مهرگان یا جشن مهر یکی از بزرگترین جشنهای ایران است که در شانزدهم ماه مهر برابر با مهرروز از مهرماه برگزار میشود. مجموع روزهای وابسته به این جشن از روز شانزدهم مهر آغاز میشود و شش روز به طول میانجامد و در روز ۲۱ مهر به پایان میرسد. «مهرگان» پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بودهاست. این جشن در جوامع ایرانی خارج از ایران نیز به گستردگی برگزار میشود.
این جشن در روزهای آغازین فصل پاییز برگزار میشود. زرتشتیان ایران و خارج از ایران آنرا در روزهای گوناگونی برگزار میکنند. در نتیجه برگزاری آن در زمان حاضر و به دلیل اعمال سلیقههای فراوان فاقد روز معینی است و ممکن است تا یک ماه نیز عقب و جلو برود. این جشن در مهر روز (16 مهر) آغاز میشود و شش روز به طول میانجامد و در روز رام روز (21 مهر) به پایان میرسد. نخستین روز جشن مهرگان عامه و اخرین روز جشن مهرگان خاصه نامیده میشود. در زمان ساسانیان بر این باور بودند که اهورهمزدا یاقوت را در روز نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریدهاست و از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک(ضحاک) غلبه کرد مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد آن را جشن میگیرند. مهرگان نیز همانند نوروز با مراسم خاص و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود. مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغ گویی، پیمان شکنی و نامهربانی کردن است. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسان ارزانی داشته و تحکیم دوستی و محبت میان انسانهاست.
اصل و ریشه واژه مهر به واژه مشترک هند و ایرانی miθra برمی گردد. این واژه در اوستا به صورت miθra «ایزد میترا» به کار رفتهاست.
مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغ گویی، پیمان شکنی و نامهربانی کردن است. با توجه به بند ۱۱۶ مهر یشت:
مهر میان دو برادر نود و میان پدر و پسر صد درجهاست و میان پیروان ده هزار درجهاست.
بسیاری واژه مهر را «عشق، دوستی» معنا میکنند نه «پیمان و قرارداد» زیرا انچه که میان روابط خانوادگی معنا دارد «عشق، دوستی» است و نه «پیمان و قرارداد». مهر به معنای فروغ و روشنایی نیز به کار رفتهاست، در نخستین سدهٔ میلادی میترائیسم در سراسر روم گسترش یافت و نقش نگارههای برجامانده تاکیدی از گسترش این آیین دارد.[برخی از این نگارهای به جا مانده نوشتهای دارند با عنوان «sol invictus» به معنای «خورشید همواره پیروز». این نوشته به معنی دیگری از مهر یا میترا، «خورشید» تاکیید میکند.
پیشتر مهرگان با نام بغ یادی، بگ یادی (bāgayādi) به کار میرفتهاست، بر این اساس برخی بخش نخست این نام را baga- «بغ، خدا» و بخش دوم را yāda- «ستایش» و در کل به معنی «خدایان ستایش» میدانند. میترا در میان ایرانیان با لقب «بغ» بیان شده، به همین جهت احتمال اینکه منظور از«بغ» در بخش نخست واژه همان «میترا» و احتمال اینکه بخش دوم صورت صرف شدهٔ از yad به معنی «جشن» باشد در مجموع میتوان آنرا «جشن بغ»، «جشن میترا» یا «جشن مهر» ترجمه کرد هاشم رضی ایرانشناس و مترجم ایرانی واژه “گان” را پسوندی میداند برابر با معنی جشن؛ بنابراین میتوان این جشن را «جشن مهر» یا «مهرگان» نامید. ولی این گفته برخلاف ادبیات کلاسیک فارسی است که در آن بیشتر شاعران از رودکی، پدر شعر فارسی تا دیگران عبارت «جشن مهرگان» را به کار برده اند.
پیشینه جشن مهرگان به هزاره دوم پیش از میلاد بر میگردد و بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون باز میگردد. فردوسی در شاهنامه به روشنی به این جشن کهن و پیدایش آن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کردهاست:
{{|به روز خجسته سرِ مهر ماه|به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه}} {{|زمانه بی اندوه گشت از بدی|گرفتند هر کس ره بخردی}} {{|دل از داوریها بپرداختند|به آیین یکی جشن نو ساختند}} {{|نشستند فرزانگان شادکام|گرفتند هر یک ز یاقوت جام}} {{|میِ روشن و چهرهٔ شاه نو|جهان نو ز داد از سرِ ماه نو}} {{|بفرمود تا آتش افروختند|همه عنبر و زعفران سوختند}} {{|پرستیدن مهرگان دین اوست|تنآسانی و خوردن آیین اوست}} {{|اگر یادگارست ازو ماه و مهر|بکوش و به رنج ایچ منمای چهر}}
پیش از هخامنشیان، جشن مهرگان بغ یادی، بگ یادی (bāgayādi) «یاد خدا – سپاسگزاری از خدا» نام داشت. بغداد (خدا آن را داده) نام باغی در نزدیکی تیسفون پایتخت اشکانیان و ساسانیان بود که بعدها به شهر تبدیل شد، نام شهر بغداد کنونی برگرفته از همین نام پارسی است. براساس متون اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان)، تقویم ایرانیان پیش از هخامنشیان دارای دو فصل تابستان و زمستان است که نوروز جشن آغاز سال جدید و فصل تابستان و مهرگان جشن آغاز نیمه دوم سال و فصل زمستان بودهاست. برای نمونه ناصرخسرو در این بیت هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نوروز به از مهرگان، گرچه هر دو زمانند، اعتدالی
امروزه این جشن در دهم مهر برگزار میشود. حال آنکه چند نفر از ایرانشناسان[۳۵] آنرا نادرست میدانند. البته همانگونه که در گزارش فردوسی دیده میشود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود.
منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شده است. برای نمونه این بیت از ناصرخسرو که هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند.
تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل دارد. میدانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه میپذیرد. قاعدهای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود. در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره میرود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی/ مهری دانست.
امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سالِ وَرز» در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفههای کردان شُکری باقیمانده است. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز با نام «نوروز پاییزی/ نوروز تیرَماه» یاد میکنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را «تیرَماه» مینامند.
روز مهر یا مهر روز
در گاهشماری زرتشتی یا اوستایی، سال ۱۲ برج و برج ۳۰ روز بودهاست و هر روز از برج نامی داشتهاست. بعضی از این نامها، به نام برجهای دوازده گانه نامیده میشد هر گاه نام روز و نام برج هم نام میشد ایرانیان آن روز را جشن میگرفتند. برای نمونه دهمین روز به نام تیر، شانزدهمین روز به نام مهر و پنجمین روز به نام سپندارمذ بود که به ترتیب جشنهای تیرگان، مهرگان، اسفندگان را جشن میگرفتند. بسیاری مهرگان را روز پیروزی فریدون بر ضحاک میدانند،
در تاریخ طبری چنین آمدهاست:
فریدون سر بیوراسب (ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهروز را عید بگیرند. و این همان جشن مهرگان است[۳۶]
همچنین در آثارالباقیه (ص. ۲۹۲) آمدهاست: {{نقل قول|روز بیست و یکم رام روز است که مهرگان بزرگ باشد و سبب این عید آن است که فریدون به ضحاک ظفر یافت و او را بقید اسارت درآورد و چون ضحاک را به پیش فریدون آوردند ضحاک گفت مرا بخون جدّت مکش و فریدون از راه انکار این قول گفت آیا طمع کردهای که با جم پسر ویجهان در قصاص همسر قرین باشی بلکه من تو را بخون گاو نری که در خانه جدم بود میکشم سپس بفرمود تا او را بند کردند و در کوه دماوند حبس نمودند و مردم از شر او راحت شدند و این روز را عید دانستند[۳۷]. و (ص.۳۴۶):
در این روز [روز مهر از ماه مهر] بود که فریدون بر گاو سوار شد[۳۸].
و گردیزی در زین الاخبار (ص۵۲۴) آوردهاست:
رام روز بودست از مهر ماه... که چون فریدون را از شیر مادر باز کردند بر گاو نشست، اندرین روز بود[۳۹].
جشن هخامنشی میتراکانا
زمان برگزاری جشن مهرگان در یکم ماه مهر و آغاز فصل پاییز بودهاست و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشتهاست. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود.[۴۰] و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهر روز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویمهای محلی نیز بهره میبرند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمهٔ بهمنماه[۴۱]، و در گاهشماری دیلمی برابر با سیام بهمنماه است.[۴۲]
زمان برگزاری مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بودهاست. بنابر سنگنوشته بیستون، داریوش بزرگ بر گئومات مغ در روز دهم ماه بگیادیش (ماه هفتم، برابر با مهر) پیروز شدهاست.[۴۳] به گزارش هرودوت، از آن سال ایرانیان آن روز را به نام روز ««مگوفونی»» (مغکشی) جشن میگرفتند.[۴۴] پژوهشگران با توجه به اشتباهات یونانیان از خوانش نامهای پارسی احتمال میدهند که این واژه ««بگو زتی»» باشد که در این صورت نه به مغ، که به بغ (مهر) پیوند دارد. و در این روز ایرانیان به قربانی کردن برای بغ میترا میپرداختند و نه مغکشی. احتمالاً از دوره اشکانی و یا ساسانی جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهمین روز ماه مهر منتقل میشود.[۴۵].
اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویمهای محلی نیز بهره میبرند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی، فعلاً برابر با حدود نیمهٔ بهمنماه و در گاهشماری دیلمی برابر با سیام بهمنماه است.[۴۶]
زرتشتیان جشن مهرگان را همه ساله در اواخر ماه بهمن[۴۷] و یا در حدود دهم ماه مهر برگزار میکنند.[۴۸][۴۹][۵۰][۵۱]. موبد کورش نیکنام برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای ۳۰ روزه را بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای ۳۱ روزه را یادآور شدهاست.[۵۲]
برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به: گاهشماری جلالی بخش قوانین تقویم ایرانی.
مهرگان دارای سه بعد طبیعی، اسطورهای و دینی است.
مهرگان طبیعی
مهرگان همچون نوروز دارای اعتدال کیهانی است. اندازه شب و روز در مهر برابر میشود و شاید از همین رو این ماه را به نام مهر که ایزد داوری و عدالت و دادگستری است گذاشتهاند. همچنین مهر برابر است با پایان فصل برداشت کشاورزی. از این رو زمان مناسبی برای جشن و شادی و استراحت کشاورزان که عمده مردمان دوران کهن بودند است. همچنین این حاکمان در این زمان خراج و مالیات را از مردم میستاندند و از این رو برای دولتهای عرب و ترک و مغول که بر ایران چیره شده و با فرهنگ آنان بیگانه بودند هم مهرگان رسمیت داشت. برخی بر این باورند که در دورههایی نوروز ایرانی، نوروز پاییزی بودهاست و نوروز بهاری سپس بر آن غلبه یافتهاست.
مهرگان اسطورهای
پرونده:Kaveh statue.jpg
تندیس کاوه آهنگر در اصفهان
شاید پیروزی داریوش بزرگ بر گئومات مغ غاصب که به ادعای کتیبه بیستون، بر مردم ستم کرده و مال آنها را ستانده و نیایشگاهها را ویران کرده بود، باعث شد تا بنا بر داستان کهن ضحاک و فریدون پیروزی نیکی بر بدی در این تاریخ روایت شده و زان پس مهرگان را روز پیروزی کاوه آهنگر و بر تخت نشستن فریدون شاه بدانند. دقیقی شاعر زرتشتی چنین میسراید:
مهرگان آمد جشن ملک افریدونا آن کجا گاو به پرورش بر مایونا
و اسدی توسی و فردوسی نیز در شعر خود داستان حماسی فریدون و ضحاک را در خور توصیف دانستهاند.
ابوریحان بیرونی در التفهیم مینویسد:
مهرگاه، شانزدهم روز است از مهر ماه و نامش مهر، اندرین روز، افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، انک معروف است به ضحاک، و به کوه دماوند بازداشت. و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچ از پس نوروز بود.... و در آثار الباقیه آوردهاست که:
سلمان فارسی میگوید: ما در عهد زرتشتی بودن میگفتیم: خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد. و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر. و بیورسب هزار سال عمر کرد. این که ایرانیان به یکدیگر دعا میکنند که: " هزار سال بزی " از آن روز رسم شدهاست، چون دیدند که ضحاک توانست هزار سال عمر کند و این کار در حد امکان است، هزار سال زندگی را دعا و آرزو کردند.
ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی میگوید:
این روز مهرگان باشد و نام روز و ماه همراهند و چنین گویند که اندر این روز آفریدون بر بیوراسب که او را ضحاک گویند، پیروز شد و او را اسیر کرد و او را بست و به دماوند برد و در آنجا وی را زندانی کرد. مهرگان بزرگ و برخی از مغان چنین گویند که این پیروزی فریدون بر بیوراسب، رام روز بودهاست و زرتشت که مغان او را به پیامبری دارند، ایشان را فرمودهاست، بزرگ داشتن این روز و روز نوروز را.
گزارش خلف تبریزی دربارهٔ پیدایش مهرگان این چنین است:
... و در این روز ملایکه یاری و ممدکاری کاوه آهنگر کردند و فریدون در این روز بر تخت شاهی نشست و در این روز ضحاک را گرفته به کوه دماوند فرستاد که در بند کنند و مردمان به سبب این مقدمه جشنی عظیم کردند و عید نمودند و بعد از آن حکام را مهر و محبت به رعایا به هم رسید و چون مهرگان به معنی محبت پیوستن است بنابراین بدین نام موسوم گشت...
مهرگان دینی
کومون خاورشناس و دانشمند بلژیکی در کتاب خود «آیین میترا» چنین میگوید: «.. بدون تردید، جشن مهرگان که در کشورهای روم باستان، روز پیدایش خورشید نامیده میشد و آن را «سل ناتالیس این وکتی» یعنی «روز زایش خورشید شکست ناپذیر» میگفتند که به بیست و پنجم ماه دسامبر کشیده شد و شماری زیاد از عیسویان پیش از عیسی مسیح به آیین مهرپرستی گرویدند و پس از گسترش دین مسیح در اروپا، روز زایش مسیح قرار داده شد. چون عیسویان نمیخواستند این روز را جشن بگیرند به نام زاده شدن عیسی جشن گرفتند.»[۵۳]
در ایران که از دوره هخامنشی دین مزداپرستی یا زرتشتی در غرب کشور همچون شرق چیرگی یافت، میترا از مقام بزرگترین خدای آریایی تنزل کرده و یکی از آفریدگان اهورا مزدا دانسته شد. با اینحال از دوره اردشیر دوم هخامنشی، میترا در کنار آناهیتا به عنوان ایزدی بزرگ ستایش میشد. زرتشتیان در جشنهای برابری روز و ماه ایزد مربوطه را ستایش میکردند و یشت ویژه آن ایزد در اوستا را میخواندند. که در این میان مهریشت که در ستایش میترا است، کهنترین، استوارترین و مهمترین یشت اوستا است.
آیینهای مهرگان
آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگارهها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث،...) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعد سلمان،...) دریافته میشود، مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشتهاند. این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند.
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بودهاست یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع»های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
موسیقی مهرگان
خلف تبریزی در برهان قاطع برای یکی از مقامها و لحنهای موسیقی سنتی ایران نام «موسیقی مهرگانی» را آوردهاست، که گمان میرود در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژهای نواخته میشده که اکنون از آن آگاهی نداریم. همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی، مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شدهاست و نیز نظامی گنجوی در منظومهٔ خسرو و شیرین نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشتهاست.
مهرگان در زمان حاضر
بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر میدهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان میپختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمهٔ اول مهرماه است، در برخی از سالها در دهم یا شانزدهم مهر (مهرگان) برگزار میشد.
زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال آل احمد، با مهرگان هم پیوند میداند. صدرالدین عینی در یادداشتها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد میکند که هر سال در ماه میزان برگزار میشد. جشنی که میتواند، با همهً دگرگونیها، بازماندهً جشن مهرگان باشد.
برخی انجمنها و نهادهای مردمی و غیردولتی نیز تلاش میکنند این جشن بزرگ را زنده گردانند.[۵۴]
کوشک ورجاوند
قطعه زمین گستردهای در ۱۶ کیلومتری جاده مخصوص کرج است که به اقلیت دینی زرتشتیان اختصاص دارد.[۵۵]
محوطهٔ باز این مجموعه که نزدیک به ۱۰ هزار متر مربع وسعت دارد،[۵۶] برای برگزاری آیینهای دینی و جشنهای ایرانی همچون جشن سده،[۵۷] جشن مهرگان،[۵۸][۵۹] جشن تیرگان،[۶۰] سیزده بدر،[۶۱] و دیگر گردهماییها[۶۲][۶۳] مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
جشن مهرگان
مهرگان یکی از کهنترین جشنها و گردهماییهای ایرانیان و هندوان است که در ستایش و نیایش مهر یا میترا برگزار میشود.
جشن مهرگان قدمتی به اندازه ایزد منسوب به خود دارد. تا آنجا که منابع مکتوبِ موجود نشان میدهد، دیرینگیِ این جشن دستکم تا دوران فریدون باز میگردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به این جشن کهن و پیدایش آن در عصر فریدون اشاره کرده است:
به روز خجسته سرِ مهر ماه به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر یک ز یاقوت جام
میِ روشن و چهره ی شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست تنآسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر بکوش و به رنج ایچ منمای چهر
شاهنامه فردوسی، ویرایش جلال خالقی مطلق
جشن مهرگان در آغاز مهرماه
همانگونه که در گزارش فردوسی دیده میشود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود.
منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شده است. برای نمونه این بیت از ناصرخسرو که هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند.
تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل دارد. میدانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه میپذیرد. قاعدهای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود. در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره میرود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی/ مهری دانست.
امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سالِ وَرز» در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفههای کردان شُکری باقی مانده است. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز با نام «نوروز پاییزی/ نوروز تیرَماه» یاد میکنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را «تیرَماه» مینامند.
گاهشماری هخامنشی نیز مبتنی بر آغاز سال از ابتدای پاییز بوده است، همانگونه که در کتاب «رصدخانه نقشرستم» (چاپ سال ۱۳۷۸؛ و چاپ دوم آن در کتاب: بناهای تقویمی و نجومی ایران، ۱۳۸۳، از همین نگارنده) گفته شد؛ سازوکار ویژهای برای تشخیص هفته به هفته و سپس روز به روزِ آغاز سال نو هخامنشی در تقویم آفتابی نقشرستم (کعبه زرتشت) طراحی و تعبیه شده است.
جشن هخامنشی میتراکانا
شواهد موجود نشان میدهد که جشن مهرگان در عصر هخامنشی در آغاز سال نو، یعنی در نخستین روز از ماه مهر برگزار میشده است. در گزارشهای مورخان یونانی و رومی از این جشن با نام «میثْـرَکَـنَـه/ میتراکانا» یاد شده است. نام ماه مهر در کتیبه میخیِ داریوش در بیستون به گونه «باگَـیادَئیش» (= باگَـیادی/ بَـغَـیادی) به معنای احتمالی «یاد خدا» آمده است.
کتسیاس، پزشک اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، نقل کرده است که در این جشن ایرانیان با پوشیدن ردای ارغوانی رنگ و همراه با دستههای نوازندگان و خنیاگران به رقصهای دستهجمعی و پایکوبی و نوشیدن میپرداختهاند.
به گمان نگارنده نقش گلهای دایرهای شکل با دوازده و هشت گلبرگ در تختجمشید، میتواند نشانهای از مهر باشد. چرا که در پیرامون ستاره قطبی (چه ستاره قطبی امروزی و چه باستانی) دوازده صورت فلکیِ تشکیل دهنده برجهای دوازدهگانه، و نیز هشت صورت فلکیِ پیرا قطبی، در گردشی همیشگیاند.
فیثاغورث در سفرنامه منسوب به او، شرح میدهد که پرستندگانِ ستارهای درخشان که آنرا میترا مینامیدند، در غاری تاریک که چشمه آبی در آنجا جریان داشت و نقش صورتهای فلکی بر آنجا نصب شده بود، حاضر میشدند و پس از انجام مراسم گوناگون (که نقل نکرده)، نانی میخوردند و جامی میآشامیدند.
آنگونه که از گفتار ثعالبی در «غُرَر اخبار ملوک فُرس و سیرِهم» دریافته میشود، گمان میرود که در زمان اشکانیان نیز جشن مهرگان با ویژگیهای عصر هخامنشی برگزار میشده است.
زمان جشن مهرگان
همانگونه که گفته شد، زمان برگزاری جشن مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیمتر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهرروز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویمهای محلی نیز بهره میبرند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمه بهمنماه، و در گاهشماری دیلمی برابر با سیام بهمنماه است. همه این شیوهها برگرفته از گاهشماریهای کهن و گوناگون ایرانی است که پاسداشت آنها در کنار گاهشماری ملی ایرانی، لازم و شایسته است.
اما برخی دیگر از زرتشتیان، با شیوهای نوساخته به نام «سالنمای دینی زرتشتیان» که در سالیان اخیر و با تغییراتی در گاهشماری ایرانی ساخته شده، این هنگام را معین میکنند که مصادف با دهم مهرماه (آبان روز) از گاهشماری ایرانی میشود. چنین شیوههایی که امروزه رایج شده و بعضی کسان به میل شخصی، یک تقویم یا مبدأ سالشماری میسازند و نامهای میهنی بر آن میگذارند، دستکاری آشکاری در نظام دقیق و قاعدهمند گاهشماری ایرانی و تاریخ و فرهنگ ملی دانسته میشود. (در این زمینه بنگرید به: پاسداشت گاهشماری ایرانی).
در متون ایرانی از مهرگان دیگری به نام مهرگان بزرگ در بیست و یکمین روز مهرماه نام برده شده است که احتمالاً تاثیر تقویم خوارزمی باستان بوده است. از آنجا که در تقویم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردینماه محاسبه میشده است؛ زمان برگزاری همه مراسم سال، پنج روز دیرتر بوده و در نتیجه جشن مهرگان بجای شانزدهم مهر در بیست و یکم مهر (رام روز) برگزار میشده است.
موسیقی مهرگانی
از آنجا که در «برهان قاطع» نام مهرگان برای یکی از مقامها و لحنهای موسیقی سنتی ایران آمده است؛ و همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیرِ» ابونصر فارابی نیز مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شده است؛ و نیز نظامی گنجوی در منظومه «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است؛ گمان میرود که در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژهای اجرا میشده است که ما از جزئیات آن بیاطلاعیم.
نام مهر و مهرگان در کاربردهای دیگر
در باره گستردگی مراسم مربوط به مهر و جشن مهرگان، بیش از این نیز نشانههایی در دست است که به سبب اختصار این گفتار فرصت پرداختن به همه آنها در اینجا نیست. اما شاید ذکر دو نکته دیگر مفید باشد. یکی اینکه امروزه نیز زرتشتیان، آتشکدههای خود را با نام «درِ مهر» میشناسند و دیگر اینکه در بسیاری از کشورهای عربزبان،از جشنها و فستیوالها با نام عمومی «مهرجان» و «مهرجانات» نام میبرند.
آیینهای جشن مهرگان
در مجموع و بطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه «مهر ایزد» ایزد روشنایی و پیمان و درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمینهایی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاییزی در نخستین روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخیر در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ایرانی (هجری خورشیدی فعلی) برگزار میشود.
آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگارهها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث، . . .) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان، . . .) دریافته میشود؛ مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشتهاند. این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند.
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
سفره جشن مهرگان
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع»های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
مهرگان در ادبیات
در ادبیات به ویژه چامه های (شعرهای) پارسی، از مهرگان بسیار سخن به میان آمده است که در این جا تنها نمونه های کوتاهی از آن ها را می آوریم :
مسعود سعد سلمان :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی :
شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای ِدَرای ِکاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بفزاییدش
قطران تبریزی :
آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری :
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال
در زمان حاضر
امروز، جشن مهرگان، به شیوهای که در کتابهای تاریخی سدههای چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار میشود و نه در گردهماییهای غیر رسمی، نزد عامهً مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست. جشن و آیین مهرگان، از نظر زمانی نیز، با تغییر تقویم، در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی، تغییر کرد. بدین معنی که ۵ روز "پنجه = خمسه" (که پس از ۱۲ ماه سی روزه برای رسیدن به ۳۶۵ میآمد) حذف و شش ماه اول سال ۳۱ روز گردیدهاست. از آن پس، در بسی از تقویمها، مهرگان، به جای ۱۶ مهر در دهم مهر آمده، یعنی در صد و نود و ششمین روز سال براساس تقویم پیشین. در ماهنامهها و هفته نامههای ادبی و اجتماعی سدهً اخیر، مهرگان حضور دارد. بدین معنی که مقاله، پژوهش، شعر به مناسبت مهر و مهرگان - به ویژه در نشریههایی که در ماه مهر منتشر میشود - کم نیست.
دکتر بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر میدهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان میپختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سالها در دهم یا شانزدهم مهر ( مهرگان ) برگزار میشد.
زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال ال احمد، با مهرگان هم پیوند میداند. صدرالدین عینی در یادداشتها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد میکند که هر سال در ماه میزان (مهر ماه) برگزار میشد. جشنی که میتواند، با همهً دگرگونیها، بازماندهً جشن مهرگان باشد. از زبان او بشنویم، که فارسی تاجیکی است : ... حکایت این سیر (جشن) به کسانی که وی را ندیدهاند، مانند حکایههای " هزار و یک شب " دلکش و عجیب مینمود. حکایههایی درباره طرفبازی (آتش بازی)، موشک بازی، خر تازی، تگل جنگ اندازی (به جنگ انداختن قوچهای جنگی ) آن جا میکردند. در ریان (منطقه) غجدوان کم کس یافت میشد، که هیچ نباشد، سالی یک بار رفته، آن را سیر تماشا نکند. دهقان بچگان کم بغل (تنگدست) هم، که پدرشان برای سیر خرجی داده نمیتوانستند، کوشش میکردند، که کاری کرده، دو سه تنگه (واحد پول) پول یابند تا که به آن سیر رفته، تماشا کرده توانند. کسانی نیز پخته (پنبه) و خوره چینی میکردند، به خربزه کشانی و دهقانان بای (ارباب) به مرد کاری میدر آمدند. و اگر هیچ کار نیابند از کشتزارها دزدی میکردند. و مانند اینها.
ماه مهر و مهرگان، در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فراوردهها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز - هر چند نه به نام مهرگان - برگزار میشود. و نیز با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سدهها و هزارهها در برگزاری جشنها و آیینها - مانند همهً پد یدهها و زمینههای فرهنگی - روی داده و میدهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمیشود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگریهای ضحاک است که یادمان این جشن نمادین میباشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیینهای مهری ( میترایی ) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود.
چکیده سخن
جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد اين جشن فرخنده و زيبا در گذشته ميان ايرانيان مقامی بسيار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ايرانيان نوروز را بواسطه پايان سرما و آغاز بهار جشن می گيرندمهرگانرا نيزدر نيمه سال و با پايان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسيار شبيه به نوروز است و همانطور که نوروز را به پادشاه افسانه ای ايران جمشيد نسبت می دهند مهرگانرا نيز به فتح و پيروزی فريدون ديگر قهرمان ايرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ايزد مهر نزد کليه اقوام آريايی سابقه ای ديرين دارد و قديميترين آيين آرياييان می باشد نزد هر دو دسته ايرانيان و هندوان در يک روز گرامی داشته می شود و مهردر زبان سانسکريت هم بمعنی دوستی است و در ويد کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ايزد روشنايی و فروغ می باشد و زرتشتيان بپرستشگاه خويش درب مهر گويند هر دو جشن مهرگان و نوروز از آثار درخشان و جاودان ايران زمين هستند و برماست که اين دو ميراث گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه گرانبها سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم چرا که هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ايران است و هر که ايندو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند ايرانی. مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پايه های استقلال و فرهنگ ايرانی را حفظ نموده اند.
مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . از آنجا که نوروز آغاز سال جدید میباشد – مهرگان هم آغاز فصل زمستان است . این جشن روز مهر از فصل مهر می باشد ( ۱۰ مهر ) . فلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد . ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان کاوه آهنگر از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفترهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید .سپس با آرا و پشتوانه مردم و کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند . گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان .زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند . بعد ها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع نمودند و آنرا جشن فرهنگی مهرگان نامیدند . ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد : در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند .سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد ساختند . بنی امیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایایی بسیاری به او تقدیم کنند .جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است . جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان مهربای کن و به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی به – به روز مهر و جشن مهرگان واژه مهر پیمان و دوستی معنی میدهد . در ایران باستان ، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای بود . دلیل آن این است که هر دو آغاز فصلهای سال را نوید میدادند . نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآوردند زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود . فصل اول ، تابستان بود که از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت .جشن مهرگان که از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا میشد . انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت میدهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند . این جشن در روز ۱۰ مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت . از نظر نجومی ، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد . ( اعتدال پاییزی اول مهر صورت میگیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است .از نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه جشنهای ملی هم به گونهای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را نشان میدهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد . از نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است .هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه میروند . با تهیه خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی سرود ، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا میدارند.
منبع
منبع
منبع