دکتر صادق زیبا کلام* - واقعا جنگ روانیای که برخی جریانات علیه تیم مذاکرهکننده هستهای بهوجود آوردهاند چه توجیهی دارد؟ هرقدر هم که انسان خواسته باشد صادقانه و خوشبینانه به تلاشهای آنها نگریسته و خود را مجاب کند که دغدغهشان مصالح و منافع ملی است، آنها برای منافع خود چیزی نمیخواهند و بهدنبال قدرت نیستند، اما باز هم جور درنمیآید!
اگر قرار است رویکرد دوران احمدینژاد تکرار شود که ما برنامه هستهایمان را با شرایطی که خودمان میخواهیم به جلو خواهیم برد وغربیها هم هر تحریمی میخواهند اعمال کنند و هر قطعنامهای میخواهند صادر کنند،این سیاست رسما میتواند اعلام شود وگرنه ...
اگر قرار است رویکرد دوران احمدینژاد تکرار شود که ما برنامه هستهایمان را با شرایطی که خودمان میخواهیم به جلو خواهیم برد وغربیها هم هر تحریمی میخواهند اعمال کنند و هر قطعنامهای میخواهند صادر کنند،این سیاست رسما میتواند اعلام شود وگرنه ...
چگونه ممکن است ندانند که تحریمها چگونه واحدهای تولیدی کشور را هدف گرفتهاند تا با کاهش ورود مواد اولیه، نیمی از آن را از کار بیندازند و آن نیم دیگر هم با حداقل امکانات، سر پا باشد؟ اگر واقعا اینها را میدانند و میدانند که برای توسعه اقتصاد کشور، نیاز به تعامل با جهان داریم و در غیر این صورت، شرایط برای ما هزینهزا خواهد بود و با وجود اینها همچنان اصرار دارند که مسیر گذشته ادامه یابد، در آن صورت باید از آنها پرسید که وضع رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و... به چه نقطهای باید برسد تا آنان بپذیرند که باید بر سر برنامه هستهایمان با غرب به نوعی مصالحه و توافق دست یابیم؟ آنچه از موضعگیری اقلیت منتقد، حاصل میشود آن است که میخواهند هرطور شده جلو موفقیت و پیشرفت مذاکرات ژنو را بگیرند.