده‌های سالم و موفق ضروری می‌دانند. از طرف دیگر، شادی‌های سالم در جامعه می‌تواند موجب کاهش اختلالات روحی شده و امید به زندگی را نیز افزایش ‌دهد.

*هزینه‌ای که ارزشمند است

خیلی از مشکلاتی که امروز در جامعه با آنها روبه‌رو هستیم؛ مشکلاتی مانند اعتیاد، خودکشی، اختلاف‌های خانوادگی، فرار از خانه و داشتن خانواده‌هایی نابسامان و نامنسجم همگی می‌تواند نشانه‌هایی باشد از نبودن نشاط و شادی در خانواده‌ها و در جامعه؛ نشانه‌هایی که باید از طرف همه مردم و بیش از آنها از سوی مسئولان جامعه مورد توجه قرار گیرد و راه حلی برایشان اندیشیده شود. با توجه به نقش و اهمیت شادی اجتماعی، بدون تعارف باید گفت برای ایجاد شادی در جامعه باید هزینه کرد. باید به هر نحو شادی را به زندگی مردم وارد کرد و آنها را با راه و رسم شاد بودن آشنا کرد. جامعه‌شناسان و کارشناسان امر نیز معتقدند این هزینه‌ای است که سراسر سود و منفعت خواهد بود؛ چرا که هر میزان هزینه برای شاد کردن جامعه، چندین و چند برابر بازده خواهد داشت.

اگر شادی را نرم‌افزار زندگی بدانیم، تمام هزینه‌هایی که برای ایجاد شبکه‌های سخت‌افزاری انجام می‌گیرد، بدون یک نرم‌افزار مطمئن، بی‌حاصل و بدون نتیجه خواهد بود.

*شادتر زندگی کنیم

خیلی‌ها می‌گویند باید شاد باشیم، باید شادتر زندگی کنیم و باید جامعه‌ای شاد بسازیم؛ اما مگر فقط با گفتن و توصیه کردن کار درست می‌شود؟ مگر شادی دارو است که بتوان آن را در رگ و پی جامعه تزریق کرد؟ شادی با این توصیه‌ها و سفارش‌ها ایجاد نمی‌شود، بلکه برای ایجاد آن باید سرمایه‌گذاری کرد. باید با برنامه، جامعه را به سمت و سویی برد که شادی و نشاط وارد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تمام افراد شود.

دکتر رزاقی در این‌باره توضیح می‌دهد: افرادی که منشا شادی و آرامش آنها خانواده‌شان است و در محیط خانواده آن را حس می‌کنند، بی‌شک می‌توانند چنین حسی را در جامعه هم ترویج دهند. این افراد در جامعه با آرامش بیشتری حاضر می‌شوند، ارتباطات موفق‌تری دارند، مسئولیت‌هایشان را به خوبی انجام می‌دهند و....

فردی که خودش شاد و خوشحال است و در محیط اجتماع هم این شادی را حس می‌کند، از نظر سلامت روانی نیز در وضع خوبی قرار خواهد گرفت و به گفته این روان‌شناس، چنین شرایطی به تقویت سلامت روانی نیز کمک می‌کند. به گفته وی، نگرش مثبت یکی از مهم‌ترین راهکارهایی است که می‌تواند موجب افزایش شادی و نشاط شود. همچنین باید شادی کردن را به‌طور عملی در زندگی بیاموزیم و تجربه کنیم.

سازمان‌های رسمی کشور مثل آموزش و پرورش نیز باید در این مورد کمر همت ببندند و با تدوین برنامه‌هایی اصولی، به ایجاد چنین فرهنگی کمک کنند. همچنین نباید فراموش کنیم فرهنگ و مذهب ما نیز شاد بودن و با نشاط زندگی کردن را بارها و بارها توصیه کرده است و بی‌شک ما با داشتن چنین گنجینه‌ای نباید این موضوع مهم را به دست فراموشی بسپاریم.

به‌طور قطع و یقین نمی‌توان ره چند ساله را یکشبه پیمود، اما دست روی دست گذاشتن و نشستن به امید دیگران هم ناصواب‌ترین تصمیم است.

چگونه می‌توان شادتر زندگی کرد؟

پول خود را به شادی‌های کوچک اما پرتعداد اختصاص دهید تا اینکه آن را خرج یک شادی بزرگ کنید. افرادی که تفریحات پرتعداد اما کم هزینه‌ای مانند خرید کتاب و سی‌دی یا پیک‌نیک رفتن را به طور متداول انجام می‌دهند.از افرادی که در طول سال از چنین دلخوشی‌هایی اجتناب می‌کنند و به جای آن هر سال به یک سفر خارجی گرانقیمت می‌روند، رضایت بیشتری از زندگی دارند.



پول خود را خرج احساسات اصلي‌تری بکنید. بخشی از دلیلی که باعث می‌شود پول خرج کردن در افراد ایجاد شادی نکند این است که آنها پول خود را صرف انگیزه‌هایی مانند رقابت با همسایگان و فامیل می‌کنند. چنین هزینه‌هایی به ندرت باعث ایجاد شادی در فرد می‌شوند، هرچند که حس چشم و هم‌چشمی ‌را ارضا می‌کنند.

شاد بودن ,شاد بودن در زندگی

برای دیگران هم خرج کنید. یک تحقیق که توسط استادان دانشگاه بریتیش کلمبیا انجام شده نشان می‌دهد که هزینه کردن برای دیگران می‌تواند شادی بیشتری برای فرد به همراه داشته باشد.

خوشحالی


به همین خاطر خرید هدیه برای دیگران و همچنین کمک به موسسات خیریه را فراموش نکنید. البته همان تحقیق نشان داده مبلغی که به دیگران اختصاص می‌دهید، تاثیر چندانی در میزان رضایتی که از این عمل کسب می‌کنید ندارد، به این معنی که لازم نیست پول زیادی را خرج خریدن هدیه‌های گرانقیمت برای دیگران کنید.



زمان بخرید. برخی اوقات می‌توانید کمی ‌پول خرج کنید تا وقت آزاد بیشتری داشته باشید. برای مثال برخی از اموری که وقت زیادی را اشغال می‌کنند را به فرد دیگری بسپارید و در مقابل به او پول بپردازید.



در این صورت می‌توانید فعالیت‌های جذاب‌تری را انجام دهید که در شما احساس رضایت بیشتری را ایجاد می‌کنند. مثلا وقت آزاد خود را صرف آموختن یک زبان خارجی، بازدید از نمایشگاه‌های هنری یا باغبانی کنید.



پول خود را صرف تجربیات تازه کنید. تجربیات تازه و البته خوشایند در بیشتر موارد با هیجان و شادی همراه هستند به همین خاطر سعی کنید بخشی از پول و البته وقت خود را به مواردی اختصاص دهید که تاکنون سراغ آنها نرفته‌اید، از آموختن آشپزی ژاپنی گرفته تا کوهنوردی و طبیعت‌گردی با دوستان همگی جزو مواردی هستند که می‌توانند شما را شادتر کنند.

یکی از دلایلی که ما نمی‌توانیم شاد باشیم این است که نمی‌توانیم به جای زندگی کردن به این امید که روزی در آینده، ما نیز خوشحال خواهیم شد، از خوشحالی‌ها‌ی هر چند کوچک زمان حال لذت ببریم. هر اندازه هم که سالم، زیبا، موفق و ثروتمند باشیم، هنوز در تلاش داشتن بیشتر هستیم و شادی و خوشحالی را به آینده و روزهای دیگر منتقل می‌کنیم. این طبیعت بشر است.

آنچنان روزهای شاد را به آینده موکول می‌کنیم که گویی عمر ما پایان ندارد. اما همه اشتباه می‌کنیم و زمانی این را درمی‌یابیم که دیگر دیر شده است. پس بیایید همین الان، با هر چه که داریم لحظات شاد و خوشحالی را تجربه کنیم. اما چگونه؟ بسیار ساده! 3روش ساده برای این کار وجود دارد.

1- بخندید!

اگر به حالات کودکان توجه کنید می‌بینید که در اوج گریه، با گرفتن یک اسباب بازی ساده یا خوراکی مطلوب سریعا می‌خندند. چرا ما این کار را نکنیم؟

فیزیولوژی یا طبیعت لبخند و خنده ‏ این چنین است که بدون توجه به عمق افسردگی و تنشی که دارید اگر خود را وادار کنید که لبخند بزنید، پس از 15 تا 30 ثانیه احساس می‌کنید کمی بهتر شده‌اید. ‏

اگر عادت ندارید که بخندید، کمی تمرین لازم دارید. اما هر چه بیشتر خود را وادار به لبخند کنید‌، سریع‌تر، آسان‌تر و طبیعی‌تر لبخند خواهیدزد.

با آرامش و به‌تدریج شروع کنید به تمرین کردن. هر روز 2 تا3 ثانیه لبخند بزنید. اگر احساس می‌کنید با این کار، بدترین لحظات زندگی‌تان را می‌گذرانید، تحمل کنید و چند دقیقه در خلوت تنهایی خود، به زور هم که شده لبخند بزنید.

2- سپاسگزار باشید

اکنون که می‌توانید لبخند بزنید یکی دیگر از راه‌های شاد بودن را بیاموزید. در زندگی همه ما مواهب و مواردی وجود دارد که به خاطر داشتن آن سپاسگزار باشیم اما ما همیشه فراموش می‌کنیم یا وقت نداریم که شکر‌گزار باشیم. هنگامی که اتفاق خوشایندی در زندگی ما رخ می‌دهد، فکر می‌کنیم که امر خارق‌العاده‌ای رخ نداده و می‌بایست این طور بشود و به کار روزمره‌مان ادامه می‌دهیم و هر روز همین کار را تکرار می‌کنیم بدون اینکه متوجه لحظات خوشبختی و خوش‌شانسی‌مان باشیم. در زندگی روز‌مره‌مان چیز‌های زیادی برای سپاسگزار‌بودن وجود دارد. بیایید عادت کنیم تا سپاسگزار مواهبی که داریم، باشیم.

یکی از ساده‌ترین راه‌های سپاسگزاری، توجه به خانواده است. در زندگی افرادی هستند که به آنان علاقه داریم، عاشقشان هستیم و به آنها احترام می‌گذاریم و آنان نیز متقابلا ما را دوست دارند اما هنگامی که می‌خواهیم از کسی یا چیزی قدردانی کنیم، کمترین توجهی به آنان نداریم. آنچنان به بودن آنان عادت کرده‌ایم که جادوی بودنشان را احساس نمی‌کنیم. فکر می‌کنیم همیشه در کنارمان خواهند بود و ما هر زمان که بخواهیم از مهر و علاقه و توجه آنان برخوردار خواهیم شد و هر زمان که بخواهیم می‌توانیم از آنان تشکر کنیم. این طور فکر نکنید.

یک زن خانه‌دار می‌گوید: من هنوز در حسرت این هستم که یک بار بتوانم از مادرم به پاس همه فداکاری‌هایش تشکر کنم؛ کاری که می‌خواستم با فرستادنش به سفری زیارتی انجام دهم‌ اما دست اجل این فرصت را از من گرفت و او متوجه نشد کارکردن بی‌اندازه من در روز‌های آخر زندگیش چه دلیلی داشت.

چند وقت است که از مادر‌، پدر‌، یا همسرتان به خاطر بودنشان و دوست داشتن‌تان تشکر نکرده‌اید؟ همین امروز این کار را بکنید. ابتدا ممکن است این کار شما، آنها را به خنده بیندازد یا باورتان نکنند. کمی طول می‌کشد که منظور شما را از این کار‌ها درک کنند یا باور کنند که شما با آنان مزاح نمی‌کنید و کاملا جدی هستید. اما هنگامی که باورتان کردند از احساس سرخوشی‌ای که به آنان و متقابلا به‌خودتان دست می‌دهد، متعجب خواهید شد.

3- بخشیدن را بیاموزید!

هنگامی که از دست کسی خشمگین می‌شوید یا اینکه رفتار و کردار کسی شما را آزار می‌دهد، او را ببخشید.
هر چه زودتر بهتر، زیرا با خشم و نفرت، احساسی منفی به انسان دست می‌دهد که گاهی اوقات طوری انسان را تحت کنترل خود می‌گیرد که روی رفتار فرد و نحوه تصمیم‌گیری او اثر می‌گذارد. بخشش مهم است، چرا؟ چون در واقع با بخشیدن کسی، به او لطف نمی‌کنید بلکه خود را از زندان خشم و نفرت می‌رهانید. اغلب اوقات فردی که از دست او به خشم آمده‌اید نمی‌داند که هنوز از او عصبانی هستید و زندگی عادی خود را می‌کند و به‌سوی پیشرفت‌های بیشتر و زندگی بهتر در حرکت است، اما این شما هستید که در رنج و عذاب به‌سر می‌برید و زندگی سخت و دشواری را برای خود، فقط برای خود فراهم می‌کنید.
شما اگر یکی از مهربان‌ترین افراد روزگار هم باشید هنوز کسانی پیدا می‌شوند که به بخشش شما نیازمندند. پس بخشیدن را بیاموزید و از این احساس لذت ببرید.

اکنون 3راه ساده برای خوش‌بودن و شادزیستن پیش‌رو دارید. پس هیچ‌یک را فراموش نکنید. فقط چند لحظه برای شروع وقت بگذارید. گام‌های اولیه را بردارید. خیلی سریع تغییرات را می‌بینید. شادی و خوشحالی شما در دستان شماست و این جمله را به‌عنوان یک نصیحت بپذیرید: اطمینان حاصل کنید که تصویر و نقش برجسته‌ای از لحظات و روز‌های شاد در آلبوم خاطرات‌تان به یادگار مانده است. اما چرا کسی احساس نارضایتی و ناشادی می‌کند؟ ذهنیت افرادی که به زندگی لبخند نمی‌زنند را باورهای زیر می‌سازد:

* من در زمان و مکان نامناسب به دنیا آمدم!
* پول کافی برای لذت بردن از زندگی و شاد زیستن ندارم!
* دانش کافی برای به‌دست آوردن پول کافی ندارم!
* آن طور که دلم می‌خواهد زیبا نیستم!
* قربانی این شرایط نامناسب هستم!
* نمی‌توانم زندگی‌ام را تغییر دهم!

اکنون به این سؤال پاسخ دهید: به‌طور قطع کدام منطقه به‌عنوان بهترین و مناسب‌ترین مکان برای به دنیا آمدن اعلام شده است؟ کدام زمان بهترین زمان به دنیا آمدن است؟ کدام معیار، معیار قطعی زیبایی ظاهری است؟ آیا این سؤال‌ها احمقانه به‌نظر نمی‌رسد؟ این را مطمئن باشید که هیچ مکان و زمان مناسبی برای به دنیا‌آمدن و معیار نهایی برای زیبایی اعلام نشده است و شما می‌توانید، همیشه، هر زمان و در هر مکان و با هر چه که دارید، خوشحال و شاد باشید، مشروط به اینکه بخواهید. شادبودن می‌تواند و باید خواست خود شما باشد.

سعادت و خرسندی، شادی و شادمانی یک معجزه است؛ احساسی است که همه ما بدان نیاز داریم، اما متأسفانه کمترین توجه را به آن می‌کنیم و بیشتر به چیز‌های بی‌اهمیت زندگی می‌پردازیم.
ما می‌توانیم این احساس را برگزینیم و دیگران ما را باور نکنند. ما می‌توانیم با انتخاب شاد زیستن، دیگران را هم خرسند کنیم.

اکنون زمان آن است که ما تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم. به یاد داشته باشید که شما آفریده شده‌اید که خوشحال و سعادتمند باشید و هر زمانی که تصمیم بگیرید این احساس طبیعی و ضروری را در خود پرورش دهید دنیای اطرافتان هم به‌نحوی به شما کمک خواهد کرد؛ پس شجاعت به خرج دهید و آغاز کنید تا دریابید که چگونه، هر روز از روز پیش کمی شادتر و خرسند‌تر خواهید شد و همیشه این سؤال را از خود بکنید: آیا آنچه امروز انجام می‌دهم، مرا به سعادتمندی و خرسندی رهنمون می‌سازد؟

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید