شرق:
«كمفروشي»؛ اين واژهاي است كه اين روزها زياد در بازار محصولات مختلف شنيده ميشود. البته كمفروشي اتفاق تازهاي نيست. مصرفكنندگان ايراني بدون تعارف هميشه اين واژه را شنيدهاند و در دورههاي مختلف همواره كمفروشي يك پديده در بازار بوده است. حتي پيش از اين در بازار مسكن نيز كمفروشي وجود داشته است. بساز و بفروشها در واقع طيفي از اقتصاد ايران بودند كه در دورههاي زيادي ساختمانهاي آنها متهم به كمفروشي ميشد. اين بار اما ماجرا تا حد زيادي فرق كرده است. به عبارتي بعد از تنگناهايي كه به واسطه سياستهاي اقتصادي براي توليد در چند سال گذشته رخ داده است ظاهرا گروهي از توليدكنندگان علاج دوري از قيمتهاي دستوري و از سوي ديگر مقابله با افزايش هزينههاي توليد را در كمفروشي يافتهاند. اين ادعايي است كه اين روزها از سوي فروشندگان و مصرفكنندگان و همچنين رسانهها زياد شنيده ميشود. اين البته فقط بخشي از ماجرا است چون روي ديگر سكه توليدكنندگان ظاهرا سناريوي كمفروشي را طبيعيترين واكنش به سياستهاي اقتصادي ميدانند. آنها بر اين باورند كه وقتي هزينه توليد بعد از برنامههاي دولتي اقتصاد افزايش يافته است و دولتيها نيز به موازات اين افزايش هزينهها اجازه رشد قيمتها را نميدهند، كمفروشي راهبردي براي جلوگيري از زيان ميشود. اما اين كه تا چه حد كمفروشيها ميتواند گرههاي توليد را باز كند، پرسشي است كه خود توليدكنندگان نيز جواب محكمي براي آن ندارند. تا به اينجاي كار ظاهرا فقط ميتوان گفت كه سياستهاي اقتصادي، توليد را در تنگنا قرار داده است و برخي توليدكنندگان نيز براي عبور از اين تنگنا يكي از راههايي كه به آن تكيه ميكنند، كمفروشي است.