با سلام نماز خواندن، غذا خوردن ، زندگی کردن وروزه گرفتن در خانه هر یک از موارد زیر چه حکمی دارد: 1-کسی که کافر است 2-کسی که فقط خدا را قبول دارد و پیامبر وامامان را قبول ندارد. اگر موارد بالا اقوام باشند مثلا پدر یا مادر یاپدربزرگ ، در هر یک حکم چیست؟ حال با این شرایط ،نماز خواندن، غذا خوردن ، زندگی کردن وروزه گرفتن ما چگونه می شود؟چه باید بکنم؟

پاسخ : با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
در ابتدا احکام کافر را عرض می کنیم.
ـ كافر یعنى كسى كه خدا، یا پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا براى خدا شریكى قرار مى دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یكى از ادیان آسمانى، مانند آیین یهود و نصارى ایمان داشته باشد.
ـ كسى كه ضرورى دین اسلام یعنى چیزى را كه همه مسلمانان مى دانند (مانند معاد روز قیامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منكر شود، چنانچه ضرورى بودن آن را بداند، كافر است و اگر در ضرورى بودن آن شك دارد كافر نیست، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه از او اجتناب شود.
ـ هرگاه كسى ـ پناه بر خدا ـ به خدا، یا پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا یكى از ائمّه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، كافراست.
ـ كسانى كه به خدا و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ایمان دارند، ولى وسوسه هایى براى آنها پیدا مى شود و به مطالعه و تحقیق مى پردازند پاكند و این وسوسه ها ضررى ندارد. بسیاری از کسانی که شاید شما گمان می کنید کافرند از این موارد هستند، و انشاء الله نجس نیستند. در صورت شک هم کافی است که حکم به طهارت آنها کنید. جستجو و تفحص در این رابطه هم لازم نیست.
ـ كسى كه در جامعه اسلامى زندگى مى كند و از اعتقادات او خبر نداریم، پاك است و جستجو و تفتیش لازم نیست.
و اما در ارتباط با ارتباط با کفار باشد گفت: در ارتباطات با کافر، نسبت به نجاست و طهارت بدن، لباس، غذا و ... باید احکام شرعی رعایت شود؛ یعنی با رطوبت نباید با آنها تماس داشت، و اگر تماس برقرار شد، باید تطهیر کرد.
البته در این رابطه باید دانست که تا اطمینان به نجاست حاصل نشده، نباید به آن اعتنا کرد. تفحص در این ارتباط هم لازم نیست.
اما روزه گرفتن و نماز خواندن در منزل کافر به خودی خود اشکال ندارد. غذا خوردن در منزل او هم مشکلی ندارد، مگر در صورتی که نجس باشد.

چه طور میشه با صحبت کردن دیگران را قانع کرد؟ مرسی

پاسخ : با سلام
دوست عزیز اولین شرط برای نفوذ در دیگران این است كه خود به صحبت های خود باور داشته و با اطمینان صحبت كنید و از لحنی قاطع برخوردار باشید. لازم است بدانید لحن قاطع به این معناست كه با استفاده از حالات جرأت مندانه، احساسات و نیاز خود و طرف مقابل را درنظر داشته و هردو برای شما قابل احترام باشند. اما در زمان مناسب نیاز خود را قاطعانه اعلام كنید و با داشتن روابط صمیمانه و سرمایه گذاری در بانك احساسات زمینه را برای زمانی فراهم كنید كه قرار است به طور صریح دیگران را از اعتراض یا نیاز خود مطلع كنید. "ای كاش اجازه می دادید حرفم تمام شود."
در مجموع می توان گفت كه ابراز وجود را در جای خود به كار ببرید. نه همیشه سلطه پذیر باشید و از ترس ناراحت شدن دیگران تسلیم شوید و نه با زورگویی و تحمیل قصد به كرسی نشاندن تمام عقاید خود را داشته باشید. یعنی خود را دوست بدارید مشروط بر دوست داشتن دیگران. صحبت خود را با ادله فراوان بیان كنید و سعی كنید با افزایش اطلاعات عمومی و توانایی خود قدرت نفوذ شخصی را بالا برده و خود را در هرحیطه به طور نسبی توانمند ببینید.
كتاب آیین دوست یابی و چگونگی نفوذ بر دیگران، نوشته دیل كارنگی، ترجمه اعرابی را مطالعه فرمایید.

چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر،قاضی و آدمهای موفقی شدند. چند سال بعد،آنها بعد از شامی که باهم داشتند حرف زدند.اونا درمورد هدایایی که تونستن به مادر پیرشون که دور از اونها در شهر دیگه ای زندگی می کرد ،صحبت کردن.

اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادرم ساختم . دومی گفت: من تماشاخانه(سالن تئاتر) یکصد هزار دلاری در خانه ساختم. سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده کرایه کردم که مادرم به سفر بره ...

برنده می گوید مشکل است ، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است ، اما مشکل . . .
..........................................................................

آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند . .

..........................................................................

بقیه در ادامه مطلب