» تحمیل به نام دین از خطرناک ترین تحمیلات است!

مهرگان
 
 
 

تحمیل به نام دین از خطرناک ترین تحمیلات است!

18 شهریور 1393

آیت طالقانی دو روز قبل از وفاتش در سخنان تاریخی خود در نماز جمعه نسبت به استبداد مذهبی هشدار داد و در بهشت زهرا با شهیدان هفده شهریور میدان ژاله تجدید عهد کرد.
تحمیل به نام دین از خطرناک ترین تحمیلات است!

در این خطبه های تاریخی آیت الله طالقانی بر ضرورت تشکیل شوراها تاکید کرده و نسبت به بازگشت استبداد در لباس دین هشدار داده است.
متن کامل آخرین خطبه نماز جمعه آیت الله طالقانی در بھشت زھرا که در کتاب « طالقانی فریادی در سکوت » اثر سید محمد حسین میر ابوالقاسمی منتشر شده به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم: و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لا تشعرون.در منطق انبیاء در منطق قرآن مسئله مرگ به خصوص برای انسان ھای مجاھد و پیشرو و شھدا حل شده است. در این آیه، قرآن با صراحت و قاطعیت می گوید: درباره کسانی که در راه خدا کشته شده اند کلمه مرگ را بردارید، نگوئید، نگوئید اینھا مرده ھستند، بلکه اینھا زنده ھستند ولکن بیشتر مردم و شما چنین استفساری ندارید. این راھی است که انبیاء باز کردند و دیوار بین این زندگی و زندگی آخرت و زندگی برتر را برداشتند.
و این راز را برای انسان ھا گشودند که مرگ نیست، تحولی است از زندگی به زندگی دیگر، از رَحِم طبیعت به فضای بزرگ و وسیع و عالی الھی، به خصوص مرگی که فی سبیل الله باشد، راه خدا، جھاد فی سبیل الله، قتال فی سبیل الله، ھجرت فی سبیل الله، سختی ھا و شکنجه ھای فی سبیل الله. این راه خداست، این راه خداست که راه نجات خلقھاست، راه آزادی انسان ھاست. راه خدا، نه به طرف آسمانھاست و نه شرق و نه غرب و نه جنوب و نه شمال، راه خدا ھمین است. در ھمه آیاتی که درباره جھاد، قتال، ھجرت، حرکت، مبارزه آمده قید فی سبیل الله ھست اولاً برای اینکه جھادھا و کوشش ھا از جھت خودخواھی، سلطه جویی، تحمیل، به بند کشیدن، غنیمت ربوده نباشد، فقط برای نجات ھمه مردم، برای گشودن بندھا، برای آزاد کردن انسانھا، برای برداشتن سدھا، سدھایی که مردم را از ھم جدا کرده و راه خدا را، راه تعالی را، بسته است، ھمین راه تعالی خود انسان است. در دیگر عبادات شخصی قید فی سبیل الله نیست، رابطه ای است بین انسان و خدای خود ولی در این گونه عبادات: جھاد، کوشش، به میدان جنگ رفتن، با دشمن مقابله کردن، ھجرت کردن، ھمه فی سبیل الله؛ که ملاحظه می کنید سبیل خدا ھمین راه نجات مردم است؛ ھم مردم را نجات دادن، ھم خود انسان از شھوات و غرائز و سقوط در زندگی کثیف دنیوی نجات پیدا کردن، والا انسان گوشه ای بنشیند و در افکار و اندیشه و خیالات خود فرو برود و تنھا تسبیح و تھنیت بگوید این از نظر اسلام منشأ تقرب به خدا نیست، چه بسا کسی که در گوشه ای نشسته و به زبان سبحان الله می گوید و در درون و اندیشه ھایش آلودگی و نقشه ھای شیطانی است، چه بسا انسانی که با تسبیح الله اکبر می گوید ولی مال و ثروت و قدرت طلبی و شھوات را بزرگتر از ھر چیز می داند، چه بسا انسانی که به طبان در گوشه خانقاھی، مسجدی، لا اله الاالله می گوید و در اندیشه اش صدھا بت برای خود می تراشد، چه بسا انسانی که به تنھایی الحمدالله می گوید ولی در درون آلوده به ھر گونه رذایل خلقی و اندیشه ھای پست است. آنچه که راه خداست و انسان را از زمین می کند و به آسمان می پیوندد و در ردیف ملائکه قرار می دھد جھاد فی سبیل الله است. سبیل مردم، سبیل خدا، یک راه است. سبیل مردم، سبیل خداست، ھجرت فی سبیل الله، رنج کشیدن فی سبیل الله، انفاق فی سبیل الله، در مقابل سبیل شیطان، سبیل طاغوت، سبیل غی، در مقابلش سبیل رشد و سبیل رشاد. راه رشد انسان ھا ھمین است، در این آیه به صراحت می گوید: این کلمه مرگ را از زبان بیندازید، درباره کسانی که فی سبیل الله کشته می شوند.
و این عالی ترین تعالیم انبیاست که کلمه مرگ برداشته بشود. وقتی کلمه مرگ درباره شھدا برداشته شد، چنان نیرویی برای اجتماع و افراد پیش می آید که ھیچ قدرتی توان مقاومت ندارد. بزرگان محققین و فلاسفه برای تشکیل مدینه فاضله و برای مردمی که در راه تحقق چنین اجتماع بزرگ و عظیم و انسانی ھستند، می گویند باید کلمه مرگ از چنین اجتماعی حذف بشود، ھمان طوری که از زبان حذف بشود از اندیشه ھم باید رانده شود. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن عند ربھم یرزقون فرحین بما آتیھم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بھم الا خوف علیھم و لا ھم یحزنون. در آن آیه می گوید نگوئید، در این آیه می گوید از اندیشه بیرون برانید، این جور حساب نگنید که کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، اینھا زنده اند، بسط پیدا می کنند، دارای فرح می شوند، انبساط وجودی پیدا می کنند و دائماً پرتوافکن بر دیگران ھستند. فرحین بما آتیھم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بھم الا خوف علیھم و لا ھم یحزنون، این انسانی که در این محدوده مادی گرفتار است و دائماً نگران است، یا نسبت به گذشته محزون است، آنچه که از دست داده، غنائمی که به دست داده، غنائمی که به دست نیاورده، شھواتی که به آنھا نرسیده، لذاتی که از او فوت شده، ثروتھایی که از دست داده، این حزن است نسبت به گذشته. خوف نسبت به آینده، که چه خواھد شد؟ زندگی من، بقای من، حیات من، حیات خانواده من، این انسانی است که مثل حبابی در روی موج خوف و حزن گرفتار است، و ھمه بشر گرفتارند. قرآن می گوید: اینھا می خواھند بشارت بدھند، رو نشان بدھند، سعی می کنند به ھر زبانی به بازماندگان در دنیا بفھمانند که لا خوف علیھم، از این دربند رھایی پیدا کرده اند، نه خوف دارند و نه حزن، اینھا نزد پروردگار مرتزق ھستند، شھدا چنین اند، شھدا دائماً الھام بخش اند. شھدا در قلوب ھمه مردم زنده ھستند. شھدا در نزد خدا پایدار و زنده ھستند. این تحول و این انقلاب شھادت، که یک انسان آلوده و ساقط را یک مرتبه بالا می برد این خاصیت شھادت است. ھمان جوان، زن، مرد که دائماً در اندیشه تأمین لذات و شھوات مادی است، یک مرتبه از جا کنده می شود وقتی که به میدان شھادت آمد، وقتی که دیدش وسیع شد، این انسان چنان اوج می گیرد که ھمه غرائز را به جا می گذارد، یکی انسان ساقط شھوانی و گرفتار غرائز می شود، یکی انسان عالیقدری که پر و بال می گشاید و به طرف خدا حرکت می کند و مردمی را دنبال خود می کشد. این خاصیت شھید است. ھر ملتی اگر سست شد، اگر تن به ذلت می خواھد بدھد، اگر تن به تحمیلات و بندھا می خواھد بدھد، شھدا در وجدان ھای یک یک این مردم چھره نشان می دھند و نجات می دھند، از جا برمی انگیزند، شھدای ھفده شھریور ما چنین بودند. رژیم و پشتیبانان آن و عوامل خارجی آن گمان می کرد، بعد از مدت ھایی که فرھنگش را تحمیل کرده، اقتصادش را تحمیل کرده، جوان ھای ما را ساقط کرده به شھوترانی و لذات و بی بندی و بی حسابی و بی قیدی کشانده، خیال می کرد این ملت ساقط شد، تمام شد کارش، ولی ھفده شھریور نشان داد که این ملت از جا بلند شد با ھمه عوامل سقوط، با ھمه بندھا، با ھمه قیدھای اخلاقی و فرھنگی، و اقتصادی تحمیل شده، بندھا را باز کرد و در مقابل گلوله ھا و در مقابل تانک ھا با مشت گره کرده و فریاد الله اکبر دنیا را تکان داد. فھماندند ما زنده ایم، ما به خودمان متکی ھستیم، دنبال رھبری قاطع خودمان ھستیم و دنبال انبیاء و اولیاء و شھدای گذشته، از میدان کربلا گرفته تا این مسیر تاریخ، ما دنبال آنھا حرکت می کنیم. این عظمتی بود که در چنین روزی مسلمان ایرانی، جوان ما، زن ما، مرد ما، دختر ما، پسر ما نشان دادند. این وثیقه ای بود که برای ما گذاشتند. امروز ما بالای تربت آنھا ھستیم، در مزار آنھا ھستیم، ولی این آمدن غیر از زیارت ھا و فاتحه خوانی ھای سنتی و معمول است. این آمدن برای این است که تجدید عھد کنیم، ای بچه ھایی که در این خاک خفته اید، ای جوان ھایی که با گلوله دشمن تنھای شما و قلب ھای شما دریده شد. ای زن ھای بزرگواری که به میدان ریختند بچه ھا را به بغل گرفتید و در مقابل گلوله ھا شتافتید. ما آمدیم بعد از یک سال با شما تجدید میثاق کنیم، خون شما میثاق ماست. فریاد الله اکبر شما میثاق ماست. آن ھدفی که شما دنبال ردید، در مقابل طاغوت و برای آزادی انسان ھای ایران و مسلمان و ھمه انسان ھای دنیا ما با شما تجدید پیوند و تجدید عھد می کنیم، که ما ھمان را تعقیب خواھیم کرد و ما در زیر آفتاب سوزان و در میان این جمعیت و کنار مزار شما آمدیم تجدید پیمان کنیم. تجدید پیمان در مقابل ھر گونه استبداد به ھر شکل، تجدید پیمان در مقابل ھر گونه استثمار و استحمار، تجدید پیمان برای آزادی ھمه بشر و مه مردم، تجدید پیمان برای پیاده کردن احکام عالیه اسلام و قرآن که مدتھا زیر خاک ھا مانده بود و فقط برای قرائت بود، تجدید پیمان برای زنده کردن قرآن، زنده کردن احکام اسلام، زنده کردن قوانینی که بشر را باید زنده کند، برای این جمع شدیم با شما پیمان می بندیم. در آن روزی که شما آماده شدید که سینه سپر کنید و خودتان را مقابل گلوله قرار بدھید بزرگترین و عظیم ترین کار تاریخ را کردید، رژیم را با آن ھمه قدرت، با آن ھمه پشتیبانی، با آن ھمه سلاح ھا، از پا درآوردید، درود خدا و درود ھمه ما بر شما باد.
اتقوا یوم تحشرون فیه الی الله و توفی کل نفس ما کسبت و ھم لا یظلمون.

خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم: الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوباً عندھم فی التوریه و الانجیل یأمرھم بالمعروف و ینھاھم عن المنکر و یحل لھم الطیبات و یحرم علیھم الخبائث و یضع عنھم اصرھم و الاغلال التی کانت علیھم، الذین آمنوا به و عزروه و نصروه اولئک ھم المفلحون. کسانی که این پیامبر بزرگوار و این رھبر عالیقدر انسانیت را پیروی کردند آن پیامبری که امی بود، یعنی از میان توده مردم برخاست، از میان بیسوادھا، برای آنان و به نفع آنان، نه از میان یک گروه خاص و طبقه معین، الرسول النبی الامی ھمان پیامبری که پیامبران دیگر چشم به راه او بودند تا وحی آنھا و رسالت آنھا تکمیل بشود. یجدون عندھم مکتوباً فی التوراة و الانجیل، ھمان پیامبری که آمد تا مردم را به معروف وا دارد و از منکر باز دارد، ھمان پیامبری که آمد، ھمه آنچه را که ادیان گذشته تحریم کرده بودند از طیبات، بر مردم حلال کند، این قیدھا را بردارد و آنچه خبیث است حرام کند و یضع عنھم اصرھم، بارھای سنگینی که بر دوش بشر بوده است بردارد، غل ھایی که فکر و اندیشه مردم را و زندگی و حیات مردم را بسته بود بگشاید. اینھا ھدف این نبی بود. امر به معروف، نھی از منکر، تحلیل طیبات، تحریم خبائث، برداشتن اصرھا و غل ھا. اصر یعنی چه؟ یعنی بار سنگین، باری که محکم بسته شده است، آن تحمیلات فکری و اندیشه ای و عقیده ای که دنیای شرک و کفر بر افکار و اندیشه ھای مردم تحمیل کرده بود. آن نظام طبقاتی که بر توده مردم تحمیل و بسته شده بود، آن غل ھایی که دست و پای فکر و حرکت مردم را بسته بود. این پیامبر آمد ھمه آنھا را بردارد، این غل ھا را بگشاید. این ھا ھدف این پیامبر بود. یعنی آزاد کردن مردم، آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، آزاد کردن از اندیشه ھای شرکی که تحمیل شده، آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده. این رسالت پیامبر شما بودند، در مقابل فرھنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیت ھای پلیسی که گاھی به اسم دین بر مردم تحمیل می شد که از ھمه خطرناکتر یعنی آنچه را که احبار و رھبان و ھمکاری آنھا با طبقات ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین؛ این خطرناکترین تحمیلات است، یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنھا را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حکومت حیاتی باز دارند، حق اعتراض به کسی ندھند، حق انتقاد ندھند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمان ھا و مردم آزاده دنیا ندھند. این ھمان اصراست، این ھمان اغلال است. این اغلالی است که پیامبر مبعوث شد و بشر دچار شده به این ھمه غل ھا را نجات داد تا ما دنبال این پیامبر، ھم خودمان را نجات بدھیم، ھم دیگران را نجات بدھیم. دعوت اسلام، دعوت به رحمت و آزادی است، در اول ھر سوره به نام دو رحمت، رحمت واسعه و رحمت خاص شروع می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم. و ما ارسلناک الارحمة للعالمین، تو رحمتی، رحمت برای ھمه مردم، ھمان گناھکاری که محکوم به اعدام می شود به قانون اسلام، ھم برای خودش رحمت است که گناھانش شسته بشود، از شر باقی مانده اش مردم آزاد بشوند، ھم رحمت به دیگران است. جھادش رحمت، ھجرتش رحمت، قوانینش رحمت، ھدایتش بر اساس رحمت. ما نظام اسلامی می خواھیم که در پرتوز رحمت باشد، ما اگر ھمان رسالت، رحمت الھی را درباره مردم خودمان و دیگران در مرحله اول اجرا بکنیم بسیاری از مشکلات حل می شود، بسیاری از این تشنجات از میان می رود. ھنوز مردم مستضعف ما چه در داخل و مرکز و اطراف و انحاء کشور باور نمی کنند که رسالت اسلام و انقلاب ما برای آزادی است. چون عمل کمتر دیده اند. در ھمین مسائلی که در کردستان پیش آمد، اگر ما به جای پس گیری، پیش گیری می کردیم، اگر آن وقتی که من به سنندج رفتم با دوستانمان، عمل می کردند، با حس رحمت و در پرتو رحمت با این ھا تماس می گرفتند و بندھا را از این ھا بر می داشتند، آن ندھایی که تحمیل شده بود و آنچه که رژیم بر این ھا تحمیل کرده بود، آن رژیم غدار طاغوت، شاید این مسائل یا پیش نمی آمد یا کمتر پیش می آمد، ھمین طور نسبت به دیگران، و نسبت به ھمه، ولی ما ھنوز ھدف اسلام را تشخیص نداده ایم. ھمه می گوئیم انقلاب اسلامی، بپرسید ھدف اسلامچیست؟ این گروه، آن گروه، یکفر بعضھم بعضا، این آن را تکفیر می کند، این به آن می گوید مرتجع، این به آن می گوید انحرافی، ولی ھنوز مشخص نشده اسلامی چه می خواھد، منظور اسلام چیست؟ اگر ھدف ھا تشخیص داده بشود، اگر راه به طرف ھدف باز بشود، بسیاری از این درگیری ھا تخفیف پیدا می کند. آن وقت مشخص می شود که این برادر کرد آیا واقعاً ضد انقلاب بوده یا او را با شعارھایی که در زمینه غل ھا و اصرھای مادی و فرھنگی نگه داشته اند، شعار می دھد، او را فریب می دھد، به خودش می کشد و به طرف خودش جذب می کند، راه تبلیغات علیه دولت و رھبری و این شھدای ما و این مردم انقلابی ما که این قدر در اینجا زیر آفتاب جمع شدند از توده مردم، راه انقلاب را به آنھا عملاً باید نشان بدھیم، باید از ھمان قدم اول، روز اولی که رژیم سقوط کرد، ما پرچم رحمت را باز کنیم و با عمل نشان بدھیم و به زندگی مردم، مستضعفین، مسکن، زندگی آنقدری که می توانیم رسیم و از این کاغذ بازی ھا دست برداریم، اگر می کردیم بسیاری از مسائل حل می شد، من قول می دادم حل می شد.
صدھا بار من گفتم که مسئله شورا از اساسی ترین مسائل اسلامی است حتی به پیغمبرش با آن عظمت می گوید، با این مردم مشورت کن، به این ھا شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رھبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، می دانم که چرا نکردند، ھنوز ھم در مجلس خبرگان بحث می کنند در این اصل اساسی قرآن که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه می توانند نه، این یک اصل اسلامی است. یعنی ھمه مردم از خانه و زندگی و واحدھا باید با ھم مشورت کنند در کارشان. علی می فرمود:
من استبد برایة ھلک، ھر که استبداد کند در کارھای خودش ھلاک می شود. من شاور الرجال شارکھم فی عقولھم، وقتی من یک دید دارم، با یک نفر از شما، با ده نفر وقتی مشورت می کنم، ده دید پیدا می کنم، ده عقل به عقل خودم ضمیمه می کنم. چرا نمی شود؟ نمی دانم!! امام دستور می دھد، ما ھم فریاد می کشیم، دولت ھم تصویب می کند، ولی عملی نمی شود. مگر در سنندج که این شورای نیم بند تشکیل شد، ضرری به جایی رسید. و می بینیم آنجا نسبتاً از ھمه منطقه کردستان آرامتر است یعنی گروه ھا و افراد دست اندرکار این طور تشخیص بدھند که اگر شورا باشد دیگه ما چه کاره ھستیم؟! شما ھیچ!! بروید دنبال کارتان، بگذارید این مردم مسئولیت پیدا کنند، این مردمند که کشته دادند، این ھایی که اینجا خوابیده اند از ھمین توده ھای جنوب شھر بوده اند، منطق این ھا بود می گویند در کارخانه ھا اخلال می شود، خوب یک مرتبه اخلال بشود، آن اصل مھم تر از این است که در یک کارخانه اخلال بشود. در کارخانه اخلال شد شورا را تعطیل کنید، چرا؟ و امرھم شورا بینھم، در اجرائیات پیغمبر با آن عظمتش می نشست با مسلمان ھا در جنگ بدر، جنگ احد، جنگ خندق، شما نظرتان چیست؟ خرماھا را به یک عده از قبایل عرب بدھیم اینھا بروند کنار تا بین اینھا اختلاف ایجاد شود یا ندھیم، در جنگ بدر که آماده جنگ نبودند، جنگ کنیم با نکنیم؟ وقتی آنھا می گویند که یا رسول الله ما آن وقتی که در پرتو اسلام نبودیم، مقابل دشمن می رفتیم، حالا چرا در خانه در میان شھر باشیم؟ می فرمود بفرمائید، بروید. یا رسول الله آن وقتی که ما مسلمان نبودیم و موحد نبودیم به عرب ھا باج نمی دادیم، حالا باج خرما بدھیم به این ھا. فرمود: نه، می جنگیم، شما نظرتان این است؟ می جنگیم. این کاری است که باید ھمه مردم بکنند، می فرمائید ما برای جنگ نیامده ایم، در بدر این ھمه قشونی که حرکت کردند با تجھیزات مکه، ما شاید تاب و توان آنھا را نداشته باشیم بجنگیم یا نجنگیم؟
مقداد عرض می کند: یا رسول الله ما با شما بیعت کرده ایم. دست ما را بگیرید به دریا بیندازید! به ھر جا می خواھی پرت کن و به ھر موجی می خواھی بسپار، ما دنبال تو ھستیم، می جنگیم به اذن خدا و فتح ھم می کردند، چون ھمه مسئولیت قبول می کردند. ولی وقتی مردم از مسئولیت خارج شدند، شما برادر کاسب، شما کارگر، شما بازاری، شما کشاورز، می گوئید که خوب به ما چه،خودشان دارند کارشان را می کنند. نه، وظیفه یک یک از شماست.
و اگر می کردیم و اگر می کردیم و اگر می کردیم! که خیلی زمینه برای کارھا داشتیم و ھنوز ھم داریم. بیشتر این تشنج ھا، این فرصت طلبی ھای عوامل ضد انقلاب و خارجی را زبانشان را می بستیم، و سلاح از دست اینھا می گرفتیم ولی متأسفانه دیر شد. ولی ھنوز دیر دیر نشده، ھمان طور که جلوی توپ و تانک رفتید، این مسئولیت ھا را دارید شما، این به عھده شماست، شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح می کنید؟ بیائید در مجلس خبرگان!! می گویند بین موکلین شما مطرح می کنم، این ھا ھستند که ما را وکیل کردند. می دانم برای چه وکیل کردند. ما موظف و نسبت به اینھا مسئولیت داریم. باید دردھا، اندیشه ھا، بدبختی ھا، ناراحتی ھا، عقب ماندگی ھای این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجات بخش و حیات بخش اسلامی. امیدواریم که ھمه ما ھشیار بشویم. فرد فرد مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم، خودرأیی و خودخواھی را کنار بگذاریم، گروه خواھی، فرصت طلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیائیم با مردم با دردمندھا با رنج کشیده ھا با محروم ھا ھم صدا بشویم. خداوند ھمه ما را بیامرزد.
اللھم اغفرلنا و لوالدینا و لجمیع المؤمنین و المؤمنات و لا تزدالظالمین الاتبارا.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر، ان الانسان لفی خسر، الاالذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خداوند ھمه ما را به راه راست و مستقیم، نه راه چپ و نه راه راست مقابل چپ، ھدایت کند. رھبرھای ما را در مسائلی که برای مردم و در راه خیر مردم است الھام ببخشد، رھبر عالی قدر ما را در راه خیر و صلاح و آزادی مردم تأیید بفرماید و ھمه ما را قدردان این خون ھای شھدا و پیمان ھایی که خون این ھا با ما بسته اند بدارد! السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

---

 
برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر فایرفاکس ، اُپرا و یا گوگل کروم استفاده نمایید