» نامه رامین به احمدی نژاد

مهرگان
 
 
 

نامه رامین به احمدی نژاد

25 شهریور 1391

امام علی (عليه السلام) : کسی که از سخن ناحقیکه مردم درباره اش بگویند ناراحت گردد و از جا کنده شود عاقل نیست و آنکس که از ستایش مردم درباره خود خرسند و شاد گردد حکیم نیست. اصول کافی جلد 1 صفحه 64

نامه رامین به احمدی نژاد


محمدعلی رامین نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور با عنوان «آقای احمدی‌نژاد با این همه توفیقات چه می‌کنید؟» نوشت.
به گزارش قدس انلاین به نقل از خبرآنلاین، معاون برکنار شده مطبوعاتی وزیر ارشاد در این نامه پیشنهادهای را خطاب به رئیس جمهور درباره مسائل داخلی نوشته و توصیه هایی به احمدی نژاد برای سفر به سازمان ملل کرده است.
در ادامه گزیده ای از این نامه به نقل از ایسنا می آید:

حمایت‌های مداوم و تاییدات بی‌دریغ امام خامنه‌ای طی هفت سال ریاست جمهوری شما، اگر از یک منظر نتیجه اقدامات بزرگ و زحمات خستگی‌ناپذیر شماست، از منظری دیگر ـ قطعاً ـ لطف لایتناهی خداست که این لطف الهی نباید مورد غفلت شما یا عداوت دیگری نسبت به شما واقع شود زیرا در هر دو حالت خسرانی عظیم است.

اگر کسانی که پیش از این بزرگوارانه به عنوان رفیق یا امین، مورد عنایت و حمایت نایب امام زمان (عج) قرار داشتند، شکر نعمت می‌گذاشتند و حریم ولایت را پاس می‌داشتند، نه فقط امروز ساقط نمی‌شدند، بلکه اینک بر بلندای تاریخ معاصر می‌درخشیدند. یادآوری بعضی عملکردهای دولت‌های پیشین، گرچه تلخ، اما عبرت‌آموز است. مثلاً در یک دوره، آرمان عدالتخواهی امام خامنه‌ای، قربانی شعار توسعه رئیس‌جمهور وقت شد یا طرح راهبردی و کاربردی امام خامنه‌ای در مورد فلسطین ـ یعنی هر فلسطینی یک رای ـ در هیاهوی شعار گفت‌وگوی تمدن‌های رئیس‌جمهور وقت فراموش شد.

عمده نیازهای مطرح شده در تحولات فعلی جهان را هیچ "مکتب فکری-فلسفی” موجود بشری توان پاسخگویی ندارد و بلکه سئوالات بی پاسخ موجود منطقا نتیجه سلطه بلامنازع همین مکاتب مادی حاکم است ؛ لذا چون تنها منظومه "نظری-عملی” حاضر وفعال در جوامع بشری که می تواند و باید پاسخگوی نیازهای زمانه باشد، همانا اندیشه ناب توحیدی "اسلام” است ؛ بنابراین "مسیر و نهایت” این تحولات که باید خیرخواهانه هدایت و مدبرانه مدیریت شوند، الزاماً "بیداری اسلامی” است.
آنچه در این میان برای نظام ما و همه معتقدان به تحقق اسلام مهم است، توجه به رسالت جهانی اسلام در بهره برداری از هر شرایطی در جهت بیداری وجدان ها و پاکسازی ذهن آدمیان و دعوت عموم جوامع به تعقل و تلاش برای حاکمیت عقل سلیم فطری در روابط میان افراد و جوامع است. از دست دادن فرصت ها و دادن مهلت به تحریف گران و سلطه طلبان تاریخ، منجر به انحراف و سرکوب این پدیده مبارک و تبدیل آن به ضد خودش می شود؛ البته نگاه جامع الاطراف به چنین پدیده ای ضروری و مفید است، لیکن نباید حوادث را به گونه ای تحلیل و تفسیر کرد که نتیجه آن، مسولیت گریزی و خوش نشینی و "واگزاردن میدان و بازی” به دشمنان بشود.

اجازه دهید تا به این پرسش منطقی پاسخ دهیم که آیا ارائه الگوی فعلی جمهوری اسلامی- با همه فراز و فرودهایش- می تواند مقدمه ای در جهت نیل به آرمان نهایی بشریت باشد یا خیر؟ این نظام سیاسی در عرصه جهانی رسالتی انسانی بر عهده دارد که نمی تواند نسبت به سرنوشت سایر جوامع، به خصوص در حوادث و تحولات گسترده کنونی، بی تفاوت باشد. در عین حال به طور طبیعی نسبت به سرنوشت امت اسلامی در هر شرایطی مسئولیتی مستقیم و غیر قابل اغماض دارد که باید در وسعت امکانات خود به انجام تکلیف بپردازد؛ زیرا استمرار حیات نظام اسلامی منوط به پیگیری آرمان خویش و انجام رسالت جهانی و حرکت در راستای نجات و تامین سعادت آحاد جامعه جهانی است. این رسالت الهی فراتر از نگاه های تنگ قومی،قشری،قبیله ای،نژادی، ناسیونالیستی و مرزهای جغرافیایی، افق‌های فراخ‌ناکی را فراروی ما و تمام بشریت قرار می‌دهد.
ذکر یک مثال، روشنگر این مدعاست: قابل انکار نیست که امروز- بیش ازهر زمان دیگری- هر ملتی مشتاق، و بلکه محتاج خدمتگزارانی است که پرتلاش، خستگی ناپذیر، شجاع، صبور، بلندهمت، با اراده، پاک دست، عدالت خواه، مردمی، تجمل گریز، متواضع، ساده زیست، دشمن شناس، دشمن ستیز و متعهد به آرمانها- اصول- ارزشهای اصیل بوده و چون کوه استوار و مقاوم باشند؛ اما چرا امثال احمدی نژاد به عنوان یک پدیده سیاسی در جهان معاصر، بجز در نظام ولایی- الهی ایران، امکان بروز و ظهور در هیچ نظام دیگری نمی‌یابند؟
کدام ساختار قدرت در اداره کشورهای جهان مدرن یا سنتی، به یک آهنگرزاده نجیب و شریف فرصت می دهد، تا اشراف زادگان مغرور و خاندان های مسلط و متکبر را به حاشیه براند و بدون پشتوانه احزاب سیاسی یا قبائل اجتماعی یا سرمایه داران ذی نفوذ، در صدر مدیریت کشور قرار گیرد و در عرصه جهانی به پشتوانه هماهنگی نسبی قوا و انسجام ملی کشورش، میدان دار عدالت خواهی و پرچم دار توحید در روابط میان ملل گردد؟…
آیا می‌توان به سادگی از کنار این نکته قابل تامل عبور کرد؟ آنان که در سال 1388 بالاترین خیانت ها را به مملکت ایران مرتکب شدند تا مدیریت را از دست شما خارج کنند، به طریق اولی درسال 1384 فتنه های بزرگی طراحی کرده بودند، تا اجازه ندهند ، شما در راَس مدیریت قرار بگیرید ؛ اما این ساختاری را که مهارکننده فتنه گران، بازدارنده انواع کودتاچیان، خنثی کننده توطئه ها و هموار کننده راه مدیریت صالحان است ، چه کسی باید به جهانیان معرفی کند؟ آیا این ساختار- با همه فاصله ای که با حکومت ایده آل ما دارد-، در شرایط سلطه اشرار بر جهان و به منظور هدایت ذهن جهانیان به اوج کمال، گامی به سوی دولت یار نیست ؟
نجات نهایی بشریت علیرغم انبوه تجربیات تاریخی ناتمام با پیامبران و سایرمعصومان(ع)، مرحله ای گذار به مفهوم ارتقاء عدالت پذیری و تعمیق حق مداری را پیش رو دارد که قانون اساسی تحقق آن را بر عهده ولی فقیه قرار داده است تا فاصله زیاد میان مدعیان عدالت پذیری و حق دوستی را با مقام معصوم (عج)، جبران کند و همانند یک حلقه گمشده، امر مقدماتی و اجتناب ناپذیر آموزش ابتدایی برای "ولی شناسی و ولایت پذیری” بشریت را مهیا سازد؛ اما کیست که معرفی جایگاه وشخصیت ولی فقیه زمان را به جامعه جهانی، دوباره- مثل اول انقلاب-، وظیفه دینی- قانونی- انسانی خویش بشمارد و طرح اسلامی امام خمینی را برای اداره جهان تا آمدن امام زمان (عج) جدی بگیرد ؟
ظاهراً از منظر خبرگان، حوزویان، دانشگاهیان، هنرمندان، سران نظام و رسانه ها، با گذشت 23 سال از امامت امام خامنه ای، یا هنوز وقت این کار نرسیده، یا اصولاً شاید- به دلیل عادی شدن 23 سال سکوت غیر موجه-، دیگر اولویتی و حتی ضرورتی برای این کار وجود نداشته باشد؛… اگر چنین غفلتی در میان است ، ظلمی بزرگ بر اندیشه امام خمینی و تمام بنیان گزاران فکری این نظام در جریان است که عین کفران نعمت ولایت الهی بوده و مجازات مترتب بر آن، به زودی هیچ کس را در امان نخوهد گذاشت (سوره ابراهیم/آیه7 و انفال/25) . . .

غفلت، محافظه کاری، ناباوری و یا خودبینی و یا خودکم بینی کسانی که باید با احساس مسئولیت، این مهم را تدبیر کنند، موجب بروز اقداماتی خام و منفعلانه از سوی بی تجربگان می شود که آثار منفی آن اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، وجود این اصول جهان شمول الهی- انسانی در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی که "تغییر ناپذیر” هستند (اصل 177)، هرچند از طرف مسئولین ما 23 سال "کَاَن لَم یَکُن” تلقی شده و مسکوت مانده باشند، لیکن تا رسماً از قانون حذف نشوند، آرامش و اعتماد ستمگران عالم تامین نخواهد شد. پس ادامه این وضع، سودی ندارد، اما عوارض منفی- از جمله کینه دشمن- را منتفی نمی کند.

نکته جالب توجه برای افکار عمومی جهان- علاوه بر سایر ویژگی ها – این است که وقتی ولی فقیه، صرفاً رهبر ایران نیست که رقیب سیاسی دیگری باشد ، بلکه هم رهبر انقلابی است که در تدارک ظهور است و هم به نیابت از انسان کامل موعود، امام امت بزرگ اسلامی است که تکلیف اصلیش هدایت و حمایت از مسلمانان و نصرت و نجات مستضعفان جهان است ؛ در آن صورت، نماینده چنین نظامی در مجامع بین المللی نه فقط در حد روسای جمهور سایر ملل، بلکه در اندازه "مدیر اجرایی امام امت اسلامی” بزرگ شمرده خواهد شد و تاثیرگزاری وی بسیار فراتر از یک رییس کشور خواهد بود… بهره گیری از چنین امتیازی، روحیه ای متعالی و اندیشه ای بلند و بصیرتی عمیق و همتی بزرگ را می طلبد که نگارنده، توفیق آن را در شخصیت ممتازی چون احمدی نژاد جست و جو می کند. دلیل این انتظار، صرفاً ناشی از یک ارادت شخصی نیست، بلکه منتج از مشاهده استمرار توفیقاتی از جانب خداوند متعال است که در سرآغاز آخرین سال ریاست جمهوری خود، هم تاییدات مجدد نائب امام زمان (عج) را دریافت می کنید و هم به لطف الهی، ریاست جنبش عدم تعهد را به دست می آورید. اینک همه منتظرند تا ببینند، احمدی نژاد با این همه توفیقات بی مثال چه می کند . . .

ریاست عالیقدر جنبش عدم تعهد! در خاتمه، فرصت را مغتنم شمرده و چند پیشنهاد دیگر بدرقه سفر مبارک شما به سازمان ملل می کنم:

1- برای نزدیکتر ساختن زمان حاکمیت صالحان و تحدید سلطه جاهلان و نفس پرستان ، باید نقش نخبگان، فرزانگان، اندیشمندان، حکیمان دین مدار و خدمتگزاران دلسوز اجتماعی در مدیریت کشورها افزایش یابد و فلسفه سیاسی ارسطو ((دموکراسی=سلطه توده ها)) با معیارهای ارزشی افلاطونی که بعضاً از جهاتی مشابهت هایی با موازین امامت اسلامی دارند، تکمیل و تصحیح گردد؛

2- دعوت به حاکمیت عقل و حکومت عاقلان ، گامی ضروری در جهت حذف احاطه فراگیر نفسانیت و آمادگی جوامع برای پذیرش وحی و حاکمیت شرع است؛ پس باید در مرحله اول بر ارجحیت عقلانیت عاقلان در برابر نفسانیت قدرت پرستان، تاکید و اصرار شود.

3- خداوند دلیل خلقت متنوع و گوناگون نوع بشر را ایجاد فرصتی برای شناسایی و آشنایی آدمیان با یکدیگر معرفی می کند (سوره حجرات/آیه13)؛ دقیقاً برای مقابله با این هدف خلقت، مستکبرین با کشیدن دیوارهای تصنعی در مناطق مختلف زمین خدا و جداسازی انسان ها و ایجاد مجموعه هایی غیرواقعی و غیرطبیعی بنام "ملت ها” وسپس تحمیل اراده خود ازطریق "دولت های” دست نشانده و دولتمردان وابسته به خود، فضای بیگانگی و ترس از یکدیگر و نفرت و کینه جویی را بر جوامع جهانی مسلط کرده اند. یکی از اغراض تمام تحریم ها و تحدیدها، ایجاد ممنوعیت و محرومیت انسان ها و جوامع از پیوند با همدیگر است.

راز بقای مستکبران، عدم شناخت مستضعفان از یکدیگر است.

اینک شما به عنوان رییس جنبش عدم تعهد می توانید، در ابتدا زمینه شناخت صنوف و قشرهای اجتماعی- اقتصادی- علمی- هنری- سیاسی- فرهنگی- فکری یکصد و بیست جامعه جهانی را با یکدیگر مهیا کنید و همزمان با این تلاش ارزشمند انسانی- الهی، تمام مردم جهان را به آشنایی با همدیگر فرا بخوانید و راهبرد ضد انسانی استکبار- صهیونیزم را خنثی سازید.

ان‌شاءالله بعد از بازگشت پر برکت از اجلاس سازمان ملل، با تدبیری هوشمندانه و جامع و نیز با هماهنگی سایر بخش های نظام، تحت نظارت و هدایت امام خامنه‌ای، تمهیدات لازم برای آشنایی ایرانیان با صنوف و قشرهای مختلف 120 کشور عضو جنبش عدم تعهد، فراهم آورید. به امید حضرت حق، این فصلی مبارک و افتخاری مضاعف در آخرین سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد خواهد بود دعای خیر ما و تمام پیروان عدالت و ولایت، بدرقه راه شماست.»

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید