عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
هر انسانی در ذهن خود، به برخی از ارزشها و ایدهها معتقد است. این اعتقادات به طور معمول آگاهانه است، ولی در مواردی هم پیش میآید که چندان آگاهانه نیست، به همین دلیل اگر از او پرسیده شود که آیا به فلان ارزش یا ایده معتقد است، پاسخ منفی خواهد داد، در حالی که رفتار و گفتار وی به گونهیی است که نشاندهنده اعتقاد وی به آن ارزش یا ایده است.
این واقعیت را به طور معمول از طریق تحلیل زبان یا گفتار او میتوان دریافت. برای نمونه اگر کسی در پس ذهن خود هیچ اعتقادی به آزادی بیان نداشته باشد، انتظار نمیرود که در دنیای امروز این عقیده را با صراحت و آشکارا بیان کند و با این مقدمه کوتاه، به یکی از ایدههای ناگفته یا اقرار نشده، مقامات دولتی، از خلال تحلیل رفتار و گفتار آنان پرداخته میشود؛ ایدهیی که بسیار سرنوشتساز است و به گمان بنده سرچشمه بسیاری از مشکلات موجود در اداره کشور نیز هست. طی روزهای گذشته اعلام شد که سهمیه ماهانه بنزین خودروها با قیمت لیتری 400 تومان، به جای 60 لیتر، 90 لیتر شده، این 30 لیتر اضافی به مناسبت عید سعید فطر و به عنوان هدیه دولت به مردم داده شده است.
به همین دلیل یکی از مسوولان دولتی از این اقدام به عنوان «زیباترین کار دولت در عید فطر» نام برده است. درباره دلیل اصلی این اقدام فعلا بحث چندانی نمیکنم، ولی همین قدر گفته شود که به احتمال فراوان هدف اصلی آن تشویق مردم به رفتن به سفر در روزهایی است که اجلاس غیرمتعهدها در تهران برگزار میشود. زیرا بلافاصله پس از اعلام افزایش 30 لیتری بنزین، دستاندرکاران توزیع سوخت اعلام کردند که انجام این کار شدنی نیست، چون نرمافزارهای مورد استفاده، اجازه چنین کاری را نمیدهد، و انجام آن برای مدتی و تا اوایل مهرماه به تاخیر میافتد، ولی بلافاصله اعلام کردند که تا چهار روز آینده (یعنی پیش از آغاز اجلاس) سهمیه مذکور به کارتهای سوخت اضافه خواهد شد.
فارغ از این نکته فرعی که نشاندهنده وضعیت نابسامان نظام تصمیمگیری است، مساله اصلی استفاده از عنوان «هدیه دولت به مردم» است. اول اینکه اگر قرار است دولت به مناسبت عید فطر به مردم هدیه بدهد، چرا به همه مردم ایران هدیه نداده و این موهبت فقط شامل افرادی میشود که خودروی شخصی دارند؟
افرادی که در هر حال و نسبت به دیگران در سطح بالاتری از زندگی هستند. دولت اگر قصد هدیه دادن داشت میتوانست مبلغ آن را به همان حساب خانوار واریز کند که اکثریت قاطع مردم را شامل شود! روشن است که این هدیه ناعادلانه هدف دیگری داشته است که در بالا به آن اشاره شد. دوم اینکه جایگاه دولت چیست که به مردم هدیه میدهد؟ هدیه دادن به معنای بخشش مال خود به دیگران است، مگر دولت صاحب این اموال است که برای دادن آن به مردم از لفظ هدیه استفاده میکند؟
آیا این به همان معنای صلهیی نیست که در گذشته از سوی قدرتمندان به رعایا داده میشد؟ در گذشته آنان خود را مالک خزانه و کشور میدانستند و در این صورت منطقی مینمود که آن را به گونهیی که میخواستند به دیگران بذل و بخشش کنند، ولی در دولتهای مدرن چنین جایگاهی برای دولت متصور نیست، زیرا بالاترین مقامات دولتی هم مزد و حقوق بگیر و در واقع مستخدم مردم هستند، در این جوامع بودجه و اموال کشور مال مشاع مردم است و نمیتوان از این مال به مردم هدیه داد، این کار مثل آن است که من از جیب برادرم پول بردارم و آن را به خودش و خودم یا دیگران هدیه دهم!! تصرف دولت مدرن بر منابع مالی کشور اصیل نیست، بلکه به نمایندگی مردم است و نحوه خرج کردن آن نیز مطابق با قانون است. دولت نمیتواند پول خودمان را به خودمان هدیه دهد.
این ذهنیت ناشی از آن است که چنین دولتی خود را مالک خزانه میداند، و پیش خود فکر میکند، بخشی از این اموال را به عنوان عیدی به رعیت تحت امر خود هدیه بدهیم! با تکیه بر همین تصور است که برخی از افراد دولت وقتی به سفر یا شهرستانی میروند برای رتق و فتق امور، بذل و بخشش مالی راه میاندازند، تا به مردم چنین القا شود که رابطه آنان با دولت رابطهیی از نوع ارباب (البته از نوع بخشنده آن) و رعیت است، هر چند در بیان آشکار خود، چنین چیزی را نمیگویند و حتی برخلاف آن مدعی میشوند که ما نوکر مردم هستیم، در حالی که در هیچ جای دنیا دیده نشده است که نوکرها به اربابان خود هدیه دهند!
مساله اینجاست که دولت در نظامهای جدید، نه اربابی است که به مردم هدیه دهد و نه نوکر مردم است. در این نظامها، دولت کارگزار و مستخدمی است که به نمایندگی از مردم به انجام وظایفی قانونی و مشخصی میپردازد و برای انجام این کارهای خود نیز حقوق و دستمزد دریافت میکند و هیچ منّتی هم بر مردم ندارد.
دولت به معنای دقیق حتی خدمتگزار مردم هم نیست، بلکه فقط کارگزار است. ذهنیت بالا همان چیزی است که در پس ناخودآگاه برخی از دولتیها وجود دارد و منشا بسیاری از نابسامانیهای موجود نیز هست.