» آیا این دولت پاکترین است ؟

مهرگان
 
 
 

آیا این دولت پاکترین است ؟

3 دی 1391

  کیست که نداند تمامی امور اجرایی کشور در ید قدرت قوه مجریه و  خصوصا در این دولت، در دست شخص آقای احمدی نژاد بوده است؟ احمدی نژاد که تاب کوچکترین مخالفت وزرایش را هم نداشته و حتی آنها را در حین ملاقات با مقامات خارجی از کار برکنار می کند باید توضیح دهد چگونه دولت این قدرت ندارد؟ جالب تر انکه ایشان در این روزهای پایانی دم از اصلاح نظام بانکی میزنند در حالی که 7 سال و نیم برای این کار وقت داشته اند و عملا در این خصوص کاری انجام نداده جز تغییر مداوم روسای بانک مرکزی!
سرویس سیاسی«فردا»:
«پاک ترین دولت تاریخ این کشور این دولت است من ادعا می کنم و خودم اثبات می کنم. کما اینکه همه بسیج شدند یک لکه به دولت بچسبانند، نتوانستند. حالا باید کشور را بسازیم به خدا می‌شود ساخت ما نوکر ملت هستیم نوکر وقتی خوشحال است که اربابش بالا برود، ادعایی هم در این کشور نداریم به خدا. بد است که همه مناسبات کشور را در مسائل سیاسی و انتخاباتی تجزیه و تحلیل کنیم، می خوریم زمین.»

جمله بالا را محمود احمدی نژاد در هفته گذشت بر زبان آورد. بدیهی است که تنها کسی که می تواند سخن رئیس جمهور را ثابت کند خود اوست.فرافکنی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، شیوه قدیمی سیاستمدارانی است که نمی خواهند با مردم خود صادق باشند والا سنت عذرخواهی از مردم رویه ای حسنه ای است که می تواند نامی نیک به یادگار بگذارد. 

پاک ترین دولت...

محمود احمدی نژاد چندین و چند بار دولت خود را پاک ترین و قانون مند ترین دولت تاریخ ایران خوانده است.سوال مشخص این است که چطور می شود دولتی که در آن بزرگترین اختلاس طول تاریخ ایران رقم خوده است را پاک نامید؟ اختلاسی که با درایت نظام مدیریت شد و گرنه اعتماد مردم بیشتر از اینها پایین می آمد. علاوه بر این دولت می تواند از قوه قضاییه اطلاعات مربوط به پرونده بیمه ایران را بگیرد و ببیند آیا کسانی که در این پرونده متهم اند در دولت او جایگاهی دارند یا خیر؟ می تواند بررسی کند اطلاعاتی که احمد توکلی و برخی دیگر از نمایندگان ارائه داده اند درست است یا نه؟ دولت فعلی در این سالها چند باز از سر انصاف سعی کرده به این پرونده ها نگاه کند و بعد دولت خود را پاک که نه، پاک ترین بداند؟

رییس جمهور چرا تاکنون در مورد محمد رضا خاوری،عامل اصلی ختلاس، که در دولت وی به ریاست بانک ملی رسید سکوت کرده و نگفته است چگونه دولت پاک وی چنین فردی را در راس یکی از بزرگترین بانکهای کشور قرار داده و چگونه است که این دولت پاک نتوانست جلوی چنین فساد کلانی را بگیرد؟

رئیس جمهور محترم احتمالا آقای ف.ز را بخوبی می شناسند. وی میتواند نسبت این فرد را با خود توضیح داده، که به نوشته هفته نامه پنجره راحت تر از برخی از وزرا می تواند با رئیس جمهور در ارتباط باشد!(هفته نامه پنجره، شماره 110)، و سپس تخلفات اقتصادی وی را برشمرد تا مردم قضاوت کنند دولت تا چه اندازه پاک است. هفته نامه پنجره در مورد این شخص که سرمایه ای بالغ بر 12 هزار میلیارد تومان دارد و در جریان اختلاس بزرگ نیز دستگیر و با وثیقه چند میلیارد تومانی آزاد شد می نویسد:« فرد مذکور که يكي از بدهکاران سیستم بانکی است، با برقراری ارتباط ویژه با برخی از مسئولان ملی و محلی، توانسته هم به روند گسترش فعالیتهای خود و دریافت وامها ادامه دهد و هم شرکتهای جدیدی را تصاحب کند.

البته وی بهتازگی کشف نشده و سایت مشرق در اواخر فروردین ماه سال جاری خبر داد وی در گذشته فقط یک سولهدار بوده که با رانت دولتی موفق شده سرمایهسرسامآوری را به هم بزند: فردی که 10 سال قبل صاحب تنها یک سوله 500 متری بود، هماینک به مدد بهره بردن از رانت‎‎های دولتی تبدیل به یک کلان سرمایهدار شده است.

بر اساس این گزارش، در حال حاضر این فرد جزو 10 کلان سرمایهدار کشور است که 24 و 30 درصد سهام دو بانک مطرح کشور را در اختیار دارد.

آقای ی ر

در کنار ف.ز، رئیس جمهور می تواند اطلاعاتی در مورد آقای ی.ر نیز کسب کند. کسی که بسیاری معتقدند یکی از عوامل اصلی خلال در بازار ارز بوده و با استفاده از رانت های مختلف هر کار خواسته در این بازار کرده است گفته می‌شود در دوره ای‌، معادل 800 میلیارد تومان به وی ارز پرداخت شده بود، اما وی به این هم راضی نبود و با دستوری مبنی بر اختصاص سهمیه بیشتر، سهم ی.ر افزایش یافته و وی بخش زیادی از ارزهایی را که در اختیار داشته در داخل فروخته و یا تبدیل به طلا کرده و به خارج انتقال داده است.»

آقای احمدی نژاد در مورد این فرد چه توضیحی دارد؟ آیا در پاک ترین دولت تاریخ این اتفاقات افتاده است؟

قصه و غصه هدفمندی

طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه ها یکی از طرح هایی بود که روی کاغذ نه تنها بجا، که بسیار لازم به نظر می رسید. اغلب کارشناسان از پرداخت یارانه برای کالاهای مختلف گله داشتند و آن را آفتی برای اقتصاد ایران می دانستند. بنابراین هنگامی که دولت اعلام کرد قصد هدفمندی یارانه ها را دارد خیلی ها امیدوار شدند که شاید بالاخره اقتصاد بیمار ایران رو به بهبودی برود، اما ...

تخلفات دولت در اجرای این قانون آنقدر زیاد است که نمیتوان همه آنها را در این مطلب ذکر کرد. دولت قرار بود ابتدا بصورت پلکانی قیمت ها را واقعی کند که این اتفاق رخ نداد. البته این مورد در مقابل موارد بعدی چندان به چشم نمی آید. یکی از مهمترین موارد تخلف دولت در نحوه تامین منابع لازم برای پرداخت یارانه های نقدی است. طبق قاتون بنا بود که این منابع از محل در آمدهای طرح هدفمندی تامین شود اما در واقعیت هرگز چنین چیزی رخ نداد. هنچنین در ابتدا قرار بود از محل درامدهای هدفمندی براساس قانون 20 درصد به دولت، 50 درصد يارانه مصرفي به مردم و 30 درصد يارانه ها براي پوشش هزينه هاي حاصل از افزايش قيمت انرژي به توليد اختصاص داده شود، اما در عمل چنين اتفاقي رخ نداد و تقريبا همه يارانه ها به سمت مصرف هدايت شد. این نکته هنگامی جالب تر می شود که رئیس پاک ترین دولت تاریخ از بهبود وضع تولید سخن می گوید که در ادامه به آن می پردازیم.

در مورد نحوه تامین منابع لازم برای پرداخت یارانه نقدی و تخلفات دولت صحبتهای عبدالرضا رحمانی فضلی، رئیس دیوان محاسبات اداری کشور کاملا نشاندهنده همه چیز است. وی اخیرا گفته است: دولت در اين مدت(از آغاز طرح تا آخر مرداد 1391)، 254 هزار و 601 ميليارد ريال منابع حاصل از اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها داشته است كه از اين ميزان 50 هزار ميليارد ريال از بانك مركزي در قالب تنخواه گردان برداشت كرده است كه تاكنون اين ميزان بدهي را تسويه نكرده است. البته دولت حق داشتن تنخواه گردان به نسبت تعيين شده را داشته است كه اين ميزاني كه دولت برداشت كرده خيلي بيشتر از اين نسبت است. از سوي ديگر طبق بررسي‌هاي ديوان، دولت 30 هزار ميليارد ريال از محل فروش نفت خام صادراتي برداشت كرده است كه از اين ميزان 18 هزار ميليارد ريال علي‌الحساب دريافتي از شركت‌هاي تابعه نفت و نيرو بوده است. هم‌چنين 50 هزار ميليارد ريال از محل بودجه عمومي براي هدفمندي يارانه‌ها برداشت شده است، به عبارت ديگر دولت تحت عنوان يارانه برق برداشت كرد كه اين ميزان 106 هزار و 601 ميليارد ريال بوده است در واقع دولت از محل افزايش قيمت‌هاي حامل‌هاي انرژي و ساير كالاها به هدفمندي يارانه‌ها اختصاص داده است.

رحماني فضلي هم‌چنين يادآور شد: طبق قانون، دولت بايد از محل افزايش قيمت‌ها، منابع هدفمندي يارانه‌ها را تامين و پرداخت كند كه در اين پروسه زماني دولت تنها براي تامين اعتبار قانون هدفمندي يارانه‌ها 50 درصد را توانسته از محل اين افزايش قيمت‌ها تامين كند و 50 درصد مابقي از ساير محل‌ها برداشت شده است. وي در ادامه توضيح داد: دولت براي اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها بايد صددرصد اعتبارات مورد نياز خود را از محل منابع و درآمدهاي حاصل از اجراي اين قانون به دست آورد كه طبق بررسي‌هاي انجام شده در ديوان تنها 50 درصد اين كار محقق شده و دولت 50 درصد بقيه كسري خود را از ساير محل‌ها برداشت كرده است. رئيس كل ديوان محاسبات كشور در تشريح ميزان پرداختي‌هاي دولت در اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها در اين پروسه زماني گفت: دولت 249 هزار و 486 ميليارد ريال يارانه نقدي پرداخته است كه از اين رقم 248 هزار و 516 ميليارد ريال پرداخت يارانه نقدي به سرپرستان خانواده بوده است. همچنين 950 ميليارد ريال بابت 50 درصد سهم بيمه رانندگان و ناوگان حمل و نقل عمومي پرداخت شده است. به گفته وي رقم 62 هزار و 437 ميليارد ريالي به عنوان سهم بخش توليد از درآمد هدفمندي يارانه ها تا 31 مرداد پرداخت نشده است.

داستان تولید و باقی قضایا

احمدی نژاد در حالی از بهبود تولید می گوید که اظهارات بالا نشان میدهد عملا بخش تولید بیشترین ضرر را در این مدت داشته است. در واقع می توان گفت که با اجرای هدفمندی توليد از سه جهت مورد هجمه قرار گرفت: اول اينكه يارانه هاي توليدي به طور كامل پرداخت نشد و افزايش بهاي انرژي باعث افزايش بهاي توليد شد. از جهت ديگر قيمت نهاده هاي توليد بالارفت و از اين حيث نيز قيمت تمام شده كالاهاي توليدي تحت تاثير قرار گرفت. به علاوه، به دليل واردات كه طي دو سال اخير ميزان آن بسيار بيشتر از گذشته بود، توليد صدمه ديد و تضعيف شد. در حالي كه قيمت تمام شده كالاهاي توليدي بالارفته بود توليدكنندگان اجازه نداشتند كه قيمت كالاها را بالاببرند. بنابراين از كميت و كيفيت توليد كاسته شد: به طوري كه در بسياري موارد روي بسته كالاهاي توليدي + يا 30 تا 40 گرم را مشاهده مي كنيد. حتي بسياري از توليدات در آستانه توقف قرار گرفتند و مبادرت به كاهش نيروي انساني كردند و در نتيجه اشتغال صدمه ديد.

از سوي ديگر نمايندگان دولت در كميسيون برنامه و بودجه اعلام كردند كه تنها 25 درصد از بودجه عمراني دولت در سال 91 قابل تحقق است و از 144 هزار ميليارد تومان سقف درآمد و هزينه هاي بودجه عمومي دولت تنها 90 هزار ميليارد تومان قابل وصول است كه از اين مبلغ حدود 45 درصد تاكنون به بودجه جاري اختصاص يافته است.

به تمامی این موارد وضع صندوق ذخیره ارزی را نیز اضافه کنید تا مشخص شود دولت در طی این چند سال با اقتصاد کشور چه کرده است. صندوقی که قرار بود ذخیره ای مطمئن برای روز مبادا باشد به صندوق اختصاصی دولت تبدیل شد و بی رویه و به دلخواه از آن برداشت شد تا جایی که در حال حاضر داخل صندوق از پول و کلیت آن از معنا تهی شده است. تازه این همه ماجرا نیست. دولت احمدی نزاد به گواهی آمار بیشترین درآمد نفتی را در طی تاریخ ایران داشته است. در واقع در آمد دولتهای وی از نفت بیتشر از تمام درآمد دولت ها و حکومتهای قبل از وی از زمان مطفرالدین شاه بوده است! حال باید پرسید دولت با اینهمه درآمد چه کرده است؟

چه کسی روحیه قجری دارد؟

احمدی نژاد در همین ماه گذشته بود که اعلام کرد برخی فکر می کنند زمان قاجار است اینجاست که چه کسی چنین فکری می کند؟

احمدی نژاد در صحبتهای اخیرش اعلام کرده که وضع همه مردم بهتر شده و گفته: تمام آمار کشور می گوید وضع طبقات پایین بهتر شده است خب بگذارید بهتر شود اشکال دارد که آنها هم بروند یخچال داشته باشند، تلویزیون داشته باشند، گوشت و مرغ بخورند، آیا اشکال دارد؟ پول مردم را بدهیم دست خودشان، خودشان مدیریت کنند، دیدیم که مردم چقدر خوب مدیریت کردند.

این جملات احمدی نژاد شبیه جمله ای است که در اسفند 90 و برای توجیه آغاز مرحله دوم هدفمندی گفته بود: اگر اجازه می‌دادند مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها را اجرا می‌کردیم، ۷۰-۸۰ هزار تومان تو جیب مردم می‌گذاشتیم تا سفر بروند، اما نشد.

مشخص است که در نظام اسلامی شانیت مردم بالاتر از اینست که اینگونه مورد خطاب قرار بگیرند. احمدی نژاد بگونه ای صحبت می کند که انگار دولت ولی نعمت مردم است و مردم ایران محتاج تلویزیون و یخچال و پول سفر! هستند. در حالیکه در نظام مردمسالار دینی دولت و همه مسئولین در واقع خدمتگزاران مردمند . آقای احمدی نژاد بعنوان اولین اصل باید بداند که وظیفه دولت خریدن تلویزیون و یخچال برای مردم نیست بلکه وظیفه دولت حمایت از تولید و اقتصاد است، چرا که در یک اقتصاد پویا مردم در یک روند طبیعی توانمند شده و به سطحی از رفاه خواهند رسید. سطحی که در آن لازم نباشد گونی گونی برای رئیس جمهور نامه بنویسند که شاید از پولهای نفت نیامده بر سر سفره هایشان، اندکی به آنها برسد.

وظیفه دولت حمایت از سلامت مردم است. بگونه ای که طبق فرمایشات رهبر انقلاب خانواده هر مریض تنها نگرانی اش بیماری عزیزش باشد و نه دغدغه دارو. آقای احمدی نژاد اگر ر دغدغه مردم را دارند بهتر است سری به داخل شهر و بیمارستانهای دولتی بزند و ببیند گرانی ارز و کمبود دارو چه بر سر بیماران آورده است. این در حالیست که به گفته وزیر بهداشت خود او برای واردات بیل ارز تخصیص داده اند و برای دارو نه!

وعدهای پاک ترین دولت در عمل چه نتایجی داشته است؟

طبق یک محاسبه سر انگشتی با مقایسه سطح قیمت ۱۴ قلم کالای خوراکی شامل ماست، شیر، پنیر، تخم مرغ، مرغ، گوشت، قندو شکر، میوه، چای، گوجه و خیار، سبزیجات، حبوبات، برنج و روغن در دو مقطع تاریخی یعنی آذرماه سال ۱۳۸۹ و اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ و با احتساب سرانه مصرف یک خانوار ۴ نفره در ایران، افزایش هزینه ماهانه این خانوار در مصرف هر یک از این اقلام خوراکی با توجه به رشد قیمت آن کالا محاسبه شده‌است که نتیجه محاسبات نشان می‌دهد، رشد قیمت این ۱۴ قلم کالای خوراکی موجب افزایش ۱۶۲ هزار تومانی هزینه‌های ماهانه یک خانوار ۴ نفره طی حدود یک سال و نیم شده‌است. حال در نظر بگیرید که همین الان قیمت ها نسبت به اردیبهشت افزایش شدیدی داشته اند، مثلا قیمت مواد لبنی در مواردی حتی تا 100 درصد افزایش داشته است. از سوی دیگر نرخ تورم طبق اعلام خود بانک مرکزی بیش از 25درصد است، نرخی که بدون نیاز به کارشناس هم میتوان فهمید بیشتر از این حرفهاست و شاید دولت چون نمی خواهد بطور رسمی بپذیرد که رکورد تورم را نیز جابجا کرده است از انتشار دقیق آن خود داری می کند.

وضع در مورد مسکن و اشتغال نیز به همین صورت است. قیمت مسکن از سال 84 تا کنون رشدی نجومی را تجربه کرده است. در سال 1384 متوسط قیمت یک مترمربع مسکن آپارتمانی در شهر تهران معادل 587 هزار تومان بود. اما پس از گذشت 6 سال بر اساس گزارش مركز آمار متوسط قیمت خرید و فروش هر مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل 2 ميليون و 83 هزار تومان بوده است. این رقم در بهار 1391 به 2 میلیون و پانصد هزار تومان رسید، یعنی در طی هفت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد قیمت مسکن تقریبا 5 برابر شده است و اینکه با این شرایط چطور وضع مردم بهتر شده را تنها احمدی نژاد می تواند پاسخ دهد.

در مورد اشتغال نیز هیاهوی زیادی در مورد ایجاد دو و نیم میلیون شغل براه انداخت اما بعد از مشخص شدن عملی نشدن این وعده وزیر کار دولت اعلام کرد که دولت هیچ قولی در این مورد نداده و در اقدامی بی نظیر حفظ شغل های موجود را جزو شغلهای ایحاد شده و وعده داده شده محاسبه کرد تا شاید آمارش کمی به وعده های رئیس نزدیک شود!

رسیدگی به فساد امنیتی کردن فضای کسب و کار است؟

اما مورد آخر و از همه جالبتر انتقادات احمدی نژاد از پرداختن به پرونده فساد اقتصادی و اختلاس سه هزار میلیار تومانی است. احمدی نژاد در سال 84 مهمترین وعده شان در مورد فساد اقتصادی و مبارزه با مفسدان اقتصادی و بعدتر ها معرفی 300 مفسد اقتصادی بود.اکنون احمدی نژاد می گوید پرداختن به این مسئله باعث تضعیف دولت شده و این برای رئیس جمهوری که داعیه ریاست بر پاک ترین دولت تاریخ را دارد کمی عجیب است. احمدی نژاد در دوازدهم مهرماه سال 1385 اعلام کرد که تا 15 روز آینده اسامی مفسدان اقتصادی را اعلام می کند، پانزده روزی که گذشت و هیچ اسمی اعلام نشد. احمدی نژاد همچنین در اول خرداد ماه سال 87 در پاسخ به خبرنگاران برای اعلام اسامی مفسدان اقتصادی گفت: «هم شما می دانید و هم ما که دانه درشت ها و مفسدان اقتصادی چه کسانی هستند. بنده به شما خبرنگاران اسامی را نشان می دهم حال اعلامش با خود شما و رسانه هایتان.» اما خبرنگاران هیچ اسمی ندیدند که در رسانه هایشان اعلام کنند.

بعدتر ها نیز اعلام کرد در نامه ای اسامی مفسدان اقتصادی را به قوه قضاییه اعلام کرده است، نامه ای که رئيس سازمان بازرسي كل كشور در مورد آن گفت چیزی به نام مفسد اقتصادی در آن وجود ندارد!حال با این سابقه انتظار میرود احمدی نژاد در این روزها به وعده خود عمل کرده و نام این مفسدان را اعلام کند و نه به انتقاد از پرداختن به پرونده فساد انتقاد کند.

احمدی نژاد همچنین در صحبت های خود سعی کرده کاملا بار مسئولیت را از دوش خود برداشته و دولت را دست و پا بسته نشان دههد تا مشکلات متعدد امروز کشور به پایش نوشته نشود. وی در سخنان جدید خود موکدا گفته است که برخی نمی گذارند....، اقتصاد از دو جا اداره می شود ... و غیره. وی بهتر است بسیار شفاف اعلام کند چه کسانی نمی گذارند؟ وی در این سالها چه می خواسته که انجام نداده است؟ در کدام عزل و نصب به دلخواه خود عمل نکرده؟ اقتصاد غیر از دولت از کجا اداره می شود؟

احمدی نژاد که حتی در مقابل نامه رهبری برای برکناری رحیم مشایی از معاون اولی یک هفته مقاومت می کند و سپس وزرایی که به تبعیت از رهبری جلسه برگزار شده به ریاست رحیم مشایی را ترک می کنند بی درنگ از کابینه اخراج می کند، بی توجه به از رسمیت افتادن کابینه در ماه های پایانی، باید پاسخ دهد چه کسی نمی گذارد او کار خود را انجام دهد و اگر او در اینهمه مشکل نقشی ندارد، پس مقصر کیست؟

کیست که نداند تمامی امور اجرایی کشور در ید قدرت قوه مجریه و خصوصا در این دولت، در دست شخص آقای احمدی نژاد بوده است؟ احمدی نژاد که تاب کوچکترین مخالفت وزرایش را هم نداشته و حتی آنها را در حین ملاقات با مقامات خارجی از کار برکنار می کند باید توضیح دهد این چگونه دولت قدرت ندارد؟ جالب تر انکه ایشان در این روزهای پایانی دم از اصلاح نظام بانکی میزنند در حالی که 7 سال و نیم برای این کار وقت داشته اند و عملا در این خصوص کاری انجام نداده جز تغییر مداوم روسای بانک مرکزی!

حال چگونه با وجود همه مواردی که ذکر کردیم و بسیاری از مواردی که مجال ذکرش اینجا نیست، مانند سونوشت سهام عدالت، مسکن مهر(که اخیرا اعلام شده ارز تخصیص یافته برای دارو در اینجا هزینه شده است!)، پولی شدن دانشگاه های کشور و تبدیل شدن آنها به بنگاه های اقتصادی، حمایت از متهم کهریزک، و .... احمدی نژاد دولت خود را پاک و موفق می داند امری است که به گفته رئیس جمهور تنها خود وی می تواند آن را ثابت کند. امیدواریم که روزی، این کار را انجام دهد.

 

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید