محمد سروش محلاتی
طرح سؤال:
از امتیازات فقه اسلامی آن است که «راه دفاع» را به سوی شهروندان باز می گذارد و از حق دفاع برای آنان حمایت می کند. این حق، صرفاً به معنای آن نیست که امکان دفاع شهروندان «در برابر یکدیگر» را فراهم می آورد، چرا که چنین امکانی در هر نظام اجتماعی مورد تأیید قرار می گیرد و هر شهروندی حق دارد برای استیفای حق خود «علیه شهروند» دیگر، طرح دعوا کند. بلکه به معنای آن است که علاوه بر آن، امکان دفاع شهروندان «در برابر حکمرانان» را نیز فراهم می کند و به هر شهروندی حق می دهد که برای استیفای حق خود «علیه فرمانروا»، شکایت کند. ولی پرسش اساسی این است که در صورت وجود چنین شکایتی، چه مقامی می تواند به آن رسیدگی کند؟ و آیا کسی جز «خود حاکم» به آن رسیدگی خواهد کرد؟ و آیا پذیرفتنی است که قضاوت درباره فردی متهم که مورد شکایت است، به خود او سپرده شود و «متهم»، «قاضی» شود؟